امروز، سی و هفت سال از معراج سرخ سرو سبزقامتی می‌گذرد که تمام دوران زندگی اش معرکه شرف و شهامت و دیانت بود.

شهید خرازی فرماندهی بود که با فرهنگ دینی و عشق به اهل بیت (ع) تربیت و پرورش یافت و در دوران انقلاب اسلامی به رشد و بالندگی رسید.

این شهید والامقام در عملیات‌های مختلفی همچون ثامن الائمه و طریق القدس خوش درخشید و در پاکسازی مناطق اشغالی از وجود دشمن بعثی و پیروزی‌های رزمندگان ایران در دوران دفاع مقدس تاثیر فراوان داشت.

حضور درخشان شهید خرازی در عملیات ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس و دلاوری‌های وی در چزابه تنها بخشی از دفترِ ایثار این فرمانده اصفهانی است.

مروری بر زندگی شهید خرازی
حسین خرازی در ۱۳۳۶ خورشیدی در یکی از محلات قدیمی اصفهان چشم به جهان گشود. او در ۱۳۵۵ خورشیدی برای انجام خدمت وظیفه عمومی به مشهد رفت و همزمان با گذراندن دوران خدمت نظام وظیفه در محافل مذهبی به مطالعه علوم قرآنی پرداخت و در ۱۳۵۷ خورشیدی پس از صدور فرمان امام خمینی (ره)‌مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها وی نیز فرار کرد و به صفوف انقلابیون پیوست.

خرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کمیته دفاع شهری اصفهان که پس از مدتی به سپاه پاسداران تبدیل شد، پیوست و به سبب آشنایی اش با تجهیزات نظامی به مسوولیت اسلحه خانه کمیته منصوب شد.


در پاییز ۱۳۵۸ خورشیدی برای مبارزه با ضد انقلاب به همراه چند تن دیگر از اعضای سپاه استان به گنبد و بندر ترکمن رفت و سپس هنگامی که در کردستان، گروه‌های ضد انقلاب اسلامی دست به آشوب زدند، او به پاوه رفت و سپس در آزادسازی سنندج از دست گروهک ضد انقلاب نقش موثری ایفا کرد.


بنابرگفته سردار محسن رضایی، «شهید خرازی در اوج درگیری‌های کردستان به آنجا رفت وی در تسخیر شهر‌های دیگر کردستان از قبیل دیوان دره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش موثری ایفا کرد.» (محسن رضایی ۱۵ آذر ۱۳۹۴)

نقش شهید خرازی در دفاع مقدس
شهید خرازی با وجود نگرانی هایش در کردستان در آغازین ماه‌های جنگ تحمیلی از کردستان به جبهه‌های جنوب آمد و از طرف سردار رحیم صفوی به فرماندهی منطقه عملیاتی دارخوئین منصوب شد.


با انتخاب او تحول بزرگی در جبهه دارخوئین روی داد. وی برای جلوگیری از نفوذ دشمن جوی آبی را در نزدیکی کارون به همراه نیرو‌های تحت امر خود به یک خاکریز تبدیل کرد و این نخستین خط دفاعی منطقه بود که به خط شیر معروف شد. حسین خرازی و همرزمانش نقش بسیار موثری در روند سیاسی و نظامی آن مقطع جنگ تحمیلی ایفا کردند.


با انجام این عملیات هسته اصلی تیپ امام حسین (ع) شکل گرفت و این عملیات زمینه ساز عملیات بزرگ ثامن الائمه و عملیات دیگر شد.


در آذر ۱۳۶۰ خورشیدی عملیات طریق القدس از محور شمال کرخه شروع شد و آزمون فرماندهی عالی شهید خرازی در عملیات طریق القدس و آزادسازی بستان با دور زدن دشمن بعثی از تنگه چزابه با موفقیت همراه بود.


در عملیات مولای متقیان (ع) رزمندگان تیپ امام حسین (ع) حماسه بزرگی آفریدند و در ۱۴ روز به سختی مقاومت کردند.


خرازی و نیرو‌های تحت امر او در عملیات بیت المقدس هم حماسه‌های بسیاری آفریدند و سهم بسزایی در آزادسازی منطقه عملیاتی و خرمشهر از تصرف دشمن متجاوز داشتند. شهید صیاد شیرازی در سخنانی به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در ۱۳۷۱ خورشیدی درباره شهید خرازی گفته است: «در قرارگاه صدای شهید خرازی را از بی سیم شنیدیم که می‌گفت اجازه بدهید با یک گردان وارد خرمشهر شویم، اما به وی گفتیم، مگر می‌شود با یک گردان با چند لشکر روبرو شد. به هر صورت او اصرار می‌کرد، ناخودآگاه به او اجازه دادیم، پس از ساعتی دوباره وی با بی سیم گفت، عراقی‌ها تسلیم شدند و ما باورمان نمی‌شد، زیرا واقعا این کار باورکردنی نبود که انجام دادند.»

یکی از برگ‌های زرین کارنامه شهید خرازی عملیات غرور آفرین کربلای سه بود. این عملیات آبی با یک گردان غواص آموزش دیده و یک گردان سوار شناور تحت امر شهید خرازی در شب و با وجود امواج سهمگین و جزر و مد شدید آب انجام شد و رزمندگان لشکر امام حسین (ع) پس از سه روز حضور در اسکله با انهدام آن به سواحل ایران بازگشتند.

شهید خرازی خورشید درخشان شلمچه
و سرانجام، کربلای ۵ سکوی پرواز او شد. سه سال قبلش، درست در همین روز‌ها دست راستش را در عملیات خیبر جا گذاشته بود. سی بار در عملیات‌های مختلف از حاج عمران تا کربلای ۴ زخمی ترکش‌ها شده بود. قبل از عملیات والفجر ۸ و تصرف فاو در سخنانی برای غواص‎هایی که می‌خواهند از آب عبور کنند گفته بود: «عزیزان غواص، وقتی دارید عبور می‏‌کنید، اگر خواستید درجه اخلاص خودتان را بسنجید، اگر تیر خوردید یا ترکش خوردید آخ نباید بگویید، چون اگر بگویید دشمن رو به‌‏ رو می‌‏فهمد و همه شما را به رگبار می‏‌بندد، به شما بگویم در طلاییه سال ۶۲ که دست من قطع شد، من درد را احساس نکردم. پای منبر‌ها شنیدید که یاران امام حسین (ع)، شمشیر و نیزه و تیر که بهشان می‎‏خورد درد را احساس نمی‏‌کردند؛ و الله در طلاییه درد را احساس نکردم» و یک‌مرتبه در همین لحظه حالتش دگرگون شد و گفت: «الهی استغفرالله، من نمی‌‏خواستم این حرف‏‌ها را برای‌تان بزنم.»


حسین خرازی پس از عملیات کربلای پنج برای دیدار با خانواده به اصفهان آمد، اما پس از چند روز دوباره به جنوب احضار شد و در هشتم اسفند ۱۳۶۵ خورشیدی در منطقه عملیاتی شلمچه و نهرجاسم در منطقه عمومی عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.


همچنین همزمان با شهادت حسین خرازی حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب پیام تسلیتی صادر کردند. در فرازی از این پیام آمده است: «شهید خرازی در طول ۶ سال جنگ قله‌هایی از افتخار و شرف را فتح کرده بود، اینک به قله رفیع شهادت دست یافته است.»


حاج قاسم سلیمانی هم درباره شهید خرازی گفته است: «حسین سرلشکر نبود، حسین سرتیپ نبود، حسین حکم مسئولیت نداشت. حسین را کسی نیامد بر لشکر معرفی کند. حسین، خود معرّف لشکر بود. اینقدر حجم تبعیت و اطاعت نسبت به او وجود داشته باشد. حسین یک عارف بود. حسین وقتی حرف می‌زد، اول به خودش جسارت می‌کرد بعد حرف می‌زد، خودش را کوچک می‌کرد. حسین بنیانگذار بود.»

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
مریم
۲۲:۲۵ ۰۸ اسفند ۱۴۰۲
روح پاکت با سرور شهیدان حسین علیه سلام محشور باد یاد و خاطر عزیزان شهیدان تا ابد در دل ما زنده و جاودانه است راهت ادامه دارد شهید عزیزم