مدیر کانون اندیشه‌پژوهی کودک و نوجوان گفت: هدف از راه‌اندازی طرح خشت تبدیل مخاطب منفعل محصولات فرهنگی هنری کودک و نوجوان به مخاطب فعال است.

مجید مجیدی، مدیر کانون اندیشه پژوهی کودک و نوجوان (کاپ)  درباره‌ وضعیت نهاد تعلیم و تربیت، آثار هنری تولیدشده برای کودک و نوجوان و وضعیت نقد در این حوزه سخن گفت.

مجیدی زیست کودک و نوجوان را محدود به نظام آموزش پرورش ندانست و از خانه به عنوان مدرسه‌ اول یاد کرد و آن را به همراه رسانه در کنار نظام آموزش پرورش، مثلث مؤثر در تربیت دانش‌آموز نامید و افزود: رسانه به‌عنوان ضلع سوم این مثلث، یک متغیر مداخله‌گر و جدّی در ارتباط بین خانه و مدرسه قرار دارد. وی تأکید کرد: رسانه باعث تغییر ذائقه کودک و نوجوان و بعضا منجر به ایجاد چالش ارتباطی بین کودک و نوجوان با اولیای خانه و مدرسه شده است.

مجیدی نوع و میزان مصرف کالای فرهنگی هنری را تعیین‌کننده نوع شناخت، رفتار و احساسات کودک و نوجوان و نحوه‌ی مصرف آن بیان کرد و افزود: کودکان و نوجوانان، مخصوصاً نوجوانانی که در دوره اول و دوم متوسطه در حال تحصیل‌اند؛ بیشترین ارتباط خود با رسانه را از طریق تلفن همراه و شبکه‌های اجتماعی دارند؛ رسانه ملی به اولویت بعدی در دریافت خبر و محصولات چندرسانه‌ای برای این گروه از مخاطبان تبدیل شده است.

وی عنوان کرد: هرچه قدر والدین آگاه و مسئول نسبت به رسانه و مصرف کالای فرهنگی هنری کودک و نوجوان آگاهی و شناخت داشته باشند، بهتر می‌توانند با فرزند خود ارتباط برقرار کنند. چالش مربیان و والدین در مواجهه با کودکان و نوجوانان در زمینه رفتار رسانه‌ای آنان از عدم شناخت و نداشتن مهارت کافی تربیتی نشأت می‌گیرد.

مجیدی می‌گوید: در دوره کرونا این فرضیه تا حدی تأیید شد؛ به طوری که خانواده‌هایی که از الگوی تربیتی مناسبی برخوردار بودن و ارتباط مؤثری با فرزندان خود پیش از دوره کرونا داشتند، پس از ایجاد شرایط جدید این ارتباط و تعامل خدشه‌دار نشد و بیشترین چالش برای خانواده‌هایی بود که از مهارت تربیتی کافی برخوردار نبودند.

او تصریح کرد: در بسیاری از مواقع مشاهده می‌شود، والدین برای آرام کردن کودک خود، به او تلفن همراه می‌دهند و یا او را مخاطب مستقیم یک انیمیشن یا فیلم می‌کنند بدون اینکه متوجه باشند این محصول برای فرزندشان مناسب هست یا خیر؟ هنر می‌تواند در بعد عاطفی و شناختی کودک و نوجوان نقش‌آفرینی کند و در قوه‌ی احساس و عاطفه و در نظام شناختی و اندیشه‌ای آنان تأثیر بگذارد. زبان هنر در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری برای اثرگذاری فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی بر مخاطب ماندگاری دارد.

مدیر کانون اندیشه پژوهی کودک و نوجوان درباره اهمیت این حوزه گفت: در حوزه کودک و نوجوان محصولات فرهنگی و هنری در موضوعاتِ ادبیات، موسیقی و سرود، بازی، انیمیشن، فیلم و سریال و ... تولیدات فراوانی صورت گرفته است.

وی ادامه داد: تعداد بالای کودکان و نوجوانان پایه‌های جوانی جمعیت کشور را در آینده تقویت می‌کند و از منظر اجتماعی می‌توان از آنان به‌عنوان یک منبع آینده‌ساز یادکرد.

وی از ۱۴ برابر شدن میزان تولید انیمیشن در دنیا نسبت به اواخر قرن بیستم در طی این سال‌ها خبر داد و افزود: طبق آمار خانه کتاب در سال ۱۴۰۰ شمارگان کتاب‌های چاپ‌شده ذیل عنوان کودک و نوجوان، در مقایسه با ۱۱ عنوان موضوعی، بیشترین فراوانی را داشته است و ٣٠ در صد کل کتاب‌های چاپ‌شده - از نظر شمارگان- در سال مذکور را به خود اختصاص داده است.

مجیدی نقد را یکی از مسائل مطرح در حوزه کودک و نوجوان عنوان کرد و افزود: در باور عامه نقد تخریب کردن معنا می‌شود. اما نقد اصطلاح علمی است که شامل توصیف، بررسی، تجزیه‌وتحلیل یک اثر می‌شود؛ که بیانگر جنبه مثبت و منفی اثر است و نقد قوه‌ی گزینشگری در محصولات کودک و نوجوان را تقویت می‌کند و با توسل به آن به یک شاخص کیفیت سنج مجهز می‌شویم.

مدیر کانون اندیشه پژوهی کودک و نوجوان تعداد منتقدین اختصاصی در حوزه کودک و نوجوان را اندک دانست و افزود: ما نیازمند شبکه منتقدان و تحلیلگران در این حوزه هستیم تا با تأمل و تفکر در اثر و با توجه به اقتضائات کودک و نوجوان نقاط مثبت و منفی آن را بازگو کنند. یکی از مجموعه‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کند، مجموعه کودومو است، کودومو نهادی است که ارزیاب محتوایی دارد؛ اثرات مناسب را به خانواده‌ها معرفی می‌کنند. اما از وجود رویکرد تفکر نقّاد و یا نقد روش‌مند در مواجهه با محصولات کودک و نوجوان در گستره عمومی و حتی مجموعه‌های مرتبط با این گروه مخاطب بی‌بهره‌ایم.

وی در رابطه با طرح خشت که به آموزش سواد در حوزه خواندن، شنیدن و تماشا می‌پردازد؛ گفت: خشت یکی از برنامه‌های کانون اندیشه پژوهی کودک و نوجوان در حوزه سوادِ خواندن، شنیدن و تماشا برای مخاطب کودک و نوجوان است که درصدد فعال کردن مهارت‌های مذکور است، تا سطح مهارت نقادی افراد را افزایش دهد.

وی در این باره افزود: در خشت، چهار سطح اطلاعات صریح، استنباط، استدلال و قضاوت و ارزیابی مخاطب سنجیده می‌شود؛ که طی آن مخاطب از سطحی از تفکر نقادانه بهره‌مند خواهد شد. کودک و نوجوان پس از مشاهده‌ی انیمیشن مدنظر با یک سری از سؤالات از پیش تهیه‌شده مواجه می‌شوند که جهت پاسخ باید نسبت به آنچه مشاهده کرده تأمل کند. برای مثال: اگر به جای سازنده انیمیشن باشی، چه نامی را برای آن انتخاب می‌کنی؟ قهرمان اصلی این انیمیشن از نظر تو چه کسی است؟ کدام نتیجه برای پایان‌بندی داستان مناسب‌تر است.

مجیدی هدف از راه‌اندازی طرح خشت را تبدیل مخاطب منفعل محصولات فرهنگی هنری کودک و نوجوان به مخاطب فعال عنوان کرد، چرا که خواندن، شنیدن و تماشا جزو مهارت‌های منفعل و صرفا دریافت کننده اطلاعات از بیرون هستند؛ و گفت: این مخاطب که می‌بیند، می‌شنود، می‌خواند؛ بایستی مهارت کسب کند تا تأمل کند و راجع به اثر نظر دهد و صرفا در لایه‌های بیرونی محتوا متوقف نشود و به لایه‌های درونی هم پی ببرد و در آن تعمق کند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.