شماری از افراد فوق ثروتمند در مجمع جهانی اقتصاد در داووس در نامهای سرگشاده خواستار افزایش مالیات افراد ثروتمند شدند. گفته شده هدف آنان، مبارزه با نابرابری اجتماعی است. اما چرا آنها چنین چیزی را واقعا درخواست میکنند؟
جای تعجب است که نمیتوانید به یک سوال ساده که سه سال است از شما میپرسیم، پاسخ دهید: چه زمانی از کسانی که به شدت ثروتمند هستند، مالیات میگیرید؟ این پرسشی است که از سوی شرکت کنندگان کارزار آنلاین "به پرداختن بیشتر افتخار میکنم" مطرح شده است.
مخاطب این پرسش، سران دولتها و کشورها در مجمع جهانی اقتصاد در داووس است. روز چهارشنبه فعالان نامهای سرگشاده به این مجمع ارائه کرده و خواهان افزایش مالیات در سراسر جهان برای ابرثروتمندان شدند.
نکته جالب این است که شرکت کنندگان در کارزار، خودشان جزو ثروتمندترین افراد جهان هستند. ۲۶۰ میلیاردر و میلیونر گردهم آمده اند تا علیه نابرابری اجتماعی روزافزون در جهان اعتراض کنند. آنها گفته اند که نابرابری به "نقطه اوج" رسیده است، چرا که "هزینههای ثبات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ثروتمندان بسیار زیاد است و آنها هر روز به رشد و ثروتمندتر شدن ادامه میدهند. " آنها به طور خلاصه میگویند: «ما باید همین حالا اقدام کنیم.»
این خواسته آنان افراطی نیست، بلکه "بازگشت به حالت عادی" است. آنها میگویند که افراد "شدیداً ثروتمند و غیرمولد" میتوانند به "سرمایه گذاری در آینده دموکراتیک ما" تبدیل شوند.
والری راکفلر، ابیگیل دیزنی و مارلین انگلهورن اتریشی که زمانی خانواده اش شرکت پتروشیمی آلمانی (BASF) را تأسیس کردند، از جمله امضاکنندگان این نامه سرگشاده هستند. همه آنها بخش زیادی از ثروت چند میلیون دلاری خود را بدون اینکه برای آن کار کرده باشند، به ارث برده اند. آنها به این فکر نمیکنند که چنین چیزی مشکلی ندارد.
انگلهورن از این واقعیت انتقاد کرد که در اتریش مالیات بر ارث وجود ندارد. او اخیراً با تمایل به توزیع ۲۵ میلیون یورو از ارث خود در میان مردم در جامعه خبرساز شد. به ابتکار آنها، در حال حاضر یک "شورای شهروندان" تشکیل شده تا در مورد استفاده دقیق از پول "به نفع عموم مردم" تصمیم گیری کند.
شکاف بین فقیر و غنی در سراسر جهان در حال افزایش است. بر اساس "گزارش نابرابری جهانی" در سال ۲۰۲۲، از کل ثروت خصوصی انباشته شده از اواسط دهه ۱۹۹۰، بیش از یک سوم به کسانی رسیده که قبلاً جزو ثروتمندترین افراد جامعه بودند.
در مقابل، نیمی از جمعیت جهان، یعنی چهار میلیارد نفر فقیر، تنها دو درصد از ثروت اضافی را دریافت کردند. در سال ۲۰۲۰، پس از شیوع همهگیری ویروس کرونا، سهم میلیاردرها از ثروت جهانی بیش از هر زمان دیگری افزایش یافت.
در سطح بین المللی، قبلاً بارها برای مالیات اضافی بر چنین داراییهای بسیار بزرگی تلاش صورت گرفته است. در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۹، سناتور الیزابت وارن پیشنهاد کرد که مالیات بیشتری برای داراییهایی به ارزش بیش از ۵۰ میلیون دلار وضع شود.
اما از نظر سیاسی، عملی ساختن چنین مالیاتهایی آسان نیست. استفان باخ، کارشناس مالیات در موسسه تحقیقات اقتصادی آلمان در برلین توضیح میدهد: «امضاکنندگان طومار در داووس عمدتاً وارثانی هستند که به طور فعال شرکتی را اداره نمیکنند و بنابراین از ثروت هنگفتی که خودشان برای خود نساختهاند، احساس ناراحتی میکنند.» وی اضافه کرد: «بنابراین اینها بیشتر خواستههایی فردی هستند.»
اکثریت قریب به اتفاق ابرثروتمندان تمایل به عقب نشینی دارند. در مقابل، مقاومت سیاسی بالایی از سوی انجمنهای تجاری وجود دارد که به خوبی با بالاترین محافل سیاسی لابیگری میکنند. در آلمان این در درجه اول انجمن مشاغل خانوادگی است.
استفان باخ میگوید: «بیشتر داراییهای بسیار بزرگ به مشاغل مرتبط هستند. انجمنها استدلال میکنند که مالیاتهای بالاتر میتواند سرمایهگذاریها و مشاغل را به خطر اندازد و یا حتی منجر به این شود که وارثی برای این تجارتها تعیین نشود.» باخ میافزاید: «این تا حد زیادی بحثهای سیاسی در مورد مالیات بر ثروت یا بر پول به ارث برده شده را مسکوت میسازد.»
وقتی صحبت از مالیات بر ثروت بسیار بالا به میان میآید، انجام آن در سطح ملی دشوار است. باخ میگوید: «شرکتهای بزرگتر و دارای موقعیت بین المللی، یا حتی افراد ابرثروتمند، همگی روی صفحه کلید قوانین مالیاتی بینالمللی بازی میکنند. میلیاردرها نسبتاً به راحتی میتوانند محل سکونت خود را به کشوری مساعدتر برای پرداخت مالیات منتقل کنند. اگر در نهایت فقط یک شرکت متوسط آلمانی شجاع که به موقعیت مکانی وفادار مانده است، اطاعت کند و مالیاتش را بپردازد، آن وقت چیزی از آن عاید نخواهد شد.»
باخ اضافه میکند که با ترکیبی از افزایش مالیات بدون ایجاد خسارت اقتصادی عمده، میتوان پول اضافی برای خزانه دولت ایجاد کرد. این کارشناس مالیاتی گفت: «اما بهتر است این کار به صورت بین المللی و هماهنگ انجام شود.» در واقع، نخستین موفقیتها در زمینه جلوگیری از فرار مالیاتی توسط شرکتهای بزرگ در سال ۲۰۲۱ به دست آمد.
بیش از ۱۳۰ کشور که مجموعاً ۹۰ درصد تولید اقتصاد جهانی را تشکیل میدهند، روی حداقل نرخ مالیات ۱۵ درصدی برای این شرکتها توافق کردند. آنها میخواهند از مهاجرت شرکتهای بزرگ بین المللی به کشورهایی با نرخ مالیاتی کمتر جلوگیری کنند. سال گذشته، چندین نماینده اتحادیه اروپا تلاش مشابهی را برای حداقل مالیات جهانی بر ثروت خصوصی بسیار بالا انجام دادند.
استفان باخ، اما معتقد نیست که این اتفاق در آینده نزدیک رخ دهد؛ چرا که ممکن است دلیل یک تغییر کلی به راستگرایی در اروپا شود. باخ افزود: «عملاً دیگر اکثریت چپ وجود ندارد. وقتی نوبت به اقدامات سیاست مالیاتی میرسد، همیشه باید احزاب محافظهکار یا لیبرال را با خود همراه کنید، اما آنها ذاتاً برای کسب و کار مناسبتر هستند.» باخ بر این باور است که در آلمان "هیچ چیزی در آینده نزدیک اتفاق نخواهد افتاد و در سطح بین المللی، هماهنگ کردن چنین چیزی حتی دشوارتر است. "