سهیلا خدادادی، نویسنده نمایش رادیویی «شرح صدر» رادیو نمایش در پاسخ به این سوال که برای نگارش چنین شخصیتی که هنوز از سرنوشت او مبنیبر زنده ماندن یا شهادت اطلاعاتی در دست نیست، از چه منابعی استفاده کردید، گفت: از ابتدا با موسسه امام موسی صدر در ارتباط بودم. در عین حال که باید این نمایش دراماتیزه شده میبود، با خانواده و موسسه او در ارتباط بودم؛ که مستندات را در اختیارم بگذارند.
نقلقول درباره سرنوشت امام موسی صدر زیاد است
خدادادی ادامه داد: درباره سرنوشت امام موسی صدر نقلقول زیاد است. من نمایش رادیویی ۱۰ قسمتی «شرح صدر» را تا ناپدید شدنش پیش بردم. یعنی زمانی که او به دیدار سرهنگ قذافی رفتند، نمایش رادیویی پیش میرود. در پایان یک نقل قول کوتاه از زبان حورا صدر دخترشان نوشتم، که ما همچنان امیدواریم او زنده است و در زندانهای مختلف دیده شدند. با این حال، هیچکس نمیداند امام موسی صدر شهید شده، یا در زندان از دنیا رفته، یا همچنان زنده است.
نگارش این شخصیت کار سنگینی بود
نویسنده نمایش رادیویی «شرح صدر» با بیان اینکه این نمایش رادیویی همزمان از سه شبکه یعنی رادیو نمایش، رادیو ایران و رادیو فرهنگ در حال پخش بود، افزود: نگارش این شخصیت کار سنگینی بود. در این پروسه ۲۰ سالهای که برای رادیو برنامه مینویسم، به جرات سختترین پروژه رادیویی بود. چون باید به شدت به مستندات وفادار میبودم و در عین حال نباید از درام غافل میشدم. کار پژوهشی آن سخت بود. موسسه امام موسی صدر هم میگفت اگر میخواهید با ما همکاری داشته باشید، باید آنچه را ما تایید میکنیم، بنویسید.
وی با بیان اینکه باید صحنه به صحنه نمایش رادیویی را برای خانم حورا صدر دخترشان میفرستادم، بیان کرد: باید او صحنهها را تایید و اظهارنظر میکردند که مثلاً آن شخص آقای X نیست و آقای Y بود. من هم بازنویسی میکردم. حتی یک قسمت هشت بار بازنویسی شد. کار سختی بود و تاریخها در هم تنیده بود.
خدادادی در پاسخ به این سوال که چه کسی تولید نمایش رادیویی امام موسی صدر را به شما پیشنهاد کرد و آیا در ابتدا خانواده او تمایل داشتند، اثری درباره امام موسی صدر نوشته شود، خاطرنشان کرد: بله، رادیو نمایش پیشنهاد تولید اینکار را داد. من اوایل فکر میکردم نگارش درباره این شخصیت کار سادهای است. چون درباره شخصیتهای مختلف سیاسی و مذهبی نوشته بودم. از همان ابتدا تحقیقات اولیه را شروع کردم. به مرور متوجه شدم نقل قول درباره این شخصیت زیاد است و به سراغ موسسه امام موسی صدر رفتم.
به گفته این نویسنده، خانم صدر از تولید نمایش رادیویی خیلی خوشحال شدند و گلایهمند بودند که چرا رسانه به امام موسی صدر توجه زیادی نداشته است و برنامهریزی آنچنانی صورت نگرفته است. او منابع زیادی را در اختیارم گذاشت. اما تعدد منابع مرا خیلی سردرگم کرد. این اطلاعات مثل اقیانوسی بود، که هر چه بیشتر میخواندم احساس میکردم بیشتر غرق میشوم. واقعاً نمیدانستم از کجا باید شروع کنم.
شیفته شخصیت امام موسی صدر شده بودم
وی با بیان اینکه به مدت سه ماه فقط کتاب میخواندم و فیشبرداری میکردم، تا بتوانم قصههایی را از جنبههای مختلف شخصیتی امام موسی صدر پیدا کنم، تصریح کرد:، اما نمیدانستم به کدام زاویه شخصیتیش بپردازم. چون خودم هم شیفته شخصیت امام موسی صدر شده بودم. احساس کردم چقدر او را نمیشناختم و چقدر خوب شد اینکار به من سفارش داده شد.
تولد امام موسی صدر در قسمت دوم نمایشنامه رادیویی
خدادادی ادامه داد: من برای اینکه پایههای کار را محکم کنم، از زمان پدر امام موسی صدر یعنی آیتالله صدرالدین صدر شروع کردم. او جزو اولین مدیران حوزه علمیه قم بود. فکر میکنم هشت روز نوشتن آن قسمت بخاطر ادبیات آن زمان طول کشید. اما دخترشان این بخش از نمایشنامه را تایید نکرد. در نهایت قصه دیگری از پدر امام موسی صدر نوشته شد؛ اینکه او از آیتالله بروجردی دعوت میکنند، تا به قم بیایند و رئیس حوزه علمیه قم بشوند. آنقدر تاریخها در هم تنیده بود، که گاهی من بعد از نوشتن متوجه میشدم تاریخها یکی شده است. قسمت اول سه بار بازنویسی شد و در قسمت دوم شاهد تولد امام موسی صدر هستیم.
این نویسنده افزود: در قسمت سوم او به لبنان میرود. در قسمت چهارم وضعیت فروپاشیده لبنان روایت میشود، که امام موسی صدر آرام آرام بحرانهای آنجا را سروسامان میداد. در قسمت ششم مجلس اعلای شیعیان لبنان را تشکیل دادند؛ اینکه جنبش امل چگونه شکل گرفت. در قسمتهای هفتم و هشتم به جنبههای اجتماعی زندگی امام موسی صدر پرداخته شد؛ اینکه او چگونه اختلافات جدی قومی قبیلهای مردم لبنان را سروسامان دادند و جلوی خونریزیهای قبیلهای را گرفتند. چطور با کشورهای عربی اطراف لبنان متحد شدند، تا مشکلات مردم جنوب لبنان و شیعیان را برطرف کنند. چکار کردند تا بین مسیحیت و مسلمانان در لبنان وحدت ایجاد شود. علاوهبر این، به زندگی خانوادگی امام موسی صدر و ارتباطش با همسر و فرزندانشان پرداخته شد.
سرنوشت نامعلوم امام موسی صدر روایت پایانی نمایشنامه
به گفته او، در قسمت دهم با ذکر تاریخ، ساعت و محل نوشتم که امام موسی صدر به دعوت قذافی راهی لیبی میشود، اما بعد از آن هیچ کس نمیداند برایش چه اتفاقی میافتد.