کتاب «در فاصله دو بوسه» شرح زندگی و شهادت شهید مجید حداد عادل است، که به قلم برادرش یعنی غلامعلی نوشته شده است.
وقتی آن زمان غلامعلی حداد عادل هفتساله بود، برادرش مجید در روز چهاردهم اسفند ۱۳۳۰ به دنیا آمد. او که در مدرسه بود و از به دنیا آمدن برادرش خبر نداشت، وقتی به خانه رسید و برادرش را دید، بوسهای بر صورت مجید نشاند. گذشت و گذشت و بار دیگر این بوسه بر صورت مجید نقش بست؛ با این تفاوت که او اینبار نه در آغوش مادر بلکه در کنج غسّالخانه بود.
غلامعلی تعریف میکرد وقتی بند کفن را گشودند و صورتش آشکار شد، اینبار هم چشمانش بسته بود. در صورتش هیچ اثری از جراحت دیده نمیشد. تنها در سرش اندکی بالاتر از شقیقه به اندازه یک سکّه جراحت و شکستگی در جمجمه وجود داشت. اینبار هم خم شدم و او را بوسیدم. این آخرین بوسه و آخرین دیدار من با او بود.
کتاب «در فاصله دو بوسه» شرح زندگی شهید مجید حداد عادل میان این دو بوسه است، که در سیزده فصل نگاشته شده است.
در خلاصهای از کتاب آمده است: من به همراه مجید از پلههای طبقۀ سوم به پایین آمدم تا با او خداحافظی کنم. مجید در راهپله پشتسر من میآمد. ناگهان بیآنکه از او تقاضایی کنم دستهایش را از پشت سر من روی شانههایم گذاشت و شروع به مشتومال دادن به سرشانههای من کرد. او سابقاً گهگاه به خواهش من و برای رفع خستگی من، مرا مشتومال میداد، اما این بار، بیآنکه من از او تقاضایی بکنم، خودش، بی هیچ مقدمهای، با لحنی بسیار ساده و صمیمانه گفت: «داداش! خیلی وقته که من مشتومالت ندادهامها!» من با تعجبی که با خوشحالی همراه بود از او تشکر کردم و با او در آستانۀ در خانه خداحافظی کردم و نمیدانستم این آخرین خداحافظی من با اوست.
«در فاصله دو بوسه» در ۵۶۰ صفحه در سال ۱۴۰۲ در قطع رقعی به شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۲۰۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.