جلال چراغپور کارشناس فوتبال درباره حذف تیم ملی امید از مسابقات انتخابی المپیک اظهار کرد: مسئله تیم ملی امید چند بعدی و پیچیده است و با یکی، دو تحلیل قابل بررسی نیست و ۵۲ سال است که تیم ملی امید ما نتوانسته به المپیک برود. اینجا مسئله بغرنج و چند وجههای وجود دارد. اگر بخواهیم دقیق این مسئله را بررسی کنیم چند جنبه دارد.
او ادامه داد: ما حدود ۲۰ مربی یا بیشتر در این سالها برای تیم ملی امید استفاده کرده و از پیشکسوتان بزرگ فوتبال کشورمان، مربیان خارجی، مربیان نسل جدید و از مربیانی که شانس این را داشتند با تیم ملی امید موفق شوند استفاده کردیم، اما همیشه تیم ملی امید حذف شده است. به هر حال با قدرت و قاطعیت میتوانیم بگوییم مشکل از مربی ایرانی و خارجی نیست.
چراغپور گفت: به نظرم باید صورت مسئله را باید در جای دیگری پیدا کنیم. من فکر میکنم سن بازیکن و آموزشی که به او میدهیم در رقابت با یکدیگر قرار دارند یعنی سن، آموزش را تعقیب میکند. اگر آموزش، تکنولوژی پیشرفته نداشته باشد سن از آموزش رد میشود یعنی شما تمرینات را برای ۱۳ سالهها میدهید، اما بازیکن شما ۱۷ سالش است. در نتیجه ما زمانی که تیم ملی امید را به خارج از کشور میبریم یعنی فوتبال ۱۳، ۱۴ سالهها را بلد است و یا برعکسش رخ میدهد.
او افزود: بلوغ فوتبال ما دیر اتفاق میافتد چرا وقتی بازیکن ۲۳، ۲۴ سالش میشود به اروپا میرود و آقای گل میشود، اما وقتی ۲۶ سالش میشود و در تیم ملی امید بازی میکند حذف میشود. این موضوع نشان میدهد که سن بلوغ فوتبال ما دیر به دست میآید. چرا بازیکنی مثل ژاوی در سن ۱۷ سالگی برای تیم ملی اسپانیا بازی میکند، اما ما امیدهایمان فوتبال تیمیشان را نگاه میکنیم متوجه میشویم که فوتبال ۱۴ ساله بازی میکنند. پس تکنولوژی تمرین و دانش در گردش تمرینات ما متناسب با سن رشد بازیکنان نیست و این را باید با تربیت مربی درست کنیم و سرعت آموزش مربیان خود را بالا ببریم.
این کارشناس فوتبال اظهار کرد: به هر حال این کار را باید کمیته آموزش فدراسیون فوتبال انجام بدهد. در این کمیته باید دانش روز دنیا تدریس شود، اما مدرسان هم ۴۰ سال است که یک درس را میدهند. دانش نوینی آمده است، اما مدرسان ما کوچینگهای از مد رفته که دیگر کارایی ندارد را به مربیان یاد میدهند. دانش فوتبال دارد تغییر میکند، اما ما همچنان ۲۲ سال است برای پایهها کلاس نگذاشتیم.
چراغپور درباره اینکه ما با همین بازیکنان به المپیک راه پیدا میکردیم، گفت: ما ۴۸ سال است با تیم ملی امید به المپیک نرفتیم. ما با عنوان و اقسام مربیان به المپیک نرفتیم و این یک مورد است. بازیکنانی که فکر میکنیم فوتبالشان به بلوغ رسیده دور هم جمع میکنیم و تیم امید درست میکنیم و آنها گروهی هستند که اسمشان امید است، اما تیم نیستند. برای تیم شدن یکسری تعاریف وجود دارد که یک تیم شاکله تیمی پیدا کند. آن بازیکنانی که دور هم جمع میکنیم یکی یکیشان خوب بازی میکنند، اما جمعشان میکنیم و یک خواستهای داریم نمیتوانند انجام بدهند. بازی فردی تیم ملی امید ما خوب است، اما کار تیمی ما خوب نیست.
او افزود: بازیکنان تیم ملی امید با وجود اینکه برابر تیم ملی ازبکستان باختند، اما در باشگاه هایشان بهترین بازیکنان هستند. بازیهای تدارکاتی هم کفایت نمیکند و همه چیز دور هم جمع میشوند و اکنون در مسابقات مقدماتی المپیک به ۱۶ تیم راه پیدا نکردیم در صورتی که قبلا به جمع ۴ تیم راه پیدا میکردیم و همین طور به عقب میرویم.
این کارشناس فوتبال درباره اینکه چرا بازیکنان ما در باشگاه هایشان خوب بازی میکنند، اما در تیم ملی امید خوب بازی نمیکنند و این به مربی برنمیگردد، گفت: وقتی شما مکانیزمی به نام تیم درست میکنید در درون تیم، ابزار میخواهد. همین طور که طارمی به پرتغال میرود و ابزار مناسبی برای باشگاهش میشود همان بازیکن را در یک بی برنامگی محض در جای دیگر استفاده کنیم میبینیم که کارآیی ندارد. پس بازیکن از یک مکانیزم بیرون میآید باید برایش تعریف داشته باشیم. تیم از ۱۰ پست درست شده است و شما میروید برای یک پست خاص بازیکن خاص میگیرید و کریس رونالدو را برای پست فوروارد به النصر میآورند و اگر آن تیم هافبکها و ارسال کنندهای درستی نداشته باشد کارآییاش نصف میشود. در نتیجه این است که یک بازیکن در یک جا خوب است و در جای دیگر خوب نیست.
چراغپور درباره اینکه چه راهکاری باید در نظر گرفت تا تیم ملی امید کشورمان به المپیک راه یابد، بیان کرد: اولین راهکار این است که ما نسل جوانمان باید زبان تخصصی فوتبال را بلد باشد لااقل فوق لیسانس و دکترا داشته باشند را جذب کنیم و شاکله مدرسان را در فدراسیون فوتبال تغییر بدهیم و همه آنها را عوض کنیم و آزمون سراسری از آنها بگیریم و مصاحبه بگذاریم و یک انقلاب در آموزش به وجود آوریم.
این کارشناس فوتبال تصریح کرد: حالا یک ساختاری به وجود آوریم که بنیان تشکیل تیم ملی امید و جوانان را تغییر بدهیم. اگر این تغییر اتفاق بیفتد خیلی خوب میشود. ژاپنیها و کرهایها بنیان آموزش خود را تغییر دادند و خودشان هم بالای سر تیمشان هستند. تیم ملی ژاپن توانست تیم ملی آلمان و ترکیه را شکست بدهد و این حادثه نیست. ما اگر بخواهیم این کار را کنیم دیگر اتفاق افتاده به وسیله فرد درست نمیشود و اینکه یک نفر بگردیم که ببینیم چه کسی هست دیگر نیست و باید فدراسیون فوتبال مکانیزمی درست کند، کاری که همه کردند و انقلاب در تمرینات، نگرش و بینش ایجاد کنیم.