۲۴ ساعت بعد از آنکه یونس امامی ربعسکه تقدیمی مسئولان شهریار را پس داد و با دلخوری مراسمی را که برای تقدیر از او گرفته بودند ترک کرد، گفتوگویی از مدافع پرسپولیس منتشر شد که در آن به خودروی وارداتی با ارزش ۱۰۰ میلیارد اشاره کرد. حواله وارد کردن این خودرو، پاداش ملیپوشان فوتبال ایران برای صعود به جام جهانی قطر بود. رقابتهایی که با دو باخت و تنها یک برد به پایان رسید، اما همان یک برد هم بیپاداش نماند. هرچند که پاداش تنها برد ایران در قطر جدا از پاداش صعود به جام جهانی بود!
چند جمله کوتاه کنعانیزادگان کافی بود برای تازه کردن داغ دل قهرمانان کشور. قهرمانان و مدالآورانی که سالهاست پرچم پرافتخار ایران را در دنیا به اهتزاز درمیآورند، چند جملهای که نشان از یک تبعیض ۱۰ هزار برابری داشت. تبعیض ربع سکه حداکثر ۱۰ میلیونی تا خودروی ۱۰۰ میلیاردی!
نخستین بار نیست که رفتار و گفتار اهالی فوتبال نمک میشود روی زخم قهرمانان و مدالآوران سایر رشتهها. همین چند ماه قبل و در روزهای گرم تابستان بود که حضور کنعانیزادگان در باشگاه پرسپولیس با خودروی نارنجیرنگ لاکچری خبرساز شد، درست در روزهایی که بسیاری از ورزشکاران از شرایط آمادهسازی جهت حضور در بازیهای آسیایی شاکی بودند و دستآخر نیز کاروانی کیفی برای کاهش هزینهها راهی هانگژو شد تا مسائل مالی سدی شود مقابل ورزشکارانی که سالها برای حضور در المپیک آسیایی تلاش کرده بودند. اینبار، اما داغ حرفهای کنعانیزادگان بیش از هر زمان دیگری بود. شاید به دلیل فاصله زمانی کوتاه از تجلیل پرحرف و حدیثی که از قهرمان کشتی آزاد ایران شده بود!
بیشتربخوانید
آخرین باری که تیم ملی فوتبال ایران در یک رقابت مهم بینالمللی روی سکو رفت آنقدر دور است که شاید کمتر کسی به یاد بیاورد، اما برای تقدیر از فوتبال و پرداخت پاداش در این رشته نیازی به رفتن روی سکو نیست و تنها کسب یک برد کافی است تا آقایان را چنان ذوقزده کند که با چمدانی پر از پول کشور خارج شوند تا عرق فوتبالیستها خشک نشده از آنها تجلیل کنند! اما در سایر رشتهها قوانین پرداخت پاداش چنان سفت و سخت است که مولای درز آن نمیرود، یعنی ورزشکاران حتی در صورت کسب خوشرنگترین مدال هم نمیتوانند امید زیادی داشته باشند تا تمام وعدههای پاداشی که به آنها داده شده محقق شود، یعنی دریافت سکه جای حواله سکه، آنهم با قیمتی متفاوت یا تحویل کلید آپارتمان و بازپسگیری آن به دلیل مشکلات اداری و تحویل خودروی دزدی در رشتههای دیگر امری طبیعی است و این تازه جدا از تقدیرهای عجیب و غریبی، چون دادن ست مردانه به ورزشکار زن و تقدیر با ست چایخوری و کارت هدیه ۱۰۰ هزار تومانی است!
بسیاری بعد از مشاهده مصاحبه کنعانیزادگان دلخور شدند که چرا مدافع سرخپوشان میگوید باشگاه پرسپولیس آنقدر بزرگ است که باید با ماشینهای بزرگ رفت و آمد کرد، اما چه انتظاری از او میتوان داشت وقتی مسئولان ورزش با همین نگاه فوتبال را مینگرند. افرادی که متولی کل ورزش هستند، اما نه تنها چشمشان فقط فوتبال را میبیند که تنها برای این رشته بیهیچ دغدغهای دست به جیب میشوند و نوبت به سایر رشتهها که میرسد، تازه یاد شرایط اقتصادی جامعه میافتند و مراعات در خرج و هزینه کردن.
حسین رسولی که در همین بازیهای آسیایی هانگژو به مدال طلای پرتاب دیسک دست یافت برای رسیدن به این موفقیت شبها اسنپ کار میکرد تا روزها بتواند تمرین کند. سجاد نیکپرست، نایبقهرمان کمبینای بازیهای پارالمپیک لندن و ریو در پرتاب نیزه زمینش در گناوه را به فروش میرساند تا بتواند در مشهد زیر نظر مربی برای رکوردگیری تمرین کند.
امیر خسروانی، ملیپوش پارادوومیدانی خودش با فرغون خاک میریزد برای مهیا کردن زمین تمرینش. کم نیستند این قبیل ورزشکارانی که تمام زندگی خود را هزینه میکنند برای کسب عنوان یا افتخاری برای کشور، اما هرگز تصور پاداشهایی، چون دریافت حواله وارد کردن خودرو را هم نمیبینند. هرچند که پای درددل تکتک آنها که مینشینیم میبینیم اگر همین که شرایط حداقلی برای تمرین و زندگی را داشته باشند راضی میشوند و حتی فکر دریافت چنین پاداشهایی به سرشان هم نمیزند، نه آنکه موفقیت هایشان آنقدر بزرگ و پراهمیت نباشد که مستحق دریافت پاداشهای لاکچری نباشند، نه. در واقع نگاه آنها با دیدگاه لاکچری فوتبالیستها تفاوت دارد. دیدگاهی که از نگاه تبعیضآمیز مسئولان فوتبال زده کشور نشئت میگیرد و بس!
امثال کنعانیزادگان باید هم بر این باور باشند، چون بازیکن تیم بزرگی، چون پرسپولیس هستند و باید با خودروهای آنچنانی رفت و آمد کنند و از اشاره به قیمت فضایی خودروی وارداتی خود چنان ذوقزده شوند که توان مهار قهقهه خود را نداشته باشند! آنها تربیت شده دست مسئولانی هستند که همین امروز اگر تیم فوتبال امید ایران موفق به کسب سهمیه حضور در المپیک شود، پاداشی قابل توجه برای آنها در نظر میگیرند. حال آنکه با نگاه حسابگر مسئولان، کسب سهمیه المپیک در رشتههای دیگر حتی نمیتواند ضامن حضور در المپیک باشد و بسیاری از ورزشکاران با وجود کسب چنین سهمیهای باید چشمشان به دهان مسئولان باشد که آیا اجازه حضور در این رویداد را به آنها میدهند یا نه، درست مثل ورزشکارانی که با وجود کسب سهمیه حضور در بازیهای آسیایی از شرکت در این رقابتها محروم شدند.
درست برخلاف فوتبال که در همین بازیهای آسیایی با وجود آنکه کمتر کسی شک داشت پایش به سکو نمیرسد بیهیچ دردسری اعزام شد و همانطور که انتظار میرفت اعزام کیفی شامل حالش نشد!
حال با توجه به نگاه تبعیضآمیز مسئولان، آیا میتوان انتظار داشت که امثال کنعانیزادگان این چنین بیپروا از داشتههایشان حرف نزنند؟ بیشک پاسخ منفی است، چرا که هیچ یک از فوتبالیستها مخالفتی با رسیدگی به سایر قهرمانان ندارند و مشکل از نگاه مسئولان است که نمیتوانند با رعایت عدالت کاری کنند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. مسئولانی که سالهاست با نگاه تبعیضآمیز و فوتبالزده خود، نمک بر زخم قهرمانان و مدالآوران سایر رشتهها پاشیدند و با وجود تاوان گزافی که این دیدگاه ناعادلانه داشته همچنان به ادامه رویه خود اصرار دارند.
منبع: جوان
متاسفانه در بیشتر ادارات وجود داره .
فرهنگیان با هیچ اداره و سازمانی از نظر حقوقی هم خوانی نداره . نمی دونم چرا .
چرا پول و رفاه برای یک عده باشه و بقیه همیشه در تنگنا باشند؟!
همه ورزشکاران و مدال آوران در همه رشته ها باید حمایت بشوند و تشویق و پاداش خوب بگیرند.
تو ببین کدوم ورزشکار سختی بیشتری داره میکشه
هر چند همه جای مملکت و در همه مشاغل تبعیض فراوان است-کمترین حقوق رو زحمتکش ترین قشر مملکت و بیشترین حقوق رو پشت میز نشینهایی که تخصصی هم ندارند دارن میگیرن
اینکه تو ایران به دلایل امنیتی نمی ذارن فوتبال خصوصی بشه بحث دیگه است وگرنه اگه باشگاه ها خصوصی بشن از بیت المال براشون هزینه که نمی شه هیچ کلی هم می تونن پول به بیت المال واریز کنن