شهید رضا درویشوند به سال ۱۳۴۱ دیده به جهان گشود و همزمان با خیزش مجدد مردم تحت رهبری امام خمینی (ره) با پخش بیانیهها و اعلامیهها و حضور فعال در راهپیماییها و تظاهرات در این سهم مؤثری را در تبلیغ انقلاب و ترویج پیام انقلاب اسلامی به سایرین بر عهده گرفت.
وی پس از پیروزی انقلاب به همکاری افتخاری با کمیتههای انقلاب اسلامی مشغول شد.
این شهید با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و تحت پوشش ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران به دفاع از میهن اسلامی و دفع تجاوزات دشمن بعثی پرداخت و چندی
بعد در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن از ناحیه دست چپ و شانه مجروح و به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شد.
شهید درویشوند پس از معالجه و بهبود یافتن از زخمهایی که در جبهه جنگ برداشته بود، در چادر وحدت واقع در مقابل خیابان دانشگاه تهران، مشغول فروش کتاب و تبلیغ و دفاع از آرمانها و ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی شد؛ که در همین دوران یک بار توسط منافقین مزدور ربوده و تحت شکنجه قرار گرفت، ولی با مقاومت و شهامتی که در هنگام اسارت از خود نشان داد، توطئه ربایندگان را ناکام گذاشت و منافقین که نتوانسته بودند از وی اطلاعاتی در مورد همرزمان و همسنگرانش کسب نمایند و مجبور شدند او را نیمه جان در یکی از خیابانهای خلوت شهر رها کردند.
روز شهادت
شهید درویشوند علیرغم آنچه که در این مدت بر وی گذشت به فعالیت خود در چادر وحدت تداوم بخشید و حتی مورد تهدید مکتوب منافقین نیز قرار گرفت.
سرانجام صبح سوم شهریور سال ۶۰ چهار تن از منافقین تروریست وحشیانه به چادر وحدت یورش آوردند و او را در حالی که در آن محل به استراحت پرداخته بود، آماج رگبار سلاحهای مختلف قرار دادند و سپس با پرتاب بمب آتش زا کتابها و چادر را سوزاندند.
پزشکی قانونی در گزارش معاینات خود از پیکر خونین وی نوشت: «در معاینه علائم زیر مشخص است: ۱) سوراخی در ناحیه چپ چانه دایره نزدیک به بیضی با حلقه سائیدگی و پاک کننده به قطر ۶ میلیمتر مشخص است که محل ورود گلوله است و وارد استخوان فک تحتانی شده و آن را شکسته و سپس به عقب و کمی پایین رفته و پس از طی قاعده زبان به بالا ... سینه رسیده و از ناحیه کتف چپ خارج شده است. ۲) سوراخ خروجی ۸×۹ سانتیمتر نامنظم است و از زیر آن اعضاء داخلی کاملاً پاره شده است. ۳) سائیدگی در پیشانی و گونه چپ، ۴) سائیدگی در بازوی راست، ۵) سائیدگی وسیع در پهلوی راست، ۶) زخمهای متعدد و کوچک بر روی ران راست که اندازه آنها بین ۲ میلیمتر و یک سانتیمتر است که یکی نسبتاً عمقی است و بقیه سطحی هستند، ۷) زخمی در سطح داخلی ران چپ که عمق آن حدود ۲ سانتیمتر است».
عاملین ترور
کاظم رسولی یکی از اعضای تیم ترور در مورد چگونگی انجام این اقدام وحشیانه گفت: «در عملیاتی دیگر که شرکت کردم آتش زدن چادر جلوی دانشگاه بود. یک ماشین تویوتا دادند که یک ژ ۳ و یک کلاش و یک کلت داشت که یک خشاب اضافه ژ ۳ هم بود و قرار شد مقداری بنزین هم تهیه کنیم و یک مشعل برای آتش زدن که شب اینها را آماده کردیم. مجید مأمور آتش زدن چادر بود و رضا و علیرضا مدنی مأمور مراقبت بودند که اگر مسئلهای پیش آمد دفاع کنند. صبح زود آمدیم جلوی دانشگاه تا بچهها خواستند پیاده شوند نفری که بیرون از چادر خواب بود، بیدار شده خواست دفاع کند که بچهها رگبار زدند و مجید هم چادر را آتش زد و ...».
رضا استاد حسین نیز اعتراف کرد که چهار نفر بودیم فرمانده و راننده کاظم، من و علیرضا و منوچهر، سه شنبه ۳ شهریور ۶۰، سه نفر ژ ۳ داشتیم و فرمانده کلاشینکف، من کوکتل انداختم، بقیه همه تیراندازی کردند، من یک رگبار بی هدف به طرف چادر شلیک کردم و گریختم».
اعترافات علیرضا مدنی نیز در همین زمینه گفت: عملیات ساعت پنجو نیم یا شش بامداد بود، من مسئول آتش در چادر بودم و رضا مسئول حمله به آن چند نفر که خواب بودند. منوچهر مسئول آتش زدن چادر بود. من در چادر آتش کردم، کاظم هم از پشت آتش کرد و رضا هم بالای سر آنهایی که خواب بودند و منوچهر هم چادر را آتش زد و بعد رفتیم. تلفات فکر کنم چهار نفر بود».
آتشزدن بیش از ۳۰ کتابفروشی در تهران توسط منافقین
طبق آمار به دست آمده در سال ۱۳۶۰، گروهک تروریستی منافقین در تهران بیش از ۳۰ کتابفروشی و مرکز پخش و نشر کتاب را به وسیله بمبهای دستی و آتش زا مورد حمله قرار داده اند که حمله به چادر وحدت نیز یکی از این قبیل موارد است.
منبع: میزان