بیش از ۱۱۰روز از جنایات اسرائیل درغزه میگذرد امااینبار موضوع فلسطین مسأله داخلی نیست وبررسی اقدامات غیرانسانی صهیونیستها درقبال مردم غزه به محافل بینالمللی کشیده شدهاست و حالا دیگر همه دنیا میدانند که غاصبان قدس شریف در این ۷۵ سال چه فجایعی را علیه ملت فلسطین انجام دادهاند، بنابراین افکار عمومی پس از طوفانالاقصی دیگر تماشاچی نیست و با اقدامات مختلف خواستار واکنش نشان دادن مجامع بینالمللی علیه این جنایات غیرانسانی هستند. در این گزارش میخواهیم اهرمهای فشار داخلی، منطقهای و بینالمللی صورت گرفته برای توقف جنایات اسرائیل را بررسی کنیم.
نزدیک به یک قرن است که صهیونیستها با ابزار رسانهای و تهاجمات تبلیغی خود درصدد وارونه نشان دادن حقیقت هستند و میخواهند با اتخاذ این شیوه وجههای برای خود دست و پا کرده و مالکیت نامشروع خود بر سرزمین فلسطین را سانسور کنند، اتفاقی که متاسفانه با عدم هشیاری ملتهای مسلمان تقریبا به وقوع پیوست و آنها با اعمال نفوذ در دانشگاهها و تحریف تاریخ، سعی کردند نشان دهند سرزمین فلسطین حق آبا و اجدادی غاصبان قدس شریف است، اقدامی که پازل جنگ تبلیغاتی را تکمیل کرد و در نهایت فلسطین با کمک استعمار انگلیس، ترور، تهاجم نظامی و کشتار توسط صهیونیستها اشغال شد و آنها در این سالهای متمادی آنقدر به پیشروی خود ادامه دادند که حتی دیگر راضی به این نیستند که فلسطینیها در سرزمین آبا و اجدادیشان نفس بکشند و میخواهند با شیوههای مختلف، آنهاراراهی کشورهامجاور کنند. این سلسله اقدامات ننگین و متجاوزانه پس از تشکیل رژیمصهیونیستی در سال ۱۹۴۸ شکل عینی به خود گرفت و تاکنون نیز ادامه دارد.
برنامه استعماری برای رنگ باختن فلسطین
تلاش عمده لابی صهیونیستی معطوف به این بود که آرمان فلسطین از ذهن مردم و کشورهای جهان پاک شود تا به این ترتیب موضوع دادخواهی ۷۵ساله ملت مظلوم فلسطین به گوش افکار عمومی جهان خاصه ملتهای آزاده نرسد و دولتهای استعماری با فربهکردن صهیونیستها به اهداف خود در غرب آسیا دست پیدا کرده و ثروتهای مادی این منطقه استراتژیک را به یغما برده و تاج و تخت خود را در آنجا استوار کنند. موضوعی که به مذاق کشورهای غربی هم خوش آمد و آنها با حمایت از رژیم غاصب قدس، مجری و همکار عملیاتی کردن سیاستهای آمریکا در منطقه شدند، البته پیادهسازی این نقشهها به همین سادگیها نبود، زیرا بخش عمدهای از مردم فلسطین به این باور رسیده بودند که سازش با رژیمصهیونیستی نتیجهای غیر از افزایش اقدامات اشغالگرانه ندارد، بنابراین تهاجمات جسته گریختهای را علیه صهیونیستها انجام داده بودند که نتایج ملموسی نداشت و صهیونیستها با همدستی آمریکا در حال زمینهسازی برای پروژه عادیسازی بودند تا اینکه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ورق برگشت و همه معادلات صهیونیستها و حامیان منطقهای و فرامنطقهای آن بههم خورد. طوفانالاقصی با آنکه عملیاتی نظامی و امنیتی بود، اما آثار آن بهمثابه یک زلزله سیاسی پرقدرت عمل کرد و باعث بروز تحولات متعدد در ترتیبات منطقهای و جهانی شد. لطمهای که این عملیات به حیثیت امنیتی و نظامی رژیمصهیونیستی زد به تعبیر رهبر انقلاب ضربهای ترمیمناپذیر بود و صهیونیستها را به واکنش عصبی وا داشت که نتیجه آن به شهادت رساندن بیش از ۲۶ هزار نفر در غزه است. آنچه از ابتدای حملات جنونآمیز ارتش رژیمصهیونیستی به غزه قابل رؤیت است با هیچکدام از اهداف چندگانه آنها که نابودی حماس و آزادی اسرا بود، سنخیت ندارد و شواهد حاکی از آن است که رژیمصهیونیستی رکورد جدیدی از جنایات جنگی از حیث تعدد و تنوع از خود بهجای گذاشت و به جهان نشان داد این اقدامات ددمنشانه در سایه حمایت همهجانبه آمریکا انجام میشود در حالیکه همه دولتها و ملتها ازجمله جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت خواستار توقف جنایات بودند، اما آمریکا همه قطعنامههای مرتبط با این موضوع را وتو میکرد تا فصل جدیدی از جنایت صهیونیستها علیه مردم غزه کلید بخورد.
چالشهای داخلی پیشروی صهیونیستها
همانطور که ذکر شد رژیمصهیونیستی اینبار برای تداوم جنگ با چالشها و موانع متعددی روبهرو شده است که ازجمله آنها میتوان به مشکلات داخلی غاصبان برای زدن بر طبل جنگ اشاره کرد؛ جنگ شهری و هراس رژیمصهیونیستی از گیر افتادن در باتلاق جنگ زمینی یکی از این چالشهای بنیادین است. شواهد موجود حکایت از این دارد که راهبرد جنگی ارتش رژیمصهیونیستی مبتنی بر تکهای برقآسا و حملات ویرانگر کوتاهمدت است و طولانی شدن جنگ، توان ارتش آنها را تضعیف میکند. این اتفاق در نبرد اخیر نیز قابل مشاهده بود. رژیمصهیونیستی برای ورود زمینی به غزه مجبور شد بخش چشمگیری از توان زرهی خود را وارد این باریکه کند، اما گذر زمان نشان داد همانطور که پیشبینی میشد هیچ دستاورد نظامی و سیاسی خاصی کسب نکرد و در آنجا متوقف شد؛ لذا فرسایشی شدن جنگ یکی از این موانع بود که محقق شد و هزینههای اقتصادی جنگ که شامل خرید جنگافزار، تعمیر و نگهداری آنها میشود را افزایش داد. مسأله حائز اهمیت دیگر که میتواند به اهرمی برای توقف جنگ تبدیل شود، خسارات ناشی از جنگ به سایر بخشهای این رژیم جعلی است. بنا بر اخبار موثق، هزینه عملیاتی این جنگ به ۲۸۰میلیون دلار در روز رسیده است که معادل ۲۸ میلیارد دلار در ۱۰۰ روز اول نبرد است. علاوه بر هزینه ادوات نظامی این رژیم که توسط مقاومت منهدم شده و بالغ بر یک هزار خودروی زرهی و تانک است و اینها خسارات نظامی است که اشغالگران هنوز آن را مشمول برآوردهای خود نکردهاند.
علاوه بر این بیش از ۳۰۰ هزار کارگر و کارمند در بخشهای مختلف اقتصادی رژیمصهیونیستی به جنگ فراخوانده شدند و همین مسأله نیز بر افزایش هزینهها دامن زده است. روزنامه واشنگتنپست به نقل از مقامات صهیونیسم نوشته است: نهایت میدانداری زمینی در غزه سه ماه است و اگر این زمان بیشتر شود اقتصاد رژیمصهیونیستی دچار فروپاشی میشود. اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل نیز خواستار تعطیلی شش وزارتخانه شده و اذعان کرده است هزینههای بالا و شوک اقتصادی ناشی از جنگ سرمایهگذاریها را کاهش داده و این رژیم جعلی با معضل اختلال در بازار و رکود بهرهوری مواجه شده است. موضع داخلی دیگری که عرصه را برای صهیونیستها تنگ کرده، عدم مقبولیت عمومی نتانیاهو و مخالفت اپوزیسیون با حضور وی در کابینه است. نتانیاهو که روزی بیبی نامیده میشد، امروز تبدیل به منفورترین چهره صهیونیستها شده وتنها به دلیل جنگ درمنصب مانده است، زیرا ناکامیهای ارتش رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف تعیین شده، اختلافات را تشدید کرده است تا حدی که اخبار اتاق جنگ صهیونیستها و اختلافات موجود بین آنها به بیرون درز کرده وهمین مسأله یک تهدید جدی برای بقای رژیم صهیونیستی است. از سوی دیگر اعتراضات از سوی شهرکنشینان هم زیاد شده و شکاف اجتماعی موجود در اراضی اشغالی بر مشکلات افزوده و دولت صهیونیستی از سوی خانواده اسرا و کشتهشدگان جنگ تحت فشار است و آنها بیش از هر زمان دیگری از ناامنی شکلگرفته در اراضی اشغالی هراس دارند تا حدی که سیر مهاجرت معکوس به دلیل نارضایتی شهرکنشینان تشدید شده است.
عوامل فشار بر صهیونیستها در سطح منطقه
مسأله آتشبس و توقف ماشین جنگی صهیونیستها در سطحی فراتر از فلسطین اشغالی نیز مورد توجه است؛ محور مقاومت، دولتهای منطقه و ملتهای جهان اسلام از مهمترین عوامل اثرگذار بر سرنوشت این جنگ نابرابر هستند. مقاومت اسلامی منطقه، اصلیترین نیروی میدانی برای توقف جنگ است؛ این جریان متشکل از نیروهای به همپیوسته و تشخص یافته در سطح منطقه است که گفتمان مقاومت در برابر سلطهجویی و سلطهپذیری را نمایندگی میکند و در تحولات پس از طوفانالاقصی نیز به لحاظ عملیاتی به صورت هماهنگ و منسجم به یاری مقاومت فلسطین برخاست. هماهنگی و انسجام گروههای محور مقاومت در کمک به توقف جنگ را در راهبردهای عملیاتی این نیروها میتوان ملاحظه کرد. هدف قرار دادن پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه، انهدام تجهیزات و تجمعات نظامیان صهیونیستی توسط حزبا... لبنان و تهدید منافع اقتصادی رژیم صهیونیستی از طریق هدف قرار دادن و توقیف کشتیهای حامل کالاهای تجارصهیونیست توسط انصارا... یمن ازجمله اقدامات منطقهای برای مقابله با تهاجم گسترده رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه است. این حملات بیش از همه حامیان فرامنطقهای رژیم صهیونیستی را مورد خطاب قرار داده است تا آنها متوجه هزینه گسترش جنگ و تداوم این جنایات شوند. موضوع حائز اهمیت دیگر جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی است که یک محیط خفهکننده را پیرامون این رژیم جعلی ایجاد کرده به نحوی که زرادخانههای موشکی مقاومت اسلامی لبنان در شمال اراضی اشغالی قرار دارند، صهیونیستها از شرق توسط چهار میلیون آواره فلسطینی مستقر در اردن تهدید میشوند، همزمان صهیونیستها از شرق و شمال شرق در تیررس عراق و سوریه هستند، از جنوب نیز گردانهای قسام و نیروهای حماس و در قلب اراضی اشغالی جهاد اسلامی و گردانهای جنین تحرکات یهودینشینان را زیر نظر دارند و تنها جهتی که به صورت بالفعل علیه رژیم صهیونیستی فعال نیست، غرب فلسطین اشغالی است که آن هم منتهی به دریا میشود و رزمندگان یمنی با اقدامات خود آنجا را برای صهیونیستها ناامن کردهاند. از همه اینها گذشته پویشهای حمایت از فلسطین، راهاندازی کمپینهای تحریم کالاهای رژیمصهیونیستی و همصدایی و همراهی ملتهای دنیا با موج ضدصهیونیستی و مخالفت کشورهای اسلامی با طرح موسوم به سازش از دیگر اقداماتی است که بقای رژیم جعلی اسرائیل را تهدید میکند و بهعنوان اهرمی برای توقف جنایات مطرح میشود.
تلاشهای بینالمللی برای محکومیت اسرائیل
تحولات بینالمللی بیانگر آن است که جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین همچنان در کانون توجهات جهانی قرار دارد. این رژیم غاصب از زمان تأسیس تاکنون جنایات زیادی را در سرزمینهای اشغالی فلسطین مرتکب شده و علاوه بر تجاوز نظامی و اعمال خشونت علیه غیرنظامیان، بهصورت گسترده به نقض حقوق بشر پرداخته است. این دولت غاصب بارها بهدلیل نقض حقوق زنان در رتبه نخست گزارش حقوقبشری سازمان ملل قرار گرفته و در جایگاه نخست بزرگترین ناقض حقوقبشر جهان حضور یافته است و قطعنامههایی که علیه اسرائیل در زمینه نقض حقوق بشر صادر شده مملو از «درخواستها»، «محکومیتها»، «ابراز نگرانیها» و «ابراز تأسفها» و همچنین دستور به «پایاندادن فوری» به نقض حقوق بشر است، اما این رویه همچنان نیز ادامه دارد و سازمانهای بینالمللی تنها نظارهگر این توحش بیپایان بودند تا اینکه پس از عملیات طوفان الاقصی و موج رسانهای ناشی از آن افکارعمومی از بخشی از این جنایتها آگاه شده و تظاهراتهای گستردهای را در حمایت از مردم غزه و محکومیت اقدامات صهیونیستها برگزار کردند تا اینکه این روند زمینهساز انتقال فشار از خیابانهای اروپا به مراکز سیاسی شد و همین مسأله برای نخستین بار به جنگ لفظی و دیپلماتیک دولتهای بلژیک و اسپانیا علیه رژیم جعلی اسرائیل منجر گردید و علاوهبراین انگلیس، آلمان و فرانسه بر لزوم توقف جنگ و آتشبس پایدار تاکید کردند.
در ادامه این روند اتحادیه اروپا به همراه کانادا، استرالیا و۱۲کشور اروپایی در بیانیهای مشترک هجوم شهرکنشینان به کرانه باختری را محکوم کردهاند و دیوید کامرون نیز در واکنش به تداوم خشونتها اعلام کرد که ورود شهرکنشینان اسرائیلی افراطی به خاک این کشور ممنوع است. رای اخیر دادگاه لاهه علیه رژیمصهیونیستی و حمایت قاطع مجلس نمایندگان آفریقایجنوبی به قطع روابط با رژیمصهیونیستی، نقطهعطفی در این خصوص است که میتواند نظام بینالملل را در این خصوص به چالش کشیده و نوید اصلاح قوانین مرتبط در این زمینه را بدهد. بنا بر اعلام نشریه گاردین، دادخواست آفریقایجنوبی از دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه برای بازداشتن رژیم صهیونیستی از ارتکاب نسلکشی در غزه، نهتنها رفتار این رژیم با فلسطینیها را به چالش کشید، بلکه کل نظم مبتنی بر قواعد پس از جنگ جهانی دوم را نیز هدف قرار داد. هرچند این دادگاه دستور آتشبس کامل را صادر نکرد، اما دستورات حفاظتی مهمی را صادر کرد که فراتر از پیشبینی کارشناسان حقوق بینالملل بود. بدون تردید پیامدهای بالقوه این رای نقش غیرقابل انکاری در آینده سیاسی، اقتصادی و امنیتی این رژیم غاصب دارد و تداوم این اقدامات از سوی کشورهای مختلف و نهادهای بینالمللی میتواند تهدیدی بهنام اسرائیل را از صفحه روزگار حذف کرده و به گسترش صلح پایدار در جهان کمک کند.
منبع: روزنامه جام جم