در این گزارش سعی داریم سابقه زن زندگی آزادی را در برخی از کشورهای جهان نشان دهیم.
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها هند است که بریتانیاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
بریتانیا، زنان هندی را بدبخت، عقب مانده و تحت ستم آیینهای باستانی هند نشان میداد. از جمله شخصیتهای تأثیرگذاری که در توجیه امپریالیسم بریتانیا در هند نقش بسزایی داشت، کاترین مایو بود که کتاب «مادر هند» سنگ بنای تبلیغاتی توجیه استعماری هند به بهانه نجات زنان شد.
مایو، دستاوردهای زنان هندی را تحریف کرد مانند کنفرانس زنان سراسر هند که در سال ۱۹۲۷ تأسیس شد و یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین سازمانها در جنبش زنان هند بود. علاوه بر این، انجمن زنان هند که در سال ۱۹۱۷ تأسیس شد، فعالانه برای حق رای زنان و علیه اعمالی مانند ازدواج کودکان و ظلم به زنان بیوه مبارزه کرد.
بریتانیا از نقاط ضعفی که در آیینهای هند وجود داشت استفاده کرد تا با بزرگ نمایی آنها در افکار عمومی، ظلم به زنان را گسترده نشان دهد. مانند «ساتی» یا «بیوه سوزی»، که یک مراسم نادر در آیین هندو بود.
علاوه بر این، غربیها، روشهای سنتی مورد استفاده توسط ماماهای هندی را در هنگام زایمان تحقیر کردند. شایعات بیمدرکی منتشر شد و ادعا میکرد که ماماهای هندی از روشهای نادرست استفاده میکنند. پزشکان غربی، تحت تأثیر شرق شناسی، به ماماهای هندی برچسب «کثیف» و «نادان» میزدند. جالب اینجاست که بسیاری از این شیوههای سنتی اکنون توسط تحقیقات پزشکی مدرن تایید شده است.
موارد دیگری هم برای توجیه ظلم به زنان مانند ازدواج کودکان استفاده کردند. اینگونه بود که بریتانیا با فریب و تحریف توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار هند اقناع کند آنهم به بهانه نجات زنان.
بیشتربخوانید
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها فیلیپین است که آمریکاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
آمریکاییها که اکنون در دنیا به بهانه پوشش زنان و حجاب، در دیگر کشورهای دنیا مداخله میکنند، روزگاری در اوایل ۱۹۰۰ میلادی برای اقناع افکار عمومی کشور خودشان و دیگر کشورهای دنیا، بهانه دخالت در فلیپین را پوشش کم زنان فیلیپینی اعلام کردند و با انتشار تصاویری برهنه، زنان فیلیپینی را منحرف و بیش از حد جنسی نشان دادند.
آمریکایی ها، فیلیپینیها را وحشی و نامتمدن معرفی میکردند که مانند کودکی نیازمند مراقبت هستند، رئیس جمهور مککینلی بیان کرد: «وظیفه ما به عنوان نگهبان این است آنها را به بلوغ برسانیم».
در همین راستا، آمریکاییها، زنانی را برای آموزش پوشش به زنان فلیپینی استخدام کردند و برای مثال در آموزش و پرورش فلیپین ورود کرده و پوشش اجباری برای دانشآموزان قرار دادند.
اینگونه بود که آمریکا با استفاده از ابزار تبلیغاتی توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار فیلیپین اقناع کنند به بهانه نجات زنان. فیلیپین در حال حاضر به یکی از مراکز صنعت فساد در دنیا تبدیل شده است، و بیشترین ظلم به زنان و دختران آنجا اتفاق میافتد.
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها مصر است که بریتانیاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
در روزگاری که آمریکاییها که به بهانه پوشش کم زنان، فیلیپین را استعمار کرده بودند؛ بریتانیاییها در کشوری دیگر به بهانه پوشش زیاد زنان استعمار خود را در کشور مصر ادامه دادند که نشان از پارادوکس واضح حقوق زنان توسط قدرتهای استعماری دارد و نمایانگر آن است که قدرتهای استمعاری فقط به دنبال بهانهای میگردند تا از آن برای استعمار استفاده کنند که گاهی پوشش کم زنان است و گاهی پوشش زیاد آنها
بریتانیاییها تصاویر متعددی از زنان مصری با پوششهای زیاد منتشر کردند تا افکار عمومی دنیا را جهت ظلم به زنان اقناع کنند.
پس از اشغال مصر توسط بریتانیا، لرد کرومر در سال ۱۸۸۳ به عنوان سرکنسول بریتانیا به مصر بازگشت؛ منصبی که او به مدت بیست و چهار سال بر عهده داشت. او در این مدت علاوه بر سخنرانی و کتابهایی که در مذمت حجاب زنان مصری نوشت، تلاشهای بسیاری نیز برای برداشتن حجاب زنان مصری انجام داد مانند استخدام مبلغ و سخنران برای تبلیغ کشف حجاب
تلاشهای بریتانیاییها نتیجه داد و در دهههای بعد، زنان مسلمان مصری به کشف حجاب روی آوردند و در دهه ۱۹۵۰ زنان با حجاب به ندرت در مصر وجود داشتند.
این میراث کشف حجاب و دوقطبی سازی مسئله حجاب هنوز هم در مصر جریان دارد و در برخی موارد مردم با یکدیگر درگیر میشوند.
به عنوان مثال گزارشهایی وجود دارد که برخی رستورانها و کافهها، زنان محجبه را راه نمیدهند و زنان محجبه نیز موی سر زنان بی حجاب را با قیچی کوتاه میکنند.
اینگونه بود که بریتانیا با استفاده از ابزار بهانه حجاب توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار مصر اقناع کرده و دوقطبی حجاب را برای مردم این کشور به میراثی کهنه تبدیل کند.
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها الجزایر است که فرانسویها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
الجزایر یکی از کشورهایی است که سالهای زیادی از سال ۱۸۳۰ تا ۱۹۶۰ مستعمره فرانسه بود و یکی از مسائلی که در طول این سالها بین مردم مسلمان الجزایر و دولت و ارتش فرانسه مورد بحث و جدل بوده است، مسئله حجاب زنان است.
فرانتز فانون نویسنده فرانسوی در کتاب خود تحت عنوان «الجزایر بیحجاب» بر قصد فرانسویها برای کشف حجاب زنان الجزایری، در جملهای معروف میگوید: «اگر میخواهیم ساختار جامعه الجزایر و ظرفیت مقاومت آنها را نابود کنیم، ابتدا باید زنان را تسخیر کنیم».
او در بخش دیگری از کتاب میگوید: «هر حجابی که افتاد و هر بدنی که از آغوش حجاب سنتی رهایی یافت، این واقعیت را بیان میکند که الجزایر شروع به انکار خود کرده و تجاوز استعمارگر را پذیرفته است.»
فرانسویها میبایست افکار عمومی مردم خودشان و دیگر کشورهای دنیا را اقناع میکردند که در الجزایر به زنان ظلم میشود و ما فرانسویها باید زنان این کشور را نجات دهیم. به همین خاطر عکاسانی را به الجزایر فرستادند تا تصاویری از زنان الجزایری تهیه کنند. آنچه فرانسویها به دنبال آن بودند این بود که نشان دهند زنان در بیرون از خانه، پوشش بسیار زیاد دارند، ولی در خانه تحت ظلم و سلطه مردان هستند و بیش از حد جنسی و برهنه هستند. آنها برای تولید این تصاویر، مدلهایی را استخدام کردند و تصاویری برهنه و نیمه برهنه از زنان الجزایری در خانه تولید کردند و این تصاویر در قالب کتابهایی مانند حرمسرای استعماری به دیگر کشورهای دنیا فرستادند تا افکار عمومی دنیا را اقناع کنند.
آنها برای اقناع افکار عمومی زنان الجزایری از ابزار مختلفی مانند رادیو و فیلم استفاده کردند و در برنامههای مختلف، حجاب را به عنوان عامل عدم پیشرفت زنان مطرح کردند و پوسترهای متعددی برای دعوت به کشف حجاب پخش کردند تا اینکه تلاشهای فرانسویها در ۱۷ و ۱۸ ماه می ۱۹۵۸ نتیجه داد.
در این روز، مراسم کشف حجاب دسته جمعی و سوزاندن حجاب توسط ارتش فرانسه برگزار گردید و جمعیت زیادی از مردم در این فراخوان شرکت کردند که بعد مشخص شد بسیاری از مردم از روستاهای اطراف و برخی از آنها به زور، اجبار و تهدید ارتش فرانسه در مراسم شرکت کرده بودند و تصاویری به اجبار از کشف حجاب آنها گرفته شد.
اینگونه بود که فرانسه با استفاده از ابزار بهانه حجاب توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار الجزایر اقناع کند و دوقطبی حجاب را برای مردم این کشور به میراثی کهنه تبدیل کند.
قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه اشغال کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها ژاپن است که آمریکاییها برای تداوم اشغال ژاپن، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
آمریکاییها، پس از جنگ جهانی دوم، ژاپن را اشغال کردند و یکی از دلایلی که در افکار عمومی آمریکا و دیگر کشورهای دنیا، مطرح کردند این بود که ما باید زنان ژاپنی را نجات دهیم.
به اعتقاد آمریکاییها زنان ژاپنی برای قرنها قربانی سنت فئودالی، عقبماندگی و فقدان تمدن آمریکاییها در نظر گرفته میشدند، و اکنون! بایست از توسط مردان آمریکایی و سفید پوست آزاد شوند.
آمریکاییها از قالبهای مختلف هنری از جمله رمان، فیلم سینمایی و ... استفاده کردند مانند رمان و فیلمسینمایی سایونارا با بازی مارلون براندو از مطرحترین آثار هنری در این زمینه است.
این در حالی بود که زنان ژاپنی قبل از ورود آمریکاییها، دستاوردهای مهمی به دست آورده بودند، اما توسط آمریکاییها سانسور شد و مطرح نشد مانند سازمان "ضدالکلی مسیحی زنان" یک سازمان ملی که در سال ۱۸۹۳ تاسیس شد و نقش اصلی را در جنبشهای حق رای و اتحادیه زنان قبل از جنگ بازی کرد. سازمان دیگر اتحادیه حق رای زنان بود که نقش مهمی در جنبش حق رای زنان قبل از جنگ ایفا کرد.
در ارتباط با حق رای، فمنیستهای ژاپنی در دوران قبل اشغال حق رای را برای شورای شهر و ... گرفته بودند و عملاً چیزی نمانده بود که حق رای پارلمان را هم دولت به ایشان بدهد. پس از اشغال ژاپن، اما ژنرال مکارتور دو روز بعد در یک فرمان ۵ مادهای، که اولین آن دادن حق رای زنان بود و در آن خواستار رهایی زنان ژاپن از طریق حق رای شده بود این دستاورد را از جنبش حقوق زنان و دولت ژاپن دزدید!
پس از ورود آمریکاییها به ژاپن، گزارشهای متعدد و بسیاری از تجاوز سربازان آمریکایی به زنان ژاپنی گزارش شد. در ۱۰ روز اول اشغال، ۱۳۳۶ تجاوز توسط سربازان آمریکایی تنها در استان کاناگاوا گزارش شده است. آمریکاییها تنها مرتکبان چنین جنایاتی نبودند. یک روسپی سابق به یاد میآورد که به محض ورود سربازان استرالیایی به شهر کوره در اوایل سال ۱۹۴۶، زنان جوان را به داخل جیپهای خود کشانده، به کوه بردند و سپس به آنها تجاوز کردند. تقریبا هر شب صدای فریاد آنها را میشنیدم که کمک میخواستند، چنین رفتاری امری عادی بود.
به عنوان مثال، در سال ۱۹۵۵، یک دختر ۶ ساله به نام ناگایاما یومیکو، در شهر ایشیکاوا، توسط یک سرباز مستقر در پایگاه کادنا ربوده شد، مورد تجاوز جنسی قرار گرفت و به قتل رسید.
یکی از مواردی که به طور گسترده منتشر شد، ربودن و تجاوز به یک دختر ۱۲ ساله اوکیناوا در راه بازگشت از خرید به خانه توسط سه سرباز آمریکایی در سپتامبر ۱۹۹۵ بود. این حادثه باعث تظاهرات گسترده علیه ایالات متحده در اوکیناوا شد.
کار به جایی رسید که دو سال پس از اشغال ژاپن توسط آمریکا، بیماریهای جنسی دو برابر شد و به ۴۰۰.۰۰۰ مورد رسید. ژاپنیها برای اینکه تمام اقشار زنان آنها مورد تجاوز آمریکاییها قرار نگیرند، انجمن تفریح و سرگرمی ایجاد کردند تا با دادن مزایای بسیار زنان طبقات پایین جامعه را قربانی کنند و آنها به مردان آمریکایی خدمات جنسی بدهند، اما این کار هم موثر نبود و پس از ۲ سال تعطیل شد.
اینگونه بود که آمریکا با استفاده از بهانه نجات زنان توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم اشغال ژاپن اقناع کند و نه تنها دستاوردی برای زنان ژاپنی نداشتند، بلکه تجاوزهای گستردهای علیه زنان این کشور انجام دادند و هنوز که هنوز است زنان ژاپنی از پیامدهای اشغال آمریکاییها، رنج میبرند و تجمعهایی در اعتراض به این تجاوزها انجام میدهند...
قدرتهای دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه نجات زنان برای توجیه مداخله و حمله نظامی به کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها یوگسلاوی است که آمریکاییها و ناتو به همین بهانه و موضوعات حقوق بشر به این کشور حمله نظامی کردند.
یوگسلاوی یکی از کشورهای موفق اقتصادی از نظر رفاه مردم بود به این صورت که خدماتی مانند بهداشت، تحصیل و حتی در برخی موارد مسکن برای مردم رایگان بود. نظام اقتصادی این کشور نه شرقی بود و نه غربی و آمریکاییها نمیخواستند یک الگوی موفق اقتصادی خارج از نظام سرمایهداری به دنیا معرفی شود.
یوگسلاوی که از ۶ جمهوری خودمختار تشکیل شده بود، پتانسیل بالایی برای تجزیه شدن داشت؛ غرب میتوانست قومیتهای مختلف را علیه یکدیگر، جهت تضعیف و نابودی دولت مرکزی، تحریک کند و همینطور نیز شد و پس از درگذشت یوسیپ تیتو، رئیس جمهور یوگسلاوی در سال ۱۹۹۱ جنگهای تجزیه طلبانه در این کشور با حمایت غربیها شروع شد.
آمریکا تصمیم گرفته بود صربستان را که مانع ادغام کامل یوگسلاوی در چارچوب برنامههای غرب بود، شکست دهد. به همین خاطر آلبانی و کوزوو را علیه صربستان تحریک کرد و در این بین آمریکاییها نیاز به بهانههایی برای مداخله مستقیم و حمله نظامی به این کشور داشتند و باز هم بهانههای حقوق بشری و زن مطرح شد و در سال ۱۹۹۹ ناتو به کوزوو حمله نظامی کرد.
یکی از این بهانههای حقوق بشری، تجاوز سیستماتیک نیروهای امنیتی صربستان به دختران بود که در رسانههای دنیا مطرح شد و به قطب اصلی پروپاگاندای آمریکا علیه صربستان شد.
اما بعدها مشخص شد ادعای تجاوز سیستماتیک دروغ بوده است، یک روزنامهنگار مستقل به نام لتمایر به دنبال شواهد بصری رفت. مثلا در مانیاکا، جایی که زنی به تلویزیون آلمان گفته بود که در حضور ۱۵۰۰ تماشاگر در استادیوم مورد تجاوز قرار گرفته است، مشخص شد که استادیومی وجود ندارد.
لتمایر در بازگشت به زاگرب، از او خواسته شد تا پوشش تصویری گزارش رادیویی را ارائه کند که کلینیکی در آنجا مملو از زنان باردار ناشی از تجاوز جنسی در اردوگاههای صرب است. کارکنان پزشکی آن کلینیک گفتند که تنها سه زن مورد تجاوز در هفت ماه گذشته در آنجا مداوا شدهاند و حالا لتمایر چیزی برای فروش و عرضه به رسانهها نداشت.
ادعا شده بود ۲۰۰۰۰ مورد تجاوز مستند شده است، اما مارتین لتمایر گلایه کرده بود که پیدا کردن حتی یک قربانی تجاوز برای مصاحبه گرفتند چقدر سخت شده است
رابرت بائر افسر سابق سیا آمریکا در مصاحبههایی اعلام کند که میلیونها دلار به ما دادند تا یوگسلاوی را تجزیه کنیم و من شخصاً از حجم دروغهایی که از سوی آژانسها و سیاستمداران ما تغذیه میشد شوکه شدم.
او در پیامی به مردم یوگسلاوی میگوید:
گذشته را فراموش کنید، صحنهسازی و دروغین بود. آنها اذهان شما را دستکاری کردند، به آنچه میخواستند رسیدند و احمقانه است که شما هنوز از یکدیگر متنفر هستید، باید نشان دهید که قویتر هستید و متوجه میشوید که چه کسی این را ایجاد کرده است.
اینگونه بود که آمریکا با استفاده از بهانههای حقوق بشری، نجات زنان و تجاوز نیروهای امنیتی به زنان توانست افکار عمومی دنیا را جهت حمله نظامی به یوگسلاوی اقناع کند و یوگسلاوی را تجزیه کرد و حالا دیگر خبری از نظام موفق اقتصادی این کشور نیست و کشوری مانند کوزوو نیز به یکی از منابع قاچاق دختران تبدیل شده است که از میراثهای ناتو در این کشور است.
منبع: برنا