زهره قاسمی روانشناس بالینی و شخصیتی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد:ترس واسترس، جزو هیجاناتی هستند که در لیمبیک مغز(ساختارهای مغزی) مدیریت میشوند و به صورت متعادل یا نا متعادل بروز میکنند. در واقع این تعادل بر حسب تیپ شخصیتی انسانها میزان میشود. ما با این روحيات میتوانیم به دو صورت منطقی وغیر منطقی بر خورد کنیم که این منطق باعث تعادل در هیجانات ما میشود.
او گفت: ترس اگر به صورت منطقی باشد بسیار عالی است و میتوان گفت حتی باعث بقاء انسان هم میشود. به طور مثال وقتی میخواهید از اتوبانی رد شويد همین ترس باعث میشود بی مهابا وسط اتوبان با سرعت قدم بر نداريد. برخی ترس ها می توانند کمک کننده و نگهدارنده باشند. همین امر موجب می شود که جان شما به خطر نیفتد پس این ترس، ترس خوبی است. ولی همین ترس اگر تعادلش برهم خورد به ترس باز دارنده یا فوبیا تبدیل خواهد شد و باعث ناکارآمدی افراد میشود.
قاسمی تصریح کرد: استرس هم به نوعی همینطور است. گاهی استرس باعث میشود رفتار درستی از ما سر بزند و موجب نتیجه درستی شود. ولی اگر همین استرس شدت ومدتش بیش از موقعیتش باشد تبدیل به دیسترس می شود که باعث آزار و ناکارآمدی انسانها میشود.اگر بخواهم بعضی از این هیجانات را فقط نام ببریم تا با کار آمدی وناکارآمدی آنها آگاه شوید، می توانیم ازغم بگوییم که این غم گاهی به صورت طبیعی در همه ما رخ میدهد. طبیعت زندگی انسانها است که گاهی غمگین شوند، ولی اگر این غم غیر منطقی باشد تبدیل به افسردگی خواهد شد. شادی هم همینطور است که اگر غیر منطقی رخ دهد به مانیا تبدیل میشود و خشم اگر به صورت غیرطبیعی رخ دهد تبدیل به پرخاشگری می شود.
او در پايان گفت: محبت هم متر و اندازه دارد واگر غیر منطقی بروز پیدا کند تبدیل میشود به مهر طلبی ویک شخصیت وابسته که همه از آن گریزان هستند.در نتیجه بسیار بجا ودرست است که با آگاهی کامل از احساسات و هیجانات خود استفاده کنیم.در این حالت به یک شخصیت یکپارچه ومنسجمی برسیم که از تعادل لازم برخوردار باشیم وباعث رشد در روابط فردی واجتماعیمان شود.
استرس چیزخیلی خوبیه وباعث میشه تاانسان برای برطرف کردن مشکلات خودش تلاش کنه