سفیر سابق انگلیس در سوریه معتقد است نباید جنگ در غزه را محدود به نیرو‌های مقاومت کرد و تمام کشورهای عربی برای حمایت از آن باید به پا خیزند.

ارتش رژیم صهیونیستی در چهاردهمین روز از جنگ غزه به بمباران مناطق مسکونی ادامه داد و از آغاز جنگ تاکنون این حملات منجر به شهید و زخمی شدن هزاران نفر شده و این در شرایطی است  رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ارتش اشغالگر در حال آماده شدن برای تهاجم زمینی به نوار غزه است.

پس از اینکه جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در پایان سفر خود به اراضی اشغالی از اقدامات تل آویو حمایت کرد، صهیونیست‌ها قصد دارند به سمت نوار غزه به صورت زمینی حمله کنند.

در همین زمینه، یک منبع برجسته در جنبش حماس در مصاحبه با الجزیره فاش کرد که طرح آمریکا و اشغالگران صهیونیست شامل آواره کردن نیمی از جمعیت غزه و گسیل آن‌ها به مصر است.

از این رو برای تحلیل بیشتر اوضاع فعلی در سرزمین‌های اشغالی، باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبه‌ای ترتیب داده با پیتر فورد، سفیر سابق انگلیس در سوریه که در ذیل مشروح آن از نظر می‌گذرد.

تحلیل شما از اوضاع فعلی در غزه چیست؟
پیتر فورد: در روز‌های گذشته این نبرد، رسانه‌های غربی به دفاع از رژیم صهیونیستی هجوم بردند و حماس و همه سازمان‌های فلسطینی را به بی رحمی و کشتار غیرنظامیان و ... متهم کردند. مشخص است که در هر جنگی ممکن است غیرنظامیان کشته شوند، پس اصل حفاظت از غیرنظامیان تدوین شده است. این با هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان متفاوت است. وحشیگری صد ساله رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را می‌توان این گونه ترسیم کرد؛ به یاد داشته باشید که نازی‌ها قتل عام شدیدی را علیه یهودیان انجام دادند، اما یهودیان صهیونیست صد سال است که کشتار گسترده‌ای را علیه مردم فلسطین انجام می‌دهند. هیچ آدم عاقلی نمی‌تواند نادیده بگیرد که این دولت آپارتاید نظامی مسلح به سلاح هسته‌ای در سرزمینی متعلق به دیگران در حال وحشیگری است. هیچکس نمی‌تواند وحشیگری نظامیان صهیونیست علیه غیرنظامیان فلسطینی به ویژه زنان و کودکان را نادیده بگیرد.

امروز رژیم صهیونیستی آب، برق، غذا و ارتباطات بیش از دو و نیم میلیون فلسطینی را در غزه قطع کرده است. محدود کردن این مقاومت به فلسطینی‌ها به نظر من یک خیانت بزرگ است. برای سال‌ها، کسانی که پشت این خیانت بودند آن را درگیری فلسطینی-اسرائیلی می‌خواندند و هدف فلسطین را از ماهیت عربی آن خلع می‌کردند، این تلاشی آشکار بود برای حمایت از رژیم صهیونیستی و عادی‌سازی روابط کشور‌های عربی با آن که البته این گفتمان سیاسی شکست خورد.

به نظر شما سیاست عادی سازی روابط تل آویو با کشور‌های عربی تا چه اندازه در وضعیت فعلی سرزمین‌های اشغالی نقش داشته است؟
پیتر فورد: در دو سال گذشته، گفتمانی با هدف یکسان، اما ابزار‌های کاملاً متفاوت به وجود آمد. به دنبال گسترش مبارزات مسلحانه در کرانه باختری، با راهپیمایی مبارزان در نابلس و جنین و فداکاری‌های جسورانه مردم، رسانه‌های رسمی شروع به تشدید مبارزات فلسطینیان کردند تا جایی که برخی ادعا کنند که فلسطینی‌ها به تنهایی می‌توانند موجودیت صهیونیستی را ریشه کن کنند. در واقع، این روند خطرناک منافع رژیم صهیونیستی را نیز تامین می‌کرد. از یک سو نادیده گرفتن این که رژیم صهیونیستی فلسطین را اشغال کرد تا به عنوان ابزاری علیه کل ملت عرب عمل کند. با این سیاست رژیم صهیونیستی تلاش کرد که به رسمیت شناخته شود یا در حد توان وضعیت را اصلاح کند، به جای اینکه مانند یک دیالکتیک هگلی باشد که روی سر خود ایستاده است، همانطور که زمانی مارکس نوشت، روی پای خود بایستد.

ملت عرب همانطور که هدف ضد انقلاب(علیه رژیم صهیونیستی) قرار گرفت همیشه تضعیف شد. محدود کردن مبارزه به فلسطینیان و ادعای توانایی آن‌ها برای شکست رژیم صهیونیستی (که اساساً همه نیرو‌های ضدانقلاب را در بر می‌گیرد) با هدف تضعیف نقش اعراب در مناقشه و قرار دادن ملت بزرگتر در وضعیت پراکندگی و تفرقه است. این به جنگ‌های بین‌عربی منجر شد، مانند همکاری در سال ۱۹۹۱ بین ارتش‌های عربی و ارتش‌های امپریالیستی علیه دولت عربی عراق، جنایتی که به ویرانی انقلاب‌های مردمی در سوریه، لیبی و یمن کمک کرد. جنایت دهه سیاه علیه الجزایر قبل از این اتفاق افتاد. به طور خاص، منظور ما در اینجا این است که نقش اعراب قدرت و کارایی واقعی برای مقابله با ضد انقلاب و رژیم صهیونیستی است، در حالی که مبارزه فلسطین کاتالیزور اساسی برای آزادی سرزمین اشغالی و شعله ور کردن انقلاب در سراسر کشور است که منجر به آزادی و توسعه می‌شود؛ این تنها با اتحاد و سوسیالیسم برای میهن عربی امکان پذیر است.

در چارچوب تضعیف هویت عربی، نیرو‌های شرق شناس تروریست شکل گرفتند که عرب ها، یعنی نیرو‌های مذهبی تروریستی سیاسی شده را علیه جمهوری‌های عربی و اعراب علیه اعراب شوراندند. یکی از بارزترین اهداف این نیروها علیه ملت عرب  محاصره مطلق علیه جمهوری‌های عربی است و در تمام این محاصره ها، خروجی‌هایی از همسایگان یا کشور‌های قوی وجود داشت که به سختی به مواضع‌ آن‌ها ضربه زدند یا استثنا‌هایی که توسط دشمن امپریالیستی مجاز بود. با این حال، در محاصره عراق در زمان صدام و سوریه امروز، جایی برای هیچ گونه نرمشی وجود نداشت. آنچه علیه سوریه اتفاق می‌افتد، ریشه کن کردن عمدی جامعه برای پراکنده کردن آن در سطح جهانی و جلوگیری از بازگشت کسانی است که می‌خواهند برگردند و در واقع انقلاب‌های مردمی را نابود می‌کنند. این همان تکرار فاجعه فلسطین است.

آنچه اکنون علیه فلسطین می‌گذرد، یعنی کشتار مردم مظلوم با حمایت ارتش آمریکا و بسیاری از رژیم‌های غربی، تکه تکه‌کردن عمدی و حتی پایان دادن به مقاومت فلسطین است و هر بخش فلسطینی را از آن جدا می‌کند تا در مبارزه شرکت نکنند. این شامل آوارگی اجباری فلسطینیان غزه به مصر نیز می‌شود.

دلیل حمایت غرب از وحشیگری‌های صهیونیست‌ها چیست؟
پیتر فورد: موجودیت صهیونیستی یک ساختار استعماری مسلح غیرقانونی است. در نقش خود، به عنوان عاملی برای امپریالیسم سرمایه داری غربی، از کارگران سرویس بهداشتی گرفته تا نخست وزیران، عمل می‌کند. چیز دیگری نمی‌تواند باشد. بنابراین، این یک پرونده خودکشی است که حتی نمی‌تواند در مورد هدف و دستورات امپریالیستی به عنوان خالق این موجودیت بحث یا مذاکره کند. این تربیت و نقشش است. سرنوشت آن به سرنوشت امپریالیسم یا کل ضدانقلاب در منطقه گره خورده است.

ممکن است برخی بپرسند: در صورت شکست موجودیت و آزادی فلسطین، راه حل در مورد یهودیان چیست؟ در اینجا، تمرکز بر این امر ضروری است که این گام سوم در سرنوشت مناقشه است. همانطور که اعراب هشت دهه است که می‌گویند و آنچه متفکران عرب از اوایل قرن بیستم می‌گویند باید ریشه کن شود، کارل کائوتسکی نیز در سال ۱۹۳۰ گفت که دولت یهود در فلسطین مستقیماً به دنبال شکست امپریالیسم در فلسطین، ریشه کن خواهد شد.

آزادی فلسطین مشروط به دو مرحله اصلی است: اولاً: باید در واقعیت سیاسی اقتدارگرایانه در ملت بزرگتر به سوی یک سوسیالیستی واحد مترقی تغییری ایجاد شود. ثانیاً: این به معنای سلب کنترل امپریالیستی از این ملت است. پس از تحقق این دو شرط، آزادی فلسطین امکان پذیر می‌شود. این تنها منجر به یک سیستم سوسیالیستی عربی می‌شود.

ممکن است برخی بپرسند: در مورد یهودیان فلسطین چطور؟ پاسخ ما این است که آن‌ها هستند که بعد از آزادی باید انتخاب کنند. اگر وطن و ملیت دیگری داشته باشند، یا می‌روند، انتخابی که بدون دخالت ما انجام می‌دهند. برخی ممکن است بمانند و در نتیجه شهروند کشور جدید عربی شوند، اما باید از هر سرزمین و خانه فلسطینی دست بکشند. زندگی آن‌ها بر عهده دولت جدید عربی بزرگتر است. برخی ممکن است بپرسند:، اما چگونه یک دولت سوسیالیستی می‌تواند بر مالکیت خصوصی پافشاری کند، حتی اگر اساساً این حق فلسطینیان باشد؟ این موضوع روشن است که سیستم سوسیالیستی، به ویژه پس از تجربه چین در دوران مائو زه دونگ، هنوز بر قانون ارزش تکیه دارد و به گونه‌ای تکامل نیافته است که مالکیت خصوصی را عملاً لغو کند. آنگاه جهان در حال و هوای بین المللی و انسانی دیگری خواهد بود.

پیتر فورد پس از پایان تحصیلات عربی خود در بیروت، ریاض، پاریس و قاهره کار کرد و سپس از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ به عنوان سفیر انگلیس در بحرین و سوریه منصوب شد. او در سال ۲۰۰۶ پس از بازنشستگی از خدمات دیپلماتیک، به عنوان نماینده کمیسر کل UNRWA در جهان عرب انتخاب شد. در فوریه ۲۰۱۷، فورد در کنار دکتر فواز اخرس، پدر همسر رئیس جمهور اسد، مدیر انجمن سوری انگلیس شد. وی از ابتدا از مخالفان اصلی دخالت غربی‌ها به ویژه انگلیس در وضعیت سیاسی سوریه بود.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
بابائی
۱۰:۲۸ ۲۹ مهر ۱۴۰۲
اسرائیل جنایتکار و با حمایت همه جانبه مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار در غزه مرتکب جنایت جنگی و کشتارجمعی می‌شود
هدف رژیم صهیونیستی و با حمایت همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان نسل کشی و نابودی کلی غزه است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۷ ۲۸ مهر ۱۴۰۲
توجیهی برای جنایات رژیم صهیونیستی در غزه وجود ندارد سکوت در برابر جنایات صهیونیست‌ها جایز نیست
Iran (Islamic Republic of)
مسلمان
۱۲:۵۰ ۲۸ مهر ۱۴۰۲
عجب ، جدی گفتید
Iran (Islamic Republic of)
فلفل
۱۲:۳۲ ۲۸ مهر ۱۴۰۲
آیا این سفیر سابق ! در زمانی که سفیر بود و سفیر سابق نشده بود ! هم‌همین نظر را داشت ؟؟!!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۱۰ ۲۸ مهر ۱۴۰۲
خوب این فرد الان خیالش برای بیان حقایق راحتتر شده البته نشان می ده که درآمد مستقلی هم داره ونگران قطع شدن حقوق نیست! شق القمر هم نکرده اروپا رو می بینه که این تعداد از کشور با اینکه از خیلی لحاظ با هم متفاوت هستند ( زبان و فرهنگ و ..) باز اتحاد درستی دارند ولی در خاور میانه با این همه مشترکات در بدتر شرایط هم هوای همدیگر را آنطور که باید شاید ندارند و این سئوال رو مطرح کرده شاید از این ابهام خارج شود! پرسیدن این سئوال از هوش مصنوعی هم از اون حرفهاست! چرا که
هوش مصنوعی حداقل این هوش را باید داشته باشد!! که اگر بخواهد جوابهای دیکته شده را مطرح نکند!!! بی هوش و به کما میرود!
آخرین اخبار