پایگاه خبری گاردین در گزارش مفصلی که اخیرا نوشته مروری بر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی و ارتباط این رژیم با غرب و به خصوص آمریکا داشته است. در زیر خلاصهای از این گزارش ترجمه و ارائه میگردد:
روابط اسرائیل و آمریکا از آغاز تا دهه ۶۰
ایالات متحده اولین کشوری بود که اعلامیه موجودیت اسرائیل در فلسطین اشغالی را در ۱۴ مه ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت. هفتاد و پنج سال بعد، واشنگتن قویترین متحد نظامی و دیپلماتیک اسرائیل شد. اما آمریکا همیشه متحد اول رژیم صهیونیستی نبوده است.
در دو دهه اول پس از ایجاد اسرائیل، متحد خارجی اصلی این رژیم فرانسه بود که تقریباً تمام تسلیحات اصلی اسرائیل از جمله هواپیماها، تانکها و کشتیها و همچنین ساخت نیروگاه هستهای و سلاحهای اتمی آن را تامین میکرد. هنگامی که اسرائیل در جریان بحران سوئز در سال ۱۹۵۶ با همراهی بریتانیا و فرانسه به مصر حمله کرد، واشنگتن در مقابل اسرائیل ایستاد و در کنار مسکو در سازمان ملل، اسرائیل و متحدانش را مجبور به عقب نشینی کرد.
از آن سال تا دهه ۶۰، اتحاد اقتصادی آمریکا و اسرائیل حفظ شد، اما واشنگتن تلاش کرد به لحاظ سیاسی فاصله خود از اسرائیل را حفظ کند.
با افزایش تنشها در آستانه جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷، پاریس در مقابل متحد خود یعنی تل آویو ایستاد و از تحویل ۵۰ جت جنگندهای که اسرائیل هزینه آن را پرداخت کرده بود، خودداری کرد. پس از جنگ استعماری در الجزایر، فرانسه در کنار کشورهای عربی قرار گرفت، تا روابط خود را با کشورهای عربی مخالف اشغالگری فرانسه در الجزایر، بهبود بخشد و به همین دلیل، در مقابل اسرائیل قرار گرفت.
در این زمان بود که آمریکا وارد کار شد. رئیسجمهور لیندون جانسون با موضع اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ موافق بود. پس از پیروزی اسرائیل در جنگ قبل و اشغال غزه، کرانه باختری و بیت المقدس شرقی، واشنگتن به این نتیجه رسید که کشورهای عربی به اردوگاه بلوک شرق و شوروی نقل مکان کرده و متحد مسکو شده اند و بنابراین، فروش تسلیحات به اسرائیل از جمله جنگندههای جت فانتوم را افزایش داد.
جانسون ایالات متحده را متعهد به حفظ «پایگاههای نظامی» اسرائیل کرد و درهای انبار تسلیحات خود را به مدت چندین دهه به روی تل آویو باز کرد تا ارتش اسرائیل به قویترین نیروی نظامی متحد آمریکا در خاورمیانه تبدیل شود.
ماجرای بمب اتم اسرائیل
در اواخر دهه ۱۹۵۰، فرانسه یک رآکتور بزرگتر با قابلیت تولید پلوتونیوم در تأسیسات مخفی اسرائیل در دیمونا در صحرای نقب ساخت. مدتی بعد اسرائیل ابزارهای لازم برای تولید سلاح هستهای را فراهم کرد. اسرائیل مدعی بود قصد تولید سلاح اتمی را ندارد، اما در سال ۱۹۶۰ سیا به این نتیجه رسید که از پلوتونیومها برای ساخت تسلیحات اتمی استفاده میشود.
در سال ۱۹۶۳، جان اف کندی، رئیس جمهور آمریکا از اسرائیل خواست تا اجازه بازرسیهای منظم از دیمونا را بدهد و هشدار داد که عدم ارائه "اطلاعات موثق" در مورد نیروگاه هسته ای، حمایت واشنگتن از اسرائیل را "به خطر میاندازد". اسرائیل با بازرسی موافقت کرد، اما پس از ترور کندی، دولت جانسون در مورد این موضوع قاطعیت کمتری نشان داد و بازرسیها در سال ۱۹۶۹ متوقف گردیدند. در آن زمان، مقامات ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که اسرائیل واقعاً در حال ساخت بمب اتمی است، اما لابیها کاری کردند که واشنگتن اقدامی علیه اسرائیل انجام ندهد.
جنگ یوم کیپور؛ آغاز روابط عمیق واشنگتن و تل آویو
هنگامی که مصر و سوریه در جشن یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ به اسرائیل حمله کردند، رئیس جمهور ریچارد نیکسون دستور انتقال تجهیزات نظامی به اسرائیل را صادر کرد. پس از چرخش جنگ و پیروزی اسرائیل، ایالات متحده مایل بود تا میزان تلفات مصر را تا حدی محدود کند تا شوروی را از درگیریها دور نگه دارد و همچنین، نفوذ آمریکا بر رئیس جمهور مصر، انور سادات را حفظ کند. به همین دلیل، آمریکا زمینه ساز توافق صلح اسرائیل و مصر گردید.
شکست اسرائیل در جلوگیری از جنگ یوم کیپور باعث شد، حزب راستگرای لیکود برای اولین بار با مناخیم بگین قدرت را در دست بگیرد. بگین از طریق ایالات متحده، از سادات برای بازدید از بیت المقدس دعوت کرد و رئیس جمهور مصر نیز در پارلمان اسرائیل سخنرانی کرد.
رئیس جمهور وقت آمریکا، جیمی کارتر ماهها مذاکره میان سادات و بگین را طراحی کرد که به توافق کمپ دیوید انجامید و زمینه را برای معاهده نهایی صلح اسرائیل و مصر در مارس ۱۹۷۹ فراهم کرد. این معاهده منجر به خروج اسرائیل از صحرای سینا شد.
ریگان و اوج تقویت نظامی اسرائیل
جانشین کارتر، رونالد ریگان جمهوری خواه، بیشتر به فروش سلاح علاقه داشت تا میانجیگری برای صلح. حمایت نظامی از اسرائیل در دولت ریگان تقویت شد. ریگان همچنین دفاع دیپلماتیک شدیدتری را از اسرائیل آغاز کرد و به طور ویژه از اسرائیل در برابر انتقادات سازمان ملل محافظت کرد.
دو کشور توافقنامههای نظامی استراتژیک امضا کردند و واشنگتن شروع به انباشت تسلیحات در اسرائیل کرد، تسلیحاتی که در ظاهر به نیروهای آمریکایی اختصاص داشتتد، اما میتوانستند به سرعت به اسرائیلیها تحویل داده شوند.
با این حال، در این دوره هم تنشهایی وجود داشت. حمله اسرائیل به رآکتور هستهای عراق در سال ۱۹۸۱ بدون مجوز ایالات متحده انجام شد و ریگان را بر آن داشت تا ارسال برخی از محمولههای تسلیحاتی به اسرائیل را متوقف کند. دولت ایالات متحده همچنین با تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ موافق نبود.
با این حال، واشنگتن به حمایت از اسرائیل در سازمان ملل ادامه داد و برای مثال، طرح شوروی در شورای امنیت برای اعمال تحریم تسلیحاتی اسرائیل را وتو کرد.
روابط آمریکا و اسرائیل از کلینتون تا ترامپ
بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا فکر میکردند که میتوانند در نهایت به توافق صلح اسرائیل و فلسطین دست یابند. بیل کلینتون، توافقنامه صلح اسلو در سال ۱۹۹۳ را ایجاد کرد که تشکیلات خودگردان فلسطین را با حاکمیت محدود بر بخشهایی از سرزمینهای اشغالی به رسمیت میشناخت.
جانشین کلینتون، جورج دبلیو بوش، تلاشهای صلح خود را با نام «نقشه راه» آغاز کرد. هرچند باید در نظر داشت که او این طرح را تا حدی برای جبران خسارات دیپلماتیک ناشی از حمله آمریکا به عراق انجام داد. آریل شارون، نخست وزیر اسرائیل، نتوانست از دستور کاخ سفید سرپیچی کند و به همین دلیل طرح بوش را ستود، اما مدتی بعد با تعیین شروطی اقدام به خراب کردن آن کرد.
باراک اوباما از بزرگترین بسته کمک نظامی تاریخ به اسرائیل به ارزش ۳۸ میلیارد دلار رونمایی کرد، اما همچنان به عنوان یک متحد غیرقابل اعتماد، به ویژه از سوی بنیامین نتانیاهو، تلقی میشد. مقامات اسرائیلی زمانی که اوباما تصمیم گرفت برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور آمریکا به قاهره سفر کند، خشمگین شدند. اوباما در سخنرانی خود در قاهره به جهان اسلام وعده "شروعی جدید" پس از جنگ عراق را داده بود.
اوباما و نتانیاهو دیداری نمایشی در کاخ سفید داشتند. در این دیدار، اوباما گفت که واشنگتن خواستار توقف ساخت شهرکهای یهودینشین و جدی گرفتن مذاکرات صلح با فلسطینیها است، اما نتانیاهو علاقهای به این طرح نشان نداد. نتانیاهو به جای صلح با اوباما، با جمهوری خواهانی که قصد ضربه زدن به اوباما را داشتند، متحد شد و آنها را علیه اوباما بسیج کرد.
نتانیاهو همچنین آشکارا با توافق آمریکا با ایران (برجام) مخالفت میکرد و آن را یک «اشتباه تاریخی» میدانست. نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی خود در کنگره دست به اقدامی بیسابقه زد و آشکارا از سیاست کاخ سفید انتقاد کرد. اوباما هم در آخرین ماه ریاست جمهوری خود هنگامی که ایالات متحده به طور غیرعادی از وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت شهرک سازی اسرائیل خودداری کرد، گلوله جدایی از اسرائیل را شلیک کرد. نتانیاهو در پاسخ به اقدام اوباما گفت که مشتاقانه منتظر ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید است.
رابطه اسرائیل و آمریکا در دوره ترامپ به بهترین شکل خود ادامه یافت. دولت ترامپ برای عادی سازی روابط اسرائیل و چندین کشور عربی مذاکراتی را آغاز کرد. همچنین، ترامپ پیشنهاد صلح اسرائیل-فلسطینی را ارائه کرد که به اسرائیل اجازه میداد حدود ۳۰ درصد از کرانه باختری را ضمیمه مناطق اشغالی کند.
با این اوصاف، حالا نتانیاهو منتظر انتخابات ۲۰۲۴ آمریکاست تا شاید چهره محبوب او به کاخ سفید بازگردد. شاید آنچه این روزها در غزه میگذرد، نشانهای از نقشهای بزرگتر برای این انتخابات باشد.
منبع: خبر فوری