رهبر انقلاب در خصوص پدر بزرگوارشان گفتند: ایشان رفیق زیاد داشت، رفیق‌های مأنوس. چون آدم با وفایی بود. پدرم خیلی با وفا و با محبت و سالم از لحاظ روحی بود یعنی هیچ اهل کَلک و این‌ها نبود.

آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره پدر بزرگوارشان اینگونه نقل می‌کنند «پدرم عالم دینی بود... مرد ساکت و آرام و کم حرفی بود که این تاثیرات دوران طولانی طلبگی و تنهایی در گوشه حجره بود. البته پدرم ترک زبان بود و ما اصلا تبریزی هستیم و اهل خامنه بود و مادرم فارس زبان بود و بدین ترتیب ما با زبان فارسی و ترکی از کودکی آشنا شدیم.»

آیت الله سید جواد حسینی خامنه‌ای فرزند آیت‌الله سیدحسین خامنه‌ای، پدر بزرگوار رهبر معظم انقلاب در شهرنجف اشرف دیده به جهان گشودند و پس از چند سال زندگی در شهر خامنه و تبریز، برای تحصیل علوم دینی به نجف اشرف و قم نقل مکان کردند. ایشان پس از تکمیل تحصیلات در مشهد مقدس ساکن شدند و تا پایان زمان حیات‌شان در ۹۰ سالگی در آن شهر زندگی کردند.

شاگردی علمای تراز اول

آقا سیدجواد خامنه‌ای در نجف اشرف در درس خارج آیات عظام میرزای نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی و غروی اصفهانی (کمپانی) حضور داشتند و با آیت الله میلانی و علامه طباطبایی هم درس و بحث بوده‌اند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا مختاری پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم درباره جایگاه علمی ایشان می‌گوید: «درباره آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای از همه اساتید تراز اولشان در نجف مانند سید ابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی و آقاضیاء و دیگران اجازات متعدد و مهمی وجود دارد که به نظر من مهم‌تر از خود این اجازات و تعابیر موجود در آن‌ها این مسئله است که ایشان هیچ وقت اجازات خود را در هیچ کجا منتشر نکردند و اخیراً با گذشت بیش از سی سال از رحلت ایشان، یکی از اجازات اجتهاد این عالم بزرگوار منتشر شده است. این پرهیز از تظاهر از خصلت‌های بسیار مهم ایشان است که باید الگو قرار بگیرد.»

آشنایی و ارتباط با امام خمینی (ره)

ایشان از قدیم روابط صمیمانه‌ای با امام خمینی رحمه‌الله‌علیه داشتند. آشنایی ایشان با امام راحل (ره) مربوط به یکی از سفر‌های امام به مشهد در اوّایل دوره‌ی رضاخانی است؛ زمانی که او با واسطه‌ی یکی از دوستانش با آقا سیدروح‌الله آشنا شد و بعد او را به منزلش دعوت کرد. سال‌ها پس از آشنایی این دو نفر، حاج‌آقا روح‌الله هر وقت سیدعلی خامنه‌ای جوان را می‌دید جویای احوال سیدجواد هم بود.

حاج سیدجواد هم که بعد‌ها به قم رفت‌وآمد می‌کرد حتماً سری به امام می‌زد. در سال ۱۳۴۳ زمانی که دستگاه پهلوی امام خمینی رحمه‌الله‌علیه را به ترکیه تبعید کرد، در زمره‌ی آن دسته از روحانیون مشهدی بود که در اعتراض به این حرکت اقامه‌ی نماز جماعت خود را در مسجد صدیقی این شهر تعطیل کرد.

 آشنایی در دیار آشنا

آیت الله سید جواد خامنه‌ای در شهر مشهد محل رجوع مردم و علما بویژه از شهر‌های آذری زبان بودند، تا جایی که پس از زیارت امام موسی الرضا (ع) علما و مردم به دیدار این عالم برجسته می‌رفتند و یا به مسجد می‌رفتند تا در نماز جماعت به امامت ایشان شرکت کنند. علامه طباطبایی که از زمان طلبگی همشاگردی مرحوم آیت الله سید جواد خامنه‌ای بودند، از جمله علمای برجسته بودند که به دیدار ایشان می‌آمدند. آیت الله علی مشکینی نیز یکی از شخصیت‌های وارسته بود که در نماز والد رهبر معظم انقلاب همواره در سفر به مشهد مقدس شرکت می‌کرد.

رهبر معظم انقلاب درباره دوستی وارادت علامه طباطبایی به آیت الله سید جواد خامنه‌ای می‌فرمایند: «ملّاهای تبریز وقتی می‌آمدند مشهد، همه می‌آمدند دیدن آقا، این رسم بود. از سابقه‌ی نجف و این‌ها یک ارتباطات دوستانه‌ای داشتند، خب ترک زبان هم بودند این هم بی‌تأثیر نبود. آقای طباطبایی هر سفر مشهد می‌آمد بدون اینکه منتظر بشود که پدرم برود دیدن ایشان، می‌آمد منزل ما، منزل پدرم. در آن اوایل که ایشان سرحال بود، آقای طباطبایی، یک بار می‌آمد، اول ورودش دیدن، یک بار هم وقتی می‌خواست برود می‌آمد. به نظرم این شوخی را از خود ایشان شنیده باشم که گفت این دید ماست و آن هم بازدید ماست.»

رهبر معظم انقلاب در خصوص جاذبه رفتاری و روح زلال پدر بزرگوارشان می‌فرمایند: «این هم یکی از خصوصیات پدر ماست که ایشان رفیق زیاد داشت، رفیق‌های مأنوس. چون آدم با وفایی بود. پدرم خیلی با وفا و با محبت و سالم از لحاظ روحی [بود]یعنی هیچ اهل کَلک و این‌ها نبود. دوستان خیلی زیادی داشت.»

نماز جماعت مسجد گوهرشاد

همین خصوصیات رفتاری بود که مردم بسیار زیادی را برای نماز به مسجد صدیقی‌های مشهد می‌کشاند یا اینکه نماز صبح را نیز در مسجد گوهر شاد می‌خواندند، امامت ایشان در مسجد گوهرشاد داستان جالب توجهی دارد. در کتاب «زندگی اینجاست» به قلم «مهدی قزلی» در این خصوص آمده است:

«نماز صبح بازار کم رونق بود. گاهی آقا سید جواد می‌رفت برای نماز جماعت صبح و در مسجد بسته بود.

در می‌زد و منتظر می‌ماند تا خادم بیاید در را باز کند و چند نفری بیایند و نماز برگزار شود. مرید‌ها که دیدند این رویه با شان آقا سید جواد جور نیست، آمدند او را بردند برای نماز جماعت صبح یکی از شبستان‌های مسجد گوهر شاد.

همان شبستانی که شب‌ها حاج شیخ حبیب الله گلپایگانی و بعد از او آیت الله میلانی آنجا امام جماعت بودند.

نماز‌های صبح مسجد گوهرشاد هم از اذان شروع می‌شد تا نزدیک آفتاب، چون مردم رفت و آمد داشتند، این برنامه بود تا همیشه نماز جماعتی برقرار باشد.

آقا سید جواد نمازش اول اذان نبود. خیلی هم با آرامش و تانی نماز می‌خواند. همین باعث شد این نماز صبح مشتری‌های خاص خودش را پیدا کند.

او تا آخر‌های عمر این امامت را در گوهرشاد داشت.»

مقابله با دستگاه ستم شاهی

حاج سیدجواد خامنه‌ای از روحانیون آزاداندیش و حامی مشروطه‌ی آذربایجان بود. بی‌جهت هم نبود که شیخ محمد خیابانی، دیگر روحانی مبارز و از رهبران مشروطه‌ی تبریز هم با ایشان نسبت سببی داشت..

آیت الله خامنه‌ای درباره مجاهدت پدر بزرگوارشان در جوانی زیر پرچم ابالفضل العباس (علیه السلام) می‌گویند: «پدرم در قضایای مشروطه‌ی تبریز جوانی بوده است در این شهر. خود او شاهد قضایا بوده است. مرحوم باقرخان، هم‌محله‌ی آن‌ها بوده است در کوچه‌ی قره‌باغی‌ها. ایشان از نزدیک مسائل را دیده بود و نقل می‌کرد. می‌دانیم که جهتگیری ستارخان و باقرخان در مشروطیت، درست نقطه‌ی مقابل جهتگیری کسانی بود که مشروطیت انگلیسی و مشروطیتِ زیر پرچم بیگانه را می‌خواستند. ستارخان در سخنرانی و اعلامیه‌اش می‌گفت: «من می‌خواهم زیر پرچم اباالفضل العباس حرکت کنم». بودند کسانی که می‌خواستند نهضت را بکشانند به سمت حرکت انگلیسی، اما ستارخان ایستادگی کرد.»

رهبر معظم انقلاب درباره مخالفت‌های پدرشان با اقدامات پهلوی می‌فرمایند: «پدرم با هر کاری که رضاخان کرده بود مخالف بود، از جمله با متحد الشکل کردن البسه و لباس مردم. لباسی که رضاخان به زور بر تن مردم کرد که یک لباس فرنگی بود را دوست نمی‌داشت.»

ایشان درباره موضع پدرشان درباره رژیم پهلوی بیان می‌کنند: «ایشان با دستگاه سلطنت و حکومت و پهلوی و این‌ها خیلی بد بودند، خیلی. وجهش هم وجه دینی بود. هیچ جنبه‌ی سیاسی و این‌ها نداشت. این‌ها از نظر ایشان بی‌دین و فاسق و فاجر و ظالم و این‌ها بودند. ایشان بدشان می‌آمد.»

رهبر معظم انقلاب مطرح می‌کنند: «یک وقتی هم ایشان به من می‌گفتند که اگر آقای خمینی خروج بکند ــ همان اصطلاح خروج قدیمی ــ اول کسی که با او بیعت کند منم. این هم ایشان می‌گفت. البته این رفاقت با امام، از سابق که ایشان با امام دوست بودند، دوست نزدیک بودند، این تأثیر داشت. امام را ایشان دوست می‌داشتند.»

کسی تصور نمی‌کرد که فرزند حاج سیدجواد و برادرزاده‌ی همسر شیخ محمد خیابانی رهبر مجاهدان آذربایجانی، سال‌ها بعد به یکی از برجسته‌ترین و اثرگذارینِ چهره‌های استقلال طلبانه، ضداستعماری و ضداستکباری جهان اسلام تبدیل شود.

غلامرضا جلالی عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی در خصوص مبارزات آیت الله سید جواد خامنه‌ای با دستگاه ستم شاهی می‌گوید: «این دوره از حیات ایشان آزمون تمام‌عیار از شخصیتی است که در فرازو‌فرود زمانه ساخته شده است؛ زیرا در جریان انقلاب اسلامی حجم قابل توجهی فشار بر بیت ایشان وجود داشته است؛ به‌ویژه از نظر فشار‌ها و مزاحمت‌هایی که ساواک برای خاندان ایشان ایجاد می‌کرد. این دوران زندگی ایشان منتهی می‌شود به حضور فرزند ایشان، یعنی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در بالاترین مناصب کشوری و ریاست جمهوری که باز هم در این دوران شخصیت آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای تغییری نمی‌کند و ایشان کوچک‌ترین توقعی از فرزند خودشان ندارند و در همان خانه ساده‌ای که سالیان سال زندگی می‌کردند، به زندگی ادامه می‌دهند.»

زهد و تقوایِ آیت الله سید جواد خامنه‌ای

رهبر انقلاب در وصف پدرشان می‌گویند: «آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای پنجاه سال در مشهد، امام جماعت و روحانىِ موجه و داراى مرید‌ها و علاقه‌مندان زیاد بودند؛ ولی به معناى واقعى کلمه زاهد و به زخارف و ظواهر دنیا بى‌رغبت بودند. برایشان اهمیتى نداشت که چگونه و کجا زندگى کنند.»

ایشان درباره ساده‌زیستی پدر بزرگوارشان تأکید می‌کنند: «آقای قاضی از جمله‌ی افرادی بود که آمد مشهد. آمدند دیدن پدرم و نشسته بودند گفتند من چهل سال پیش با پدرم آمدم دیدن آقا، همین خانه بود، همین پله‌ها بود، همین اتاق بود و همین جا که آقا الان نشسته، اینجا نشسته بود، جایی هم که من نشستم پدرم نشسته بود، هیچ فرق نکرده. ایشان می‌خواست بگوید که آقا زهد دارد، واقعش هم همین بود. یکی از خصوصیات بارز ایشان زهد در زندگی دنیا بود. یعنی واقعاً ایشان از اینکه زندگی را توسعه بدهد و یک ذره بوی تجمل در زندگی پیدا بشود، ایشان گریزان بود.»

آیت‌الله حاج سیدجواد خامنه‌ای، روحانی زاهد و ساده‌زیست اهل آذربایجان بود که در نهایت بعد از سال‌ها درس و بحث در نجف اشرف راهی مشهد شد و آنجا اقامت و زندگی کرد. روحانی زاهدی که هنگام رحلت در مشهد علاقه‌مندان زیادی داشت، امّا تمام دارایی‌اش بعد از ۹۱ سال عمر با عزت و ۵۰ سال فعالیت تبلیغی و دینی و امامت جماعت، یک خانه‌ی محقر در یکی از محلات فقیرنشین مشهد و ۴۵ هزار تومان وجه نقد بود.

فقاهت و تسلط بر علوم دینی، اهتمام به زیارت روزانه امام رضا (ع)، تعبد و تهجد، مخالفت سرسختانه با رژیم پهلوی، بی رغبتی مطلب نسبت به زینت‌های دنیا، مطالعه بسیار و زندگی زاهدانه و ساده زیستانه از جمله خصوصیات بارز و شاخص آیت الله سید جواد خامنه‌ای بودند.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.