در پی هشدار دلسوزانه آیت الله نوری همدانی از مراجع معظم تقلید نسبت به وضعیت تأسف برانگیز برخی از مساجد، مرتضی نجفی قدسی،قرآن پژوه و فعال رسانه در یادداشتی به تحلیل این مسئله و اشکال اصلی در اداره امور مساجد پرداخته است که در ادامه می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
اهمیت مساجد در حفظ مکتب اسلام و گسترش آن بر کسی پوشیده نیست و انقلاب اسلامی ملت ایران نیز خاستگاه اصلی اش مساجد بود و جمعیت های انبوه در سراسر کشور عموماً از مساجد به پا خواستند البته مجامع علمی و دانشگاهی هم از پایگاههای مهم و قابل توجه بود ولی بسیج توده های مردم از مساجد نشأت گرفت و تداوم یافت تا پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران را رقم زد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (رض) در بیان هشدار آمیزی فرمودند: «ما از فانتومهای دشمنان هراسی نداریم ولیکن از روزی باید بترسیم و احساس خطر کنیم که مسجدهای ما از جمعیت خالی شده باشد»
و یا فرمودند: «این مساجد بود که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد، اینطور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد می خواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است».
مساجد مرکز ثقل پشتوانه مردمی نظام هستند و مطمئناً دشمنان بر اهمیت و نقش مساجد در پیشبرد انقلاب اسلامی ملت ایران واقفند و قطعاً برنامه ریزی هایی می کنند تا مساجد از رونق بیفتد و نسل جدید با مساجد بیگانه باشند.
باز فرمایشات حضرت امام خمینی (رض) یادمان هست که فرمودند: «مسجد یک سنگر اسلامی است و محراب محل جنگ است، حرب است، این را می خواهند از شما بگیرند. اینها از مسجد بد دیدند، مسجد یک محلی بود که مردم را به نهضت و قیام بر ضد ظلم تهیج می کرد، اینها می خواهند این سنگر را بگیرند. مساجد سنگر هستند، سنگرها را باید پر کرد، این دژهای محکم را محکم نگه دارید، این مساجد سنگرهای اسلام است، محراب محل حرب است، این سنگرها را برای اسلام حفظ کنید».
اخیراً مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی در پیامی برای اجلاسیه نماز در تهران تصریح فرمودند: «طبق گزارشاتی که ما داریم مساجد رو به خلوت شدن می رود! باید آسیب شناسی نمود که چرا اینگونه شده؟ ما جوانانی داریم که در شب های قدر جمعیت عظیمی از آنها تشکیل می گردد و یا در ایام اعتکاف و بعضی از مناسبت های دیگر حضور پررنگ دارند، اما در روزهای معمول در مساجد نیستند.
امروز یکی از معضلات نبود امام جماعت است، در وقت نماز در همین تهران درب خیلی از مساجد بسته و یا اگر باز باشد امام جماعت ندارد و در بعضی از موارد، ائمه ی جماعات به ما مراجعه می کنند که بعد از مدتی امامت می گویند باید شما از این مسجد به مسجد دیگری بروید یا دیگر پیر شده اید و قابلیت امامت ندارید و این موضوع بسیار غم انگیز است. ما معتقدیم که امام جماعت باید ایجاد جذابیت کند و برنامه های متنوع داشته و با جوانان ارتباط برقرار کند و تبیین کننده اهمیت اقامه نماز در مسجد باشد ولی این بدان معنا نیست که بگوئیم امام جماعتی که مدتی در محلی مانده و با افراد آن محل ارتباط گرفته و مردم او را شناخته اند به بهانه هایی او را کنار زد! بله زمانی که قدرت ندارد باید با احترام با او برخورد نمود و شخص دیگری را جایگزین کرد تا مأمومین هم همان ارتباط قبل را با امام جماعت جدید داشته باشند.
تأکید بنده بر این است همانطور که بر اهمیت نماز باید توجه کرد به اهمیت اقامه نماز در مساجد نیز باید توجه داشت و مسئولان امور مساجد باید هر چه زودتر این رویه را اصلاح کنند و برای پر رونق شدن مساجد برنامه ریزی کنند و مساجد را همانند صدر اسلام که محل تصمیم گیری ها بود و در انقلاب و دوران دفاع مقدس هم کانون حضور جوانان متدّین بود، برگردانند و در واقع فقط به جابجایی امام جماعتی که عمری را در راه تقویت دین مردم گذرانده، نپردازند، بلکه برنامه کارشناسی شده توسط افراد خبره ارائه کنند و در مواقع ضرورت، یک دستیار و یا نائب جوان برای اجرای آن قرار دهند.»
این پیام که مربوط به ۲۱ آبان ماه گذشته است را از باب یادآوری و مقدمة مطلب آوردم تا قدری به موضوع خلوتی مساجد و یا بسته و غیر فعال بودن نیمی از آنان بپردازیم.
چندی پیش جناب حجت الاسلام حاج ابوالقاسم عضو مجلس خبرگان رهبری و رابط ریاست جمهوری با حوزههای علمیه نیز اعلام کردند که از بین ۷۵ هزار مسجد کشور، درب ۵۰ هزار تای آن (یعنی معادل ۲/۳ مساجد) بسته است! و البته سپس توضیح دادند که منظورشان نه بسته بودن کامل بلکه فاقد امام جماعت بودن و غیر فعال بودن است گرچه در صورت صحت این آمار بسیار تأسف برانگیز است.
البته حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی در سال ۱۳۹۵ نیز به این مهم در پیامی متذکر شده و فرمودند: «از مجموع ۷۵ هزار مسجدی که در کشور وجود دارد نیمی از آنها امام جماعت ندارند و بسیاری از آنها هم که دارند هر سه وعده نماز را ندارند و یا اگر هم دارند، جمعیت ندارند!»
در این چند سال مسئولان متعدد آمارهای مختلفی را از وضعیت مساجد ارائه کرده اند مثلاً رئیس ستاد اقامه نماز تعداد مساجد را ۷۲ هزار مسجد و یا رئیس کانونهای فرهنگی و هنری مساجد تعداد مساجد کشور را ۷۹ هزار مسجد و برخی دیگر هم اعدادی در بین اینها ارائه کرده اند که شاید هم اختلاف آنها ناشی از فاصلة زمانی گفتارها و یا اَحصاء مساجد روستایی باشد.
مسئول دیگری از مجموع ۷۹ هزار مسجد، ۴۶ هزار مسجد را فعال و دارای امام جماعت گزارش می دهد که البته ۱۷ هزار تای آن مربوط به مساجد اهل سنت است یعنی تعداد مساجد شیعیان که فعال و بر پا هستند ۲۹ هزار تا هست و ۳۳ هزار هم مسجد بسته یا بدون امام جماعت و غیر فعال داریم.
معاونت بسیج مساجد نیز در مصاحبه ای آمار مساجد شیعیان را در سطح کشور ۶۵ هزار مسجد مطرح کرده و افزوده است که ۵۷ درصد از آنها یعنی ۳۹ هزار مسجد فاقد امام جماعت و از ۲۸ هزار مسجد فعال هم ده هزار تای آنها در سه نوبت نماز جماعت دارند.
آیا به نظر شما این آمارها تکان دهنده نیست! معلوم می شود دل نگرانی مراجع از خلوتی مساجد بی جهت نیست و مساجد درحال فراموش شدن از صحنة زندگی مردم هستند! چرا؟!
در این بحث مطالب زیادی قابل طرح و بررسی است که قطعاً در یک مقال نمی گنجد ولی باید دلسوزان کشور و انقلاب به این مسئله مهم توجه کنند و در پی راه حل باشند تا بلکه روند غلط گذشته اصلاح گردد.
مطلب اول در بلاتکلیفی وضعیت اداره ی مساجد است، ظاهراً متولی مساجد مردم هستند ولی در حدود بیست ارگان و اداره در کار مساجد دخالت دارند و هیچکدام هم مسئولیت اداره ی مساجد را حاضر نیستند بعهده بگیرند، امّا در وقت دخالت وارد می شوند.
مرکز رسیدگی به امور مساجد که سالها فقط در سطح تهران بود و در سالهای اخیر در بعضی از استانها با محوریت ائمه ی جمعه دایره ی نفوذ خود را سعی کرده است تا گسترش دهد امّا توفیق چندانی در اصلاح وضعیت مساجد نداشته و علیرغم سالها فعالیت، کلاً تشکیلات ضعیفی است و توان اداره ی مساجد کشور را ندارد.
ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد نیز که زیر مجموعه وزارت ارشاد است، زمانی فعالیتش در اوج بود و حدود ۲ میلیون نفر از جوانان عضو پیوسته این کانونها بودند و حضور فعالی در مساجد داشتند ولی در سالهای اخیر به سبب تغییر و تحولاتی که در این ستاد رخ داد و عدم پشتیبانی از کانونهای مساجد اکثر آنها حتی ۰۰۰/۱۴ کتابخانه های تحت پوشش آنها در مساجد هم تعطیل شده و به درب اتاقشان در مساجد، فقط یک قفل بسته می بینید که مایه تأسف است!
حال آنکه رهبری معظم انقلاب در سال ۹۱ در سفر استانی به خراسان جنوبی به نقش کانونهای فرهنگی هنری مساجد اشاره کرده و خواستار تقویت این کانونها شدند.
واحد بسیج مساجد بیشترین عضو را در بین جوانان داشته و مخصوصاً در دوران جنگ فعالیت شبانه روزی داشتند و جوانان بسیاری در پیوند با بسیج با مساجد رفت و آمد داشتند و فضای عمومی مساجد را گرم و زنده نگه می داشتند ولی به تدریج با فاصله گرفتن از فضای جبهه و جنگ، فعالیتهای آنان نیز کاهش پیدا کرده و در صورت فعالیت شاید هفته ای یک شب پایگاهشان برقرار باشد.
سازمان تبلیغات اسلامی که وظیفه هدایتگری فعالیتهای دینی، قرآنی و مناسبتی را دارد تلاش چندانی در جهت گسیل این فعالیتها به سوی مساجد نداشته است و غالب هیئت های مذهبی که جمعیت های انبوهی را هم دارند در حسینیه ها و بیرون از مساجد تشکیل جلسه می دهند و یا حتی دارالقرآن هایی در بیرون از مساجد تشکیل شده و حال آنکه طبق احادیث جایگاه اصلی قرآن در مساجد است، یعنی اولویت اول در فعالیتهای قرآنی باید در مساجد باشد تا مساجد رونق بگیرد.
سازمان اوقاف و امور خیریه هم که موقوفات مساجد را در اختیار دارد رغبتی از خود به ادارة امور مساجد نشان نمی دهد حال آنکه در تمام کشورهای اسلامی اداره ی مساجد اعم از امام جماعت و یا تعمیرات و ساختمان و احیاء مساجد بعهده ی ادارات اوقاف یا وزارت اوقاف کشورهاست و بنظرم برای برون رفت از این وضعیت بهم ریخته، ما هم باید بمثابه دیگر کشورها عمل کنیم و امور مساجد را کلاً به سازمان اوقاف واگذار کنیم اما بشرطها و شروطها!
سازمان اوقاف در چارت تشکیلاتی اش یک بخش امور دینی دارد که معمولاً با مساجد در ارتباط است، این بخش را باید به یک معاونت امور دینی و مساجد ارتقاء داد و مدیر بسیار شایسته و توانمندی را بر مصدر آن گذاشت و در تمام استانها نیز این سطح ارتقاء یابد و اینها برای استفاده از دیگر ظرفیت ها ستادهای فعالی با همکاری دیگر ارگانها مانند حوزه های علمیه، کانون مساجد و بسیج تشکیل دهند و شروع به برنامه ریزی نمایند.
یکی از امتیازات این پیشنهاد این است که مساجد غیر فعال و یا بدون پشتوانه مالی با تزریقی که سازمان اوقاف از محل های دیگر می تواند بکند احیاء می شوند، بالاخره بعضی از مساجد موقوفاتی دارند و درآمدهایی دارند و لیکن اکثریت آنها امکانات و درآمدی ندارند و باید هزینه شود و ما به جای اینکه ارگانهای هم عرض ایجاد کنیم باید سازمان اوقاف که متولی اصلی موقوفات کشور است را تقویت کنیم تا با مدیریت یکپارچه و در عین حال با استفاده از ظرفیت های مردمی و وقف بتواند امور مساجد را سامان دهد.
بنده دلیل اصلی این حجم از مساجد بسته و غیر فعال را روی گردانی مردم از دین نمی دانم بلکه بلاتکلیفی در وضعیت ادارة مساجد می بینم و اگر این مهم به سرانجام خوبی برسد قطعاً قفل بسته تمام این مساجد گشوده خواهد شد.
البته نسبت به خلوتی مساجد باید گفت مطمئناً شرایط اقتصادی کشور و کاهش ارزش پول ملی و نابرابری ها و ناکارآمدی و سوء عملکرد بعضی از دستگاهها بی تأثیر در این حضور نیست و به میزانی که عدالت اجراء شود و با فسادهای مالی گسترده برخورد قاطع و جدی صورت بگیرد، اعتماد مردم نسبت به نظام بیشتر شده و در حضور هر چه بیشتر آنان در مساجد نقش مستقیم دارد.
و در آخر نکته ای را هم با حوزه های علمیه باید مطرح کرد و آن اینکه طلاب و روحانیونی که از حوزه ها فارغ التحصیل می شوند بیشتر علاقمند فعالیت در ادارات و سازمانها و ارگانها هستند تا امام جماعت یک مسجد شوند و حال آنکه جایگاه اصلی و پایگاه قدیمی و همیشگی آنان مسجد بوده است و اگر مسجد را رها کنند همه چیز را از دست خواهند داد!
البته دل مشغولی اداره زندگی یکی از چیزهایی است که امام جماعت مسجد شدن برای آنان گزینة آخری است، ولی باید این مشکل را برطرف کرد که یکی از راه حل هایش همان تعیین اوقاف به عنوان نهاد متولی مساجد است امّا جایگاه تبلیغ و تبیین معارف دینی که وظیفه اصلی روحانیون است با تقویت پایگاه مساجد بهتر قابل تحقق است.
تصور بفرمایید پیغمبر اکرم (ص) از همان ابتدای رسالت و تبلیغ اسلام، مسجدی را تشکیل نمی داد، آیا وحدت و حمیّتی در مسلمانان پدید می آمد؟! اصلاً اساس گسترش اسلام به سبب احداث مساجد و حضور پیوسته و هر روزه مسلمانان در آنها بوده است و الاّ جامعه اسلامی از هم گسیخته می شد. مساجد کانون های محوری امت اسلامی هستند که باید جایگاهشان با حضور گسترده آحاد مردم محفوظ بماند.
حرف و سخن در این مقوله بسیار زیاد است ولیکن به همین مقدار بسنده می کنم و امیدوارم به برکت تذکرات دلسوزانه مرجعیّت، تغییر و تحولی در وضعیت مساجد پدید آید.