شهید محمد کلاته از روستای کوچک کلاته بجنورد و کار در کوره آجرپزی زندگی اش را شروع کرد. پدر وی کشاورز بود، اما شهید کلاتهای شیفته درس و دانش بود و همین علاقه موجب شد تا وی به صورت شبانه تا ششم ابتدایی قدیم درس بخواند و بعد به سراغ دوستان حوزوی خود برود و حتی به خواندن کتابهای آنان مشغول شود.
رفت و آمد در حوزه، زمینهای میشود برای روی آوردن شهید به مداحی اهل بیت و نوحه سرایی و پس از آن کار در کوره نجاتی و بعد مسئولیت کوره بنیاد مسکن را عهده دار شد.
شهید کلاتهای ابتدای انقلاب به عضویت شورای شهر در آمد و سپس به خاطر احساس وظیفه کاندیدا نمایندگی مجلس شورای اسلامی شد و در حالی که کسی تصورش را نمیکرد یک روستایی نماینده مجلس شود، در دوره دوم نماینده شهر بجنورد شد و شب و روزش را برای آسایش اهالی شهر و روستایش گذاشت.
علاقه او به شهادت و رفتن به جبهه دفاع مقدس همیشه زبانزد همگان بود، ولی در پشت جبهه هم وجود او ضروری و لازم بود تا اینکه از طرف مجلس همراه با چند نماینده دیگر مأموریت پیدا کرد تا به مناطق جنگی برود که هواپیمای آنها توسط رژیم بعثی عراق در سال ۱۳۶۴ مورد اصابت قرار گرفت و همه سرنشینان قبل از انجام مأموریت به شهادت رسیدند.