مرداد سال ۱۴۰۱ مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و خبر قتل همسرش را اعلام کرد. پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای ۳ طبقه در ورامین بود اعزام شدند و با بررسیهای اولیه مشخص شد که شوهر این زن با ضربههای چاقو همسر ۲۹ سالهاش به نام فریبا را به قتل رسانده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مرد جوان که در همان محل بازداشت شده بود به اداره آگاهی منتقل شد.
وی در توضیح ماجرا گفت: من و فریبا ۴ سال پیش ازدواج کردیم و اختلافهایی هم داشتیم، اما اختلافات ما در حدی نبود که بخواهم او را بکشم. تا اینکه از چند ماه قبل متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شدم و او را به طور نامحسوس تحت نظر قرار دادم، اما در کمال ناباوری متوجه شدم او با شوهر خواهرم و همچنین باجناقم روابط مشکوکی دارد. خیلی ناراحت بودم و به او تذکر دادم که مراقب رفتارش باشد، اما وقتی دیدم دست از این رفتارش بر نمیدارد او را با چاقو کشتم.
پس از اعترافات متهم در مراحل اولیه بازجویی مأموران تحقیقات خود را برای بررسی صحت اظهارات وی آغاز کردند و دستور احضار باجناق و شوهرخواهر متهم صادر شد، اما آنها در بازجویی با رد اتهام روابط نامشروع با مقتول عنوان کردند که هیچ رابطه خارج از عرفی با او نداشتهاند.
در بررسی بیشتر موضوع مطرح شده از سوی متهم اثبات نشد، اما طرح همین موضوع باعث شد خواهر مقتول و خواهر قاتل از همسرانشان جدا شوند.
با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جرم و در حالی که مدرکی مبنی بر صحت اظهارات عامل قتل به دست نیامد، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و مادر فریبا به جایگاه رفت و گفت: دخترم هیچ کار خلافی نکرده بود، اما دامادم با سنگدلی تمام او را کشت و برای توجیه کارش به او اتهام روابط نامشروع زد، من میدانستم که آنها از مدتها قبل باهم اختلاف داشتند، اما نمیدانستم که دامادم تا این حد بدبین است و به خاطر سوء ظنهای خودش دست به چنین جنایتی میزند؛ به همین خاطر به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم و درخواست قصاص دارم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من همسرم را کشتم، چون مستحق مرگ بود و از نظر من مهدورالدم به حساب میآمد. او با افراد زیادی ارتباط داشت و من چند روز قبل از حادثه تلفنهای آنها را از داخل کشوی کمدش پیدا کرده بودم.
قاضی از متهم پرسید: بررسی مأموران پلیس نشان میدهد که اظهارات شما فقط بر پایه حدس و گمان بوده و صحت آن اثبات نشده است.
متهم جواب داد: برای من محرز شده بود و از مکالمههای او مطمئن شدم که از مدتها قبل با آنها در ارتباط بوده است. همسرم آبرویم را برده بود من هم او را کشتم.با پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.