سوفیا منشیپور، کارشناسارشد زبان و ادبیات فارسی، ویراستار و مدرس مشاعره و شاهنامه خوانی در مقطع سنی کودکان و نوجوانان است و سالهاست که در زمینه مشاعره، شاهنامه خوانی و درست خوانی شعر به کودکان و نوجوانان آموزش میدهد.
او همچنین، در زمینهی تولید متون کهن در قالب کتاب گویا نیز، دستی بر آتش دارد و کتابهای صوتی دیوان حافظ، مرصادالعباد، لمعات و داستانهای بیدپای (کلیلهودمنه) از آثاری است که تهیهکنندگی آن را برعهده داشته و در تولید کتاب صوتی غزلیات سعدی، گلستان سعدی، گزیدهٔ تاریخ بیهقی و منطقالطیر نیز همکاری داشته است.
سوفیا منشی پور، مدرس مشاعره و شاهنامه خوانی کودکان و نوجوانان درمورد شرایط فعلی آیین مشاعره بیان کرد: یکی از آیینهای جذابی که در ایران وجود دارد مشاعره است که شوربختانه، شاهد فراموشی آن در جامعه هستیم. این در حالی است که در روزگار نه چندان دور، مشاعره از محبوبیت و رونق زیادی برخوردار بود.
او گفت: مشاعره گونهای بازی یا مسابقهی ادبی به شمار میآید که به این ترتیب اجرا میشود: ابتدا یکی از افراد شرکتکننده به خواندن بیتی میپردازد و نفر بعدی، با آخرین حرف از آخرین واژه شعر خوانده شده به انتخاب شعری میپردازد و شروع به خوانش آن میکند و به ترتیب، این روند تا آخرین نفر ادامه پیدا میکند و در چندین مرحله تکرار میشود حال اگر شرکت کنندهای با حرف موردنظرش، شعری به یاد نداشت امتیازش را ازدست میدهد و نفر بعدی باید ادامه دهد و در این میان، داور در پایان هر مرحله مشخص میکند که کدامیک از شرکت کنندگان به مرحله بالاتر که نهایی است صعود میکنند و درنهایت، یک نفر به مرحلهی پایانی میسد که برنده مسابقه است. این شکل از مشاعره، مشاعرهی الفبایی نام دارد که شکل سنتی مشاعره محسوب میشود؛ اما میتوان این آیین را بهروزرسانی کرد و با اندکی تغییر در اجرا و یا افزودن بخشهایی به آن، جذابیت آن را برای داوطلبان و مخاطبان بالا برد.
این مدرس مشاعره، درمورد دلیل این که به تدریس و فعالیت در زمینه آموزش مشاعره به کودکان و مربی گری شاهنامه میپردازد، تصریح کرد: به نظر من، آموزش امور فرهنگی را باید از سالهای کودکی آغاز کرد؛ زمانی که هنوز خمیرمایهٔ شخصیت انسانها کاملاً شکل نگرفته است. اگر در دوران کودکی که انسان آمادگی پذیرش انواع دانشها و نکتهها را دارد، فرزندانمان را با ریشههای تنومند فرهنگ و ادب ایرانی آشنا کنیم، شاهد بالیدن درخت تناور و بلند آن خواهیم بود و اگر در این زمینه، دچار غفلت و ناآگاهی باشیم، اتفاقی تلخ رقم خواهد خورد که همانا بیگانگی با فرهنگ و هنر و زبان فارسی است. به همین دلیل، تلاش من بر این بوده و هست که در این زمینه مؤثر باشم و گامهای هرچند کوچکی در این خصوص بردارم. به فرمودهٔ سعدی بزرگ «که گر مراد نیابم، بهقدر وسع بکوشم».
منشی پور با اشاره به نقش سن روی فراگیری مشاعره و شاهنامه خوانی گفت: با توجه به تجربههایی که در این چند سال داشتهام، به نظرم بهترین سن برای آموزش در این زمینه، سالهای اول دبستان است. البته باید توجه داشته باشیم که محتوای آموزشی را برای کودکان مناسبسازی کنیم و در گزینش محتوا بسیار دقیق عمل کنیم. ولی در کل، هیچ سنی برای آموزش دیر نیست، اما تأکید بر این است که در خردسالی این اتفاق بیفتد، چون کودکان ذهنی آمادهتر دارند و زودتر مفاهیم را میآموزند و در وجودشان نهادینه میشود.
او درمورد مشکلات تدریس مشاعره و شاهنامه به کودکان و همچنین، استقبال خانوادهها برای ورود فرزندانشان به این حوزهها و اهمیت آن در کشور مطرح کرد: متأسفانه، این روزها ادبیات فارسی از سبد فرهنگی خانوادههای ما خارج شده است و دیگر نیازی به آن احساس نمیشود؛ به طوری که کمتر خانوادهای را میبینیم که در آن اشعار کهن فارسی خوانده شود و فردوسی و نظامی و مولوی و سعدی و حافظ، فقط نامی (البته نهچندان آشنا) برای دانشآموزان ما هستند و خانوادهها بر آموزشهای دیگری از جمله زبان انگلیسی و موسیقی و... بسنده میکنند. از اینرو، حل این معضل نیاز به همکاری متقابل مسئولان فرهنگی، نهادهای آموزشوپرورش و آموزش عالی و خانوادهها دارد تا جایی که جای خالی دورههایی از این دست در کلاسهای فوق برنامه مدارس و آموزشگاههای خصوصی و فرهنگسراها و... بهشدت احساس میشود.
این مدرس مشاعره تصریح کرد: در این وضعیت نهچندان خوشایند، بنده و برخی از علاقهمندان به زبان و ادب فارسی تصمیم گرفتهایم در این زمینه فعالیت کنیم. البته استقبال چندانی از این گونه فعالیتها نمیشود. زیرا نیازی در این زمینه احساس نمیشود. اما جای شُکر دارد که هنوز اندکی از خانوادهها هستند که مشتاق هستند کودکانشان در مرزهای فرهنگی ایران بزرگ گام بردارند و همزمان با آموختن دانشها و مهارتهای روز، با ریشههای فرهنگی خودشان نیز آشنا شوند و هویت ایرانی داشته باشند.
منشی پور گفت: معدود هنرجوهایی که به این عرصه گرایش دارند، بسیار در امر آموختن جدی هستند و لذت بسیاری نیز از این آموزشها میبرند و گواه این گفتهی من اشتیاقی است که برای حضور در کلاسها دارند و برخی از هنرجویان بیش از دو سال است که در دورههای مشاعره و حفظ و درستخوانی شعر شرکت کردهاند و هماکنون در زمینهی مشاعره مهارتی بسیار دارند. هنرجوهای ما از ۶ سال به بالا سن دارند و کاملاً مشخص است کودکی که هنوز سواد خواندن و نوشتن ندارد، باید به کمک پدر و مادرش تمرینها را انجام دهد. پس در این بخش، حضور والدین بسیار سازنده و مؤثر است.
او با اشاره به تجربههای شیرین کاری خود با کودکان ادامه داد: وقتی میبینم که هنرجوی خردسال با علاقه و احساس بیتی از حافظ یا سعدی و... را بهدرستی میخواند و اشعار بسیاری را به خاطر میسپارد، انگیزهام برای ادامهی این مسیر چند برابر میشود. به همین دلیل، با خودم پیمان بستهام تا جایی که برایم امکان دارد این کار را ادامه بدهم و دِین خود را به فرهنگ سرزمینم ادا کنم.
منشی پور با اشاره به نقش مهم خانواده در تشویق کودکان به منظور یادگیری مشاعره و شاهنامه خوانی مطرح کرد: خانوادهها نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند. اولین سرمشق کودکان، والدین آنها هستند. اگر مادر یا پدر خانواده، در طول روز دقایقی را به مطالعه اختصاص دهد، فرهنگ مطالعه کردن در آن خانواده شکل میگیرد. برعکس، کسانی که هرگز در خانه خود کتابخانه نداشتهاند و هیچ کتابی به دست نگرفتهاند، نباید انتظار داشته باشند فرزندانشان انسانی اهل مطالعه و پژوهشگر باشند. این روزها، با گسترش فضای مجازی و شیوههای نوین تولید کتاب و آثار فرهنگی، جای کتاب در بسیاری از خانهها خالی است و بسیاری از مردم تصور میکنند اطلاعات پراکنده و گاه نادرستی که در رسانههای مجازی میشنوند و میخوانند، مطالعه و دانشاندوزی محسوب میشود، درحالی که واقعاً اینطور نیست.
او با اشاره به علاقه اغلب کودکان و نوجوانان به بازیهای رایانهای در مقایسه با بازیهای ایرانی و یادگیری مشاعره و شاهنامه خوانی بیان کرد: این نکته از چند جنبه نیاز به بررسی و آسیبشناسی دارد: کمکاری متولیان فرهنگی و مسئولان، فاصله گرفتن مردم از آئینها و بازیهای جذاب گروهی، ناآشنایی با قابلیتهای فرهنگ غنی ایرانی، جذاب نبودن (جذاب نساختن) آئینهای ما در اثر رنگ باختگی که گاه بوی کهنگی میدهد و به نظر میرسد قابلیت به روز رسانی ندارند و مواردی دیگر که همه و همه، باعث شده اند امروزه، آئینهای جذابی همچون مشاعره رو به فراموشی بروند و دیگر در دورهمیهای خانوادگی جایی برای شعر و ادبیات و شاهنامهخوانی و حافظخوانی و خیامخوانی و ... نباشد؛ به طوری که بسیاری از مردم ما ترجیح میدهند در دورهمیهایشان «مافیا» و «پانتومیم» بازی کنند؛ البته نه این که این بازیهای گروهی بد باشد یا جذاب نباشد، اما به نظر من مشاعره و شاهنامهخوانی از حیث جذابیت، کمتر از این بازیها نیست. همچنین، ما در تولیدات مجازی از قبیل بازیهای رایانهای هم، بسیار ضعیف عمل کردهایم. روزانه بازیهایی با جذابیت بسیار بالا برای کودکان تولید میشود که در کنار سرگرمی، بسیاری از مفاهیم فرهنگی غیرایرانی را به خورد کاربران میدهند. ما در این باره و برای تولید محتوای جذاب ایرانی چه کردهایم؟
این مدرس مشاعره و شاهنامه خوانی گفت: متأسفانه، رسانهی ملی در این زمینه بسیار ضعیف عمل میکند و جایی ویژه برای این گونه آموزشها باز نکرده است. بهطور پراکنده، برنامههایی با درونمایه ادبی میبینیم که بسیار انگشتشمار هستند و در انبوه برنامههای سرگرمی صداوسیما معمولاً جایی برای شاهنامهخوانی و ... نیست. تنها برنامهی موثری که در زمینه مشاعره در صداوسیمای جمهوری اسلامی داشتهایم، برنامه مشاعره با حضور دکتر اسماعیل آذر بودهاست که متأسفانه، درحال حاضر فقط در رادیو فرهنگ این برنامه تولید میشود و نسخه تلویزیونی آن مدتی است که تولید نمیشود. این در حالی است که ساخت این گونه برنامهها، با درونمایه و قالبی جذاب که حاصل کارِ کارشناسی متولیان فرهنگی باشد، میتوانند به توازن در فضای فرهنگی افسارگسیخته در جامعه کمک کنند.
او افزود: در برخی از فرهنگسراها هم، شاهد فعالیت گروههای نقالی هستیم که گاه در جشنوارههای فرهنگی حضور مییابند و حضورشان به همین محدوده ختم میشود. در نتیجه، از کودکی که وقت گذاشته و توانسته است داستان هفتخان رستم را حفظ کند و آن را به زیبایی نقالی کند، باید به شکل شایسته تقدیر شود و با تشویق و ایجاد انگیزه، او را به ادامه این مسیر ترغیب کرد. اما شوربختانه، بارها شاهد این بودهام که این کودکان در میانه راه انگیزه خود را از دست داده اند و به فعالیت دیگری روی میآورند.