حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی، استاد حوزه علمیه تهران درمورد زندگی مرحوم علامه طباطبایی بیان کرد: مرحوم سید محمدحسین قاضی طباطبایی تبریزی متولد سال ۱۲۸۲ هجری قمری در روستای شادباد مشایخ تبریز در آذربایجان شرقی بودند و در ۲۴ آبان ماه سال ۱۳۶۰هجری قمری تقریباً در سن ۷۸ سالگی دارفانی را وداع گفتند که از ایشان دو فرزند، یک دختر و یک پسر به یادگار مانده است.
در ارتباط با زندگینامه این شخصیت نادر باید گفت که شخصیت مرحوم علامه طباطبایی را میتوان در چند دوره بررسی کرد. بهطوری که این شخصیت نامدار در دوران کودکی خود زیرنظر برادر بزرگوارشان آقای محمدحسن طباطبایی مشغول تحصیل شدند و دلیلش هم این بود که وقتی مرحوم علامه طباطبایی ۹ ساله بودند پدرشان و در سن ۵ سالگی مادرشان را ازدست دادند.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: مرحوم علامه طباطبایی تحصیلات ابتدایی خود که شامل قرآن و ادبیات بوده را در مکتب خانه آموزش دیده بودند و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۲۹۷ مشغول تحصیل علوم دینی شدند و مقدمات را فراگرفتند و با توجه به این که طلبهها در اوایل تحصیل در زمینه ادبیات و علوم حوزوی باید ادبیات عرب؛ صرف و نحو را بخوانند به همین دلیل، مرحوم علامه طباطبایی در یکی از نوشتههای خود نوشته اند: با وجود این که علاقه زیادی به تحصیل نداشتم، اما در اوایل تحصیل مشغول به خواندن صرف و نحو شدم و هر آن چه میخواندم برای بنده جا نمیافتاد، ولی به مدت ۴ سال برای تحصیل مداومت کردم و پیش رفتم تا این که عنایتهای پروردگار الهی شامل حال بنده شد و حالم دگرگون شد و یک شیفتگی و عشق و علاقهای به تحصیل کمال و علوم اسلامی در بنده به وجود آمد و تا پایان دوره سطح مشتاقانه درس خواندم به شکلی که هیچ گاه احساس خستگی نکردم و پشت پا به همه زشتیها و زیباییهای دنیا زدم و ارتباطم با همه به جز اساتید و اهل علم را به حداقل رساندم تا این که بتوانم به مطالعه بپردازم و کار علمی کنم.
مرحوم علامه طباطبایی در یکی از نصایح فرمودند که معمولاً در بهار و تابستان از شب تا طلوع آفتاب مشغول مطالعه بودیم و اگر به مشکلی برخورد میکردیم تا آن مشکل برطرف نمیشد از حل آن دست نمیکشیدیم.
حجتالاسلام علم الهدی مطرح کرد: مرحوم علامه طباطبایی بعد از آموزش قرآن از سال ۱۲۹۶-۱۲۹۰ مشغول مطالعه آثاری چون؛ گلستان و بوستان سعدی شدند و از این آثار مطالبی را یاد گرفتند و زیرنظر یکی از اساتید خوشنویسی به نام میرزا علینقی خطاط فنون خوشنویسی را آموزش دیدند و به مدرسه طالبیه تبریز رفتند و ادبیات عرب، علوم نقلی و فقه و اصول را در آن جا فرا گرفتند و در سالهای ۱۲۹۷-۱۳۰۴ مشغول تحصیل در علوم اسلامی شدند.
تحصیل علوم اسلامی علامه طباطبایی در نجف
مرحوم علامه طباطبایی بعد از این که مدارج عالی علمی را در مدرسه طالبیه تبریز پشت سر گذاشتند به همراه برادرشان به نجف رفتند و حدود ۱۰ سال در شهر نجف تحصیل کردند و در کنار علوم اسلامی مشغول آموزش علوم ریاضی شدند و درس فقه و اصول را در محضر اساتید بسیار بزرگی مثل مرحوم محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی و مرحوم آقا محمدحسین نائینی گذراندند.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به علاقه فراوان مرحوم علامه طباطبایی به حکمت و فلسفه اظهار کرد: به خاطر عشق و علاقهای که مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه به فلسفه و حکمت داشتند به سمت فلسفه رفتند و در این زمینه شاگرد مرحوم آ سید حسین بادکوبهای شدند و درکنار برادر خود، مباحثی که از این استاد مسلّم و فیلسوف دریافت کردند را به بحث و مباحثه قرار دادند و در کنار فقه، اصول و فلسفه علوم دیگری مثل تفسیر قرآن کریم، اخلاق و فقه الحدیث را آموزش دیدند.
یکی از اساتید به نام مرحوم علامه طباطبایی، مرحوم آ سید علی قاضی طباطبایی از اساتید مطرح اخلاق و عارف بودند که مرحوم علامه طباطبایی عرفان را زیرنظر ایشان گذراندند و هم اکنون، مرقد شریف مرحوم آ سید علی قاضی طباطبایی در وادی السلام نجف است.
حجتالاسلام والمسلمین علم الهدی بیان کرد: وقتی مرحوم علامه طباطبایی به یک حد قابل قبولی از علم و معلومات در فلسفه، فقه، منطق، فقه الحدیث اخلاق، تفسیر و اصول رسیدند به طور مجدد، به تبریز بازگشتند و شاید یکی از مهمترین دلایلش مشکلات اقتصادی بود. چون زمانی که مرحوم علامه طباطبایی از تبریز به نجف آمدند زمین زراعی داشتند که مایحتاجشان از آن تأمین میشده است. اما متأسفانه در اواخر زندگی شان در نجف، درآمدی که از ملک زراعی به دست مرحوم علامه طباطبایی میرسیده دیگر نرسیده است و ایشان مجبور شدند به ایران بازگردند و در روستای محل زندگیشان در تبریز به کشاورزی پرداختند.
آ سید عبدالباقی، پسر مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه از ایشان نقل کرد: در مدت ۱۰ سالی که از بازگشت پدرم از نجف به روستای شادباد گذشت فعالیتهای زیادی را در آن جا انجام دادند. مثلاً قناتها را لایروبی کردند، به تجدید بنای باغهای مخروبه پرداختند و باغهای مختلفی را احداث کرده و در همان ایام، یک ساختمان ییلاقی در داخل روستا برای خانواده تهیه کردند.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: بعد از این که زندگی مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه تا حدی روال طبیعی خود را سپری کرد ایشان تصمیم گرفتند به قم بروند و در سال ۱۳۲۵ از تبریز به قم رفتند و وقتی وارد آن جا شدند یک منزل بسیار محقری را اجاره کردند و در همان جا زندگی بسیار ساده و بی آلایشی را شروع کردند.
از آن جایی که زندگی مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیها با مرحوم آ سید محمد حجت کوه کمری موسس مدرسه حجتیه قم به عنوان یکی از بزرگترین مدارس علمیه معاصر بوده است، یکی از مهمترین اقداماتی که مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیها در قم انجام دادند این بود که در ساخت این مدرسه همکاری کردند و به شکلی معماری آن را برعهده گرفتند.
به نظر میرسد مرحوم آ سید محمد حجت کوه کمری یک زمین چندهزار متری را در کنار مدرسهای محقر خریداری کردند و تصمیم گرفتند این مدرسه را با زمینها تلفیق کنند. از اینرو، اگرچه معماران مختلفی از شهرهای دیگر به ارائه طرحها و نقشههایی برای ساخت این مدرسه پرداختند. اما گویا این طرحها موردپسند مرحوم آ سید محمد حجت کوه کمری قرار نگرفتند تا این که مرحوم علامه طباطبایی به ارائه نقشهای پرداختند و همین نقشه موردپسند ایشان قرار گرفته است و مدرسه طبق این نقشه ساخته شده و این بخشی از زندگی مرحوم علامه طباطبایی است.
فعالیت های علمی علامه طباطبایی
حجتالاسلام والمسلمین علم الهدی در رابطه با فعالیتهای علمی مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه مطرح کرد: مرحوم علامه طباطبایی در قم مشغول تدریس فقه و اصول بودند. اما مهمترین و شاخصترین مباحثی که از ایشان رسیده مباحث حکمت و فلسفه ایشان است که در قم شکل دادند.
بعد از دوره صفویان، استاد مسلّم و شاخصی مثل علامه طباطبایی در حوزههای علمیه نداشتیم که در حکمت و فلسفه دارای نبوغ و ویژگی خاصی باشند چراکه ایشان فقط در حکمت صدرایی توانمند نبودند بلکه علامه طباطبایی طرحی نو در خصوص معرفت شناسی در حکمت صدرایی ارائه کردند و با باز کردن کلاس درس و پرداختن به شاگردان برجسته خود مشغول نورافشانی طرح مباحث حکمت در حوزههای علمیه شدند و زمانی این مباحث توسط مرحوم علامه طباطبایی نقش عمیقتر و دقیق تری پیدا کردند که شاید در آن زمان، در ارتباط با مباحث حکمت و فلسفی در حوزهها یا کار نمیشد و یا مخالفان جدی داشت. اما ایشان با شجاعت زیاد به بحثهای حکمت و فلسفه در حوزهها مشروعیت بخشیدند و خودشان چنین بابی را باز کردند و همین موضوع باعث شد که تحول خوبی در رابطه با مباحث اعتقادی به وجود بیاید و اهمیت این امر تا جایی پیش رفت و زمانی اتفاق افتاد که فعالیتهای حزب توده و اندیشههای مارکسیستی در کشور اوج گرفته و نگاههای مارکسیستی، کم کم در دلهای جوانان کشور نفوذ پیدا کرده بودند و مرحوم علامه طباطبایی به مبارزه این گونه اندیشهها پرداختند و با کتابها و پاسخگوییهای مستدل و مستحکم خود علیه این جریان مارکسیستی برآمدند که جنبههای سیاسی آن در اندیشههای جوانان نفوذ پیدا کرده بودند. بنابراین.
در گام اول، دیدگاههای ارزشمند فلسفی فیلسوف گرانقدری چون؛ مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه و در گام بعدی، شهید آ سید محمدباقر صدر کمر مارکسیست را در تاریخ معاصر کشور شکستند و به قول مرحوم امام خمینی (ره) موفق شدند به تاریخ بسپارند.
هانری کربن در محضر علامه طباطبایی
این استاد حوزه علمیه گفت: هانری کربن، فیلسوف، ایران شناس و اسلام شناس فردی بوده که علاقه خاصی به فلسفه به ویژه اسلامی داشته و وقتی به ایران آمده است بعد از جستجوهای مختلفی درمورد اساتید این حوزه موفق شد که در شهر قم با مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه دیدار کند و در ملاقات هایش با ایشان توانست این شخصیت برجسته و علمشان را کشف کند و در محضر مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه به یادگیری مباحث عمیق فلسفی بپردازد و تلاش کرده است که بتواند فلسفه اسلامی را توأمان با تفاسیر شیعی قرآن کریم از استادی دریافت کند و این دو امر را در وجود مرحوم علامه طباطبایی دید. بنابراین، از محضر ایشان بهره ویژهای کرد و خود آقای هانری کربن همواره به این موضوع قائل بوده است که بیشترین بهرههای علمی را از محضر چنین استادی دریافت کرده است.
هانری کربن ارتباطی هم با مرحوم آ سید جلال الدین آشتیانی داشته و از محضر ایشان نیز استفاده کرده و هانری کربن گفته است: این تفکر ایرانی هاست که نگهبان و حافظ میراثی فراتر از یک نگرش ملی است و محدود به انسانهای وارستهای است که میتوانند بهرههای علمی خود را خالصانه و متواضعانه در اختیار مردم قرار دهند و با ارائه حکمت و علم همواره زوال ناپذیری روحیه ایرانی را در قالب ادبیات علمی به تاریخ دیکته کنند.
آثار شاخص علامه طباطبایی
حجتالاسلام علم الهدی با اشاره به برخی از آثار مکتوب مرحوم علامه طباطبایی بیان کرد: از شاخصترین آثار ایشان میتوان به تفسیر شریف «المیزان» اشاره کرد که نگارش آن به مدت ۲۰ سال طول کشید و در ۲۰ جلد نوشته شده است که روش این تفسیر، قرآن به قرآن است و مرحوم علامه طباطبایی در بخشهای مختلفی به مباحث روایی، تاریخی و کلامی و فلسفی و اجتماعی پرداخته اند و هر جایی که لازم شده است استدلال و برهان و منطق را به میان آورده و مباحث فلسفی را مطرح کرده اند و در ذیل بسیاری از آیات قرآن کریم، روایاتی که از نظر ایشان صحیح بوده است را بیان کرده اند و شامل مباحث روایی و کلامی بسیار زیبا هستند.
«اصول فلسفه و روش رئالیسم» از دیگر آثار مرحوم علامه طباطبایی شامل مجموعه مقالاتی است که در سالهای ۱۳۳۰-۱۳۲۰ توسط مرحوم شهید مرتضی مطهری تألیف و گردآوری شده است و رویکرد این کتاب، فلسفه تطبیقی است که به بررسی مباحث فلسفی و فلسفه جدید غربی پرداخته است.
کتاب «سنن النبی» از دیگر آثار مرحوم علامه طباطبایی است که ایشان همه روش، منش و سبک زندگانی پیامبر رحمت (ص) را بر اساس مستندات تاریخی و روایی قابل توجهی به رشته تحریر درآورده اند و منش و سیره حضرت (ص) را در همه شئون زندگی بیان کرده اند. مثلاً پیامبر اکرم صل الله علیه و آله والسلم چگونه با مردم تعامل داشتند؟ چگونه همسرداری میکردند؟ و...
«بدایة الحکمة» از دیگر آثار فلسفی ارزشمند مرحوم علامه طباطبایی به زبان عربی است که یک دوره حکمت الهی در آن به رشته تحریر درآمده و بیشتر استدلالی است و به عنوان چکیده فلسفه صدرایی به شمار میآید و همچنین، خیلی از مقالهها و دست نوشتههای مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه توسط برخی از اساتید گرد آوری شده اند.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به بعضی از ویژگیهای شخصیتی مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه ادامه داد: مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه
یک شخصیت ویژهای بودند که نه تنها از نظر فلسفه بلکه از لحاظ تسلط به تفسیر قرآن و فهم احادیث و پی بردن به معنای فرمایشها و روایات اهل بیت علیهم السلام عالِمی برجسته و نادر دوران خود محسوب میشدند؛ به طوری که ایشان به علوم عقلی و نقلی احاطه داشتند و نقل است مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه زبان خاموشی داشتند، اما در همین زبان خاموش و سکوتشان یک اندیشه ژرفی موج میزد و به شدت گزیده گوی بودند.
مرحوم علامه طباطبایی یک روش در درس داشتند و این بود که همواره مباحث را به صورت آرام و منطقی بیان میکردند و اگر کسی پرسشی داشت ایشان با حالت وقار پاسخ او را میدادند و هرگز شاگردان خود را مسخره نمیکردند و همواره به پرسش آنها توجه میکردند و خیلی منطقی و مستدل به آنها پاسخ میدادند و حتی صدای خود را جلوی شاگردانشان بالا نمیبردند و اگر شاگردی از پاسخ قانع نمیشد مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه تلاش میکردند با استدلال دیگر، پاسخ شاگرد را بدهند و هیچ گاه از این موضوع خسته نمیشدند. همچنین، مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه هیچگاه پای خود را از عرصه و قلمرو صبر و تحمل فراتر نمیگذاشتند و همواره تلاش میکردند با اخلاق حسنه فضای علمی را به خوبی مدیریت کنند.
تواضع و اخلاق حسنه مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه از ویژگیهای بارز رفتاری این عالم بزرگ بوده است که ایشان هیچ گاه برای خود حریم خاصی قائل نمیشدند؛ به طوری که شاگردانشان نقل کرده اند هرگاه به مدرسه فیضیه میآمدند گوشهای از مدرسه را برای خود انتخاب میکردند و مثل سایر طلبهها همان جا به نماز خواندن میپرداختند و با وجود این که یکی از اساتید بزرگ بودند، اما روی زمین مینشستند و متواضعانه در صف سایر طلبهها به جماعت آ سید محمدتقی خوانساری نماز میخواندند.
حجتالاسلام والمسلمین علم الهدی تصریح کرد: همان طور که گفته شد مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه دارای دو فرزند دختر و پسر بودند که پسرشان فرزند ارشد مرحوم علامه طباطبایی و دارای تحصیلات فنی و دخترشان همسر مرحوم شهید قدوسی از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه بود.
مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه نسبت به همسرشان بسیار ابراز محبت و علاقه میکردند و در یکی از نقلهای ایشان خطاب به همسرشان آمده است: این زن بود که مرا به این جا رساند و شریک من بوده است و هر کتابی که نوشتم نصفش متعلق به ایشان است و همین موضوع باعث شد که مرحوم علامه طباطبایی به اهمیت دادن به نقش بانوان مشهور شوند؛ به طوری که فرموده اند اگر زن اهمیت نداشت خداوند سبحان و متعال نسل ۱۲ امام را از وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها قرار نمیدادند. بنابراین، اگر زن خوب باشد میتواند عالم را گلستان کند و اگر هم بد باشد عالم را جهنم میکند.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به علاقه فراوان مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه به همسرشان یادآور شد: همسر مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه چندین سال قبل از فوت ایشان دار فانی را وداع گفتند و علامه تا آخر در تأثر و حزن غم ازدست دادن همسرشان بودند و روزها و شبها به یاد ایشان اشک میریختند.
روزی، یکی از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه از ایشان پرسید: آقا! چرا شما این قدر آشفته هستید؟ چرا ناراحت هستید؟ چرا این فوت را فراموش نمیکنید؟ این آشفتگی برای شرایط شما خوب نیست.
مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه پاسخ دادند: مرگ حق است و همه ما باید بمیریم و من برای مرگ همسرم گریه نمیکنم. بلکه برای این گریه میکنم که کدبانویی مخلص، با صفا و با محبت را ازدست داده ام.
زندگی من بسیار پُرفراز و نشیب بود و این زن با همه مشکلات اقتصادی من در نجف صبر و تحمل پیشه کرد و از ابتداییترین حوائج زندگی خود چشم پوشی کرد تا من بتوانم در آن جا تحصیل کنم و هرگز نسبت به مسائل رفاهی زندگی، مرا به تنگنا نگذاشت.
علامه طباطبایی رحمت الله علیه فرمودند: هیچ گاه نشد که همسرم کاری کنند و در دل بگویمای کاش! همسرم این کار را نمیکرد و یا این کار را ترک کند.
مرحوم علامه طباطبایی بسیار مرید و ارادتمند همسرشان بودند و نام ایشان را در کمال ادب به زبان میآوردند.
حجتالاسلام والمسلمین علم الهدی افزود: مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه در محافل جشنها و روضهها شرکت میکردند و برای اهل بیت علیهم السلام به شدت اشک میریختند و مقید بودند که هر ساله به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ده روز در منزل خود اقامه عزا کنند و حتی میفرمودند ما باید در مجلس عزای امام حسین علیه السلام شرکت کنیم ولو این که به اندازه سیاهی لشکر معرفی شویم.