نشست نقد و بررسی انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به مناسبت روز جهانی انیمیشن با حضور بهنود نکویی، کارگردان و حامد جعفری، تهیهکننده در دانشکده هنر دانشگاه سوره برگزار شد.
تهیهکننده انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» در مقدمهای درباره ورودش به حوزه انیمیشنسازی گفت: ما سال ۱۳۸۶ وارد حوزه انیمیشنسازی شدیم. البته استاد نکویی نسبت به بنده باسابقهتر است و انیمیشن کوتاه «استریپی» جزو اولین انیمیشنهای ایرانی است، که به اسکار راه یافت. در دنیا دو نوع استودیو وجود دارد. استودیوهایی که انیمیشن را از سرویس ارائه میکنند و بخشی از فرایند تولید را انجام میدهند و استودیوهایی که براساس تمام فرایند تولید را پیش میروند.
جعفری ادامه داد: حدود ۹۰ درصد استودیوهای جهان به گونهای است که یک نفر ایده، محتوا یا ریسک تولید محتوا را به عهده میگیرد و یک استودیو تولید انیمیشن را عهدهدار میشود. ما اگر ایدهای داشتیم، پیش کارفرما میرفتیم و به محض تایید، انیمیشن برای آن کارفرما تولید میشد. این روند تا سال ۱۳۹۱ ادامه داشت.
وی افزود: در همان سال انیمیشنی به پیشنهاد یک نهاد ساخته شد. با پیگیری آن نهاد انیمیشن وارد بخش نگاه نو جشنواره فجر شد. به یاد داریم ۲۰ دقیقه ابتدایی نمایش انیمیشن همه سالن را ترک کردند. آن زمان بود که فهمیدیم مسیر را اشتباه رفتیم. از آنجا مدل شرکت را تغییر دادیم و به دنبال تولیدی بودیم، که در گیشه اکران کنیم.
این تهیهکننده با بیان اینکه اولین اثر ساخته شده «شاهزاده روم» بود، توضیح داد: این انیمیشن در سال ۱۳۹۴ اکران شد و جزو سومین فیلم پر مخاطب آن سال بود. الان هم «شاهزاده روم» دومین انیمیشن پر مخاطب تاریخ سینماست. اولین انیمیشن پر مخاطب هم «فیلشاه» است. «فیلشاه» بعد از «شاهزاده روم» ساخته شد، که حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب داشت. هنوز رکوردها برای «شاهزاده روم» و «فیلشاه» حفظ شده است. امیدواریم «بچه زرنگ» رکوردها را جابهجا کند.
جعفری درباره ساخت انیمیشن خاطرنشان کرد: خالق کارهای تلویزیونی تهیهکنندهها هستند. خالق تئاتر کارگردان است. خالق سینمای رئال کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و گاهی موسیقیدان است. مولف انیمیشن هم استودیوهاست. این یعنی عوامل موضوعیت ندارد و استودیوها برای تولید ملاک هستند.
در ادامه کارگردان انیمیشن «بچه زرنگ» با بیان اینکه معمولاً انیمیشنهایی که حالت ماجراجویانه دارند، با قهرمان داستان پیش میروند، خاطرنشان کرد: طبیعی بود که در چنین داستانی به سمت خلق یک قهرمان برویم. البته قهرمان داستان از ابتدا ویژگیهای قهرمانانه ندارد و از الگوهای کلیشهای قهرمان تقلید میکند. «بچه زرنگ» در مسیری قرار میگیرد، که نیازمند از خود گذشتگی است. ما داستان را با جنس جدیدی از قهرمان پیش بردیم، که «بچه زرنگ» در طول داستان به دست میآورد؛ نه آن برداشتی که او از قهرمان دارد. ما سعی کردیم قهرمان داستان را بومیسازی کنیم.
قطعا منظورتون سینمای ایرانه
؟!؟؟!!؟؟؟!!!