احزاب سیاسی به عنوان یکی از نهادهای جامعه مدنی نقش بسیار مهمی در نظامهای مدرن ایفا میکنند و در شکلدهی به دموکراسی جوامع بسیار مؤثر هستند.
نگاهی کوتاه به تاریخچه احزاب در ایران نشان میدهد که فضای سیاسی کشور هیچگاه نتوانسته است مردم را به سوی احزاب گرایش دهد. مردم هم اقبال آنچنانی به سوی احزابی که در این سالها حضور داشتند، نشان نداده اند.
تاریخ فعالیتهای احزاب در ایران، نشان داده که این پدیده مهم سیاسی نه در تاریخ معاصر ایران و نه حتی در دوره کنونی موفقیت چندانی در اجرایی کردن اهداف و کارکردهای خود نداشته است. در متون و پژوهشهای سیاسی، نخبگان علمی و سیاسی تحلیلهای متفاوتی در این زمینه ارائه داده و دلایل متعدد تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برای این ناکارآمدی برشمردهاند.
یکی از تأثیر گذارترین این عوامل ناآگاهی عمومی نسبت به جایگاه احزاب بوده است. بر خلاف روند تشکیل حزب در غرب که در آن احزاب سیاسی متکی به طبقات اجتماعی بودند و هر یک طبقهای خاص را نمایندگی میکردند، در ایران احزاب سیاسی کمتر به طبقات اجتماعی جامعه وابسته بودند و اساس رقابت حزبی آنها ایدئولوژیک بوده است.
بافت اجتماعی ایران حزب را نمیپذیرد
محمد مهدی عبدخدایی پژوهشگر تاریخ معاصر در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان در ارتباط با دلایل شکل گیری نه چندان قوی احزاب در ایران اظهار کرد: در ایران حزب هیچ گاه نتوانسته جوابگو باشد و متاسفانه احزاب در ایران خلق الساعه به وجود آمده اند.
عبدخدایی ادامه داد: مثلا پیش از انقلاب قوام السلطنه حزب دموکرات را داشت. حزب توده هم از قویترین احزاب در ایران بود و محمدرضا پهلوی هم حزب ایران نوین و پس از آن هم حزب رستاخیز را درست کرد و مردم نیز از این امر هیچگاه استقبال نکردند.
پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: حزب ایران هم که کریم سنجابی در آن دبیرکل شده بود نتوانست کاری کند و مصدق هم هیچگاه حزب تشکیل نداد و به جای آن برای خود جبههای تشکیل داد. به دلیل آن که حزب باید دارای ایدئولوژی مشخصی باشد. مصدق جبهه تشکیل داد تا هر ایدئولوژی بتواند شرکت کند. تنها ۲ هدف ملی کردن نفت و آزادی انتخابات در نظر مصدق بود و وی این اهداف را داشت. کاری که به احزاب مربوط باشد نبود و بر خلاف جبهههای سیاسی حزب چارچوب دارد.
عبدخدایی تاکید کرد: اکنون هم نمی توان در ایران به درستی حزب را تشکیل داد، چرا که سنتی است که به وجود آمده و میتوان گفت بافت اجتماعی ایران حزب را نمیپذیرد.
پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: جامعه ایرانی حزب توده، رستاخیز و دموکرات را نپذیرفت. تشیع شرایطی دارد که حزب در آن رشد پیدا نمیکند، چرا همه انقلابها با فتوای یک مرجع تقلید به وجود آمد. اگر آیت الله میرزای شیرازی نبود تحریم تنباکو عملا اجرا میشد؟ زمانی که تنباکو تحریم شد کشور صادر کننده تک محصولی بودیم و آن زمان تباکو ایران باعث ایجاد شغل برای یک دهم افراد شاغل ایرانی بود.
عبدخدایی گفت: در آن زمان مردی مانند امام خمینی (ره) پیدا شد که در بهشت زهرا فرمود من دولت تشکیل میدهم و من تو دهن این دولت میزنم و امروز هم رهبری کشور با یک روحانی و یک فقیه عادل است.
در نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد پیدایش احزاب و گروههای سیاسی مختلف با آرمانها و عقاید گوناگون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بودیم، اما با گذشت سه دهه از انقلاب هنوز احزاب سیاسی به معنای واقعی کلمه نهادینه نشدهاند و هیچکدام از احزاب نتوانسته اند کار ویژه واقعی احزاب از جمله مشارکت، جامعه پذیری و ارتباطات سیاسی را داشته باشند، اگر چه به کرات نام احزاب شنیده شده، اما اکثریت قریب به اتفاق آنها فقط نام حزب را یدک کشیدهاند.
گزارش از نیک خوی متین