کتاب «پسرم قاسم» به قلم مریم قربانزاده درباره خاطرات والدین از نامگذاری فرزند خود به یاد شهید سلیمانی است؛ روایتهایی از پدر و مادرهایی که بعد از شهادت حاج قاسم و به یاد متبرک ایشان نام پسران تازه متولدشدهشان را قاسم گذاشتند.
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی در برنامه حوالی کتاب در نشست نقد و بررسی کتاب «پسرم قاسم» در پاسخ به این سوال که بعد از شهادت حاج قاسم درگیر موج احساسات شدیم و روایتها و محصولات فکری - هنری زیادی ادامه یافت. بهگونهای که ممکن است بعضی از محتوای تولید شده در شان آن شخصیت نباشد، چگونه میتوان از این مسئله پیشگیری کرد؟ گفت: ما ابتدا باید بدانیم نسبت ادبیات با بحران چیست؟ و این نسبت در سه صورت قابل تقسیم بندی است.
شاکری ادامه داد: این سه صورت شامل ادبیات پیشا بحران، ادبیات بحران و ادبیات پسا بحران است. ادبیات پیشا بحران ادبیاتی است که به استقبال بحرانی میرود که رخ نداده، ادبیات بحران ادبیاتی است که خودش را در وسط بحران مشاهده میکند و ادبیات پسا بحران ادبیاتی است که به صورت تاخیری واکنش نشان میدهد. از طرفی، اتفاقاتی که احساسات جمعی را بر میانگیزد، زاینده ادبیات هستند. اگر این اتفاقات را از ادبیات بگیریم، ادبیاتی نخواهیم داشت. پس ادبیات همواره نیازمند اتفاقات و شخصیتهای بزرگ است و از آنها ارتزاق میکند.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که ما باید چکار کنیم که امثال خاطرات مربوط حاج قاسم فراموش نشود، گفت: کتاب «پسرم قاسم» موضع خوبی برای روایت انتخاب کرده است؛ اینکه افرادی اسم فرزندانشان را قاسم بگذارند. اما باید دید بخش روایت کتاب کجاست؟ موضوعات از کجا آغاز و به کجا ختم میشوند. شما باید در قصه روایت و داستان داشته باشید.
وی نکته دیگر این کتاب را در نحوه مصاحبه گرفتن دانست و گفت: کسی که میخواهد مصاحبه کند، اگرچه روی یک موضوع متمرکز میشود، ولی اعماق یک شخصیت را میکاود. اسمگذاری نتیجهها دهها عامل و محرک است. تا این عوامل سنجیده نشود، مصاحبه جواب نمیدهد. ما در کتاب «پسرم قاسم» شاهد ۷۵ روایت هستیم، که بیشتر آنها شبیه هم هستند. درحالی که در عالم واقع هیچ کدام از این شخصیتها شبیه هم نیستند.
شاکری در بخش دیگر گفتوگویش به ویژگی حاج قاسم اشاره کرد و افزود: ویژگی حاج قاسم سلیمانی این بود که نمیگفت مرا ببینید، بلکه میگفت مکتب و ولایت را ببینید. حتی مقام معظم رهبری هم نمیگویند مرا ببینید، میگویند ولایت ائمه را ببینید. هیچ کدام به دنبال معرفی خود نیستند. بلکه میخواهند معرفیکننده حقیقت باشند.