مشارکت سیاسی در ایران معاصر، دستاورد مهمی بهشمار میرود که بهسادگی و بدون مبارزه به دست نیامده است و سابقهای به قدمت مبارزات مشروطیت دارد که انسداد سیاسی و یأس عمومی ناشی از سوءمدیریت سیاسی کشور، نخبگان و اقشار مختلف جامعه را به فکر انداخت تا با اتخاذ یک طرح تحول سیاسی، چارهای برای رفع فقر، فساد، بیتوجهی به تمامیت ارضی و نابسامانیهای فراگیر در کشور بیندیشند و امور را اصلاح کنند.
مطالعه تاریخ معاصر ایران گواه این است در هر برههای که مجلس قوی و مستقلی وجود داشت، برکات زیادی نصیب کشور شد و هرجا مجالس به محاق رفتند، منافع ملی درگیر بحرانها و آفات جبرانناپذیری شد؛ بنابراین درسهای تاریخی، اهمیت مجلس در نظام سیاسی کشور را روشن کرده و بهوضوح عیان میکند که چرا باید رأی داد؟ چرا قهر با انتخابات کنش سیاسی غلط و مخربی است؟ مسأله مشارکت گسترده در انتخابات چرا از سوی رهبر معظم انقلاب تا این حد مورد تاکید است؟ چرا دشمنان و رقبای ایران حداکثر توان تبلیغاتی خود را صرف دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات میکنند؟
ارکان چهارگانه مردمسالاری در جمهوری اسلامی
این دست سؤالات غالبا قبل ازهرانتخاباتی طرح میشود و حالا درآستانه انتخابات اسفند سالجاری دوباره درافکارعمومی و رسانهها شاهدتکرار آنهاهستیم. دروهله نخست باید به اینموضوع توجه کردکه درحال حاضرجایگزینی برای تحقق مردمسالاری و مشارکت مردم در امور مرتبط با آنها تدوین نشده است و صندق رای کماکان تنها عامل نقش دادن به مردم برای تعیین امورشان است و اگر از این موضوع مهم غافل شده و از مردمسالاری عدول کنیم، گزینههایی نظیر استبداد، دیکتاتوری و آنارشیسم در دسترس بوده که نمونههای تاریخی آن به اندازه کافی مخرب است که نیازی به تبیین نداشته باشد. از همینرو نظام جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر دو اصل مردمسالاری و اسلام است با استناد به قانون اساسی باید متعهد به رعایت اصول مردمسالاری دینی باشد که ارکان آن شامل قانون اساسی، نظام پارلمانی (مجلس)، احزاب سیاسی ومطبوعات آزاد میشود. برپایی انتخابات مختلف ازجمله موضوعاتی است که در طول انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته تا نظام اسلامی تعهد خود به حاکمیت رای مردم را نشان دهد. مغفول واقع شدن این امر مهم در دوره پهلوی باعث شد تا این رژیم به بنبست رسیده و گروههای مخالف با ناامید شدن از امکان ورود به سیاست کشور، راه چاره را در مبارزه مسلحانه و در نهایت انقلاب دیدند؛ بنابراین نظام حاکمیتی اجازه ندارد حق اساسی مشارکت سیاسی مردم را سلب کند و به تبع آن مردم هم نباید از این امکان مهم که از نسلهای گذشته به ما رسیده است، شانه خالی کنند. مقام معظم رهبری فرمودند: «انتخابات جلوی دیکتاتوری، هرجومرج و ناامنی را میگیرد.» در این میان هم استدلالی از سوی برخی افراد مطرح میشود که مجالس عزم و شجاعت لازم برای تحول امور را ندارند، اما این افراد از ارائه راهحل جایگزین ناتوانند و بهجای اصلاح ساختارهای دموکراتیک، اقدام به قهر و بایکوت انتخابات میکنند.
خطرات مشارکت ضعیف در انتخابات
مشارکت ضعیف در انتخابات، فضا را برای ورود افرادی که ازشایستگی لازم برخوردار نیستند، مهیا میکند، در نتیجه مجلسی بهوجود میآید که توان صیانت از حقوق مردم و قانونگذاری صحیح را ندارد. در سایه مشارکت حداکثری میتوان از مجلس بهوجود آمده مطالبهگری کرد و نظارت عام بر مجلس شورای اسلامی رخ میدهد، از همینرو تأمل در اهمیت انتخابات و تلاش برای اصلاح امور به جای پاک کردن صورت مسألهها در فرصت اندک باقیمانده تا انتخابات اسفندماه برای تمامی افراد جامعه ضروری است تا در آینده شاهد شکلگیری مجلسی شایسته و پرتوان برای حل موضوعات و معضلات کشور باشیم.
منبع: روزنامه جام جم
مگر هدف از رای دادن انتخاب فرد اصلح قابل اعتماد برای نمایندگی مجلس نیست
سوال چرا وقتی از بین نامزد های منتخب اصلح مورد اعتماد نیست باید رای داد؟؟؟؟؟
هدف رای دادن بر حسب عقل و انتخاب فرد اصلح مورد اعتماد است یا نه فقط سیاهی لشگر در برابر دوربین نگاه جهانی مهم است؟؟؟؟
مردم واقع کسانی هستند که
نان شب خود را از حکومت طلب نکنند .
کدام یک از مسئولین کشور الان شایسته این مقامی که دارند هستند؟
ما این همه رای دادیم مگه ادم شایسته ی بوده و انتخاب شده ادم شایسته و مفید مگه تایید صلاحیت میشه
رای به کی بدیم تایید کنیم این تورم گرونی معیشت مردما
واقعا چرا باید رای داد؟!!!!