کتاب «دزدان قلعه توج» مجموعهای از افسانه و قصههای کهن و رایج در روستای نظرآقای شهرستان دشتستان را در برمیگیرد که به همت حیدر رضانیا، جمعآوری و بازنویسی و در ۱۱۴ صفحه مصور با شمارگان ۵۰۰، پاییز ۱۴۰۲ صفحه آرایی و طرح جلد سپیده شیرکو منتشر شده است.
حیدر رضانیا، نویسنده کتاب «دزدان قلعه توج» در مقدمه آن نوشته است: «قصههای افسانهای (رُوات) در گذر زمان بهتدریج در حال فراموشی هستند. زندگی ماشینی و عصر فناوری نوین مثل رایانه، اینترنت، مشغلههای زیاد و غیره، اخلاق و رفتار و سبک زندگی بشر امروز را نشانه رفته است.
مصاحبت چهره به چهره در شبهای آبادی بدون روشنایی بزرگان را وا میداشت تا پاسی از شب قصههای قدیمی تعریف کنند.
در این کتاب که سیدقاسم حسینی، فرهنگی بازنشسته دشتستانی بر آن مقدمهای نوشته، قصههایی، چون «دِوِروِرو»، «گاوچران»، «دزدان قلعه «توج»، «اقبال سیاه»، «جواهر فروش»، «قصه گوهر شب چراغ»، «پسر پادشاه ایران و دختر پادشاه مصر»، «مترسک جاندار»، «کره اسب (ابر و باد)»، «اما وصیت دوم من» آورده شده است.