هفته گذشته مرد جوانی به نام سعید به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد افراد ناشناسی دختر مورد علاقهاش را ربودهاند. وی در تشریح ماجرا گفت: تبعه کشور عراق هستم و برای تحصیل به ایران آمدم مدتی قبل متوجه شدم اکرم دختر جوانی که از همشهریانم است نیز در دانشگاهی نزدیک محل تحصیل من درس میخواند. من به او علاقهمند شدم و تصمیم به ازدواج گرفتم، اما دو روزی بود که تلفنش خاموش بود و خبری از او نداشتم تا اینکه شب گذشته فیلمی از تلفن همراهش برایم ارسال شد. فیلم ۳۰ ثانیهای که در آن اکرم گریه میکرد و کمک میخواست. گفت چند نفر او را ربودهاند.
به دنبال اظهارات مرد جوان؛ به دستور بازپرس عظیم سهرابی، تحقیقات آغاز شد و در بررسیهای اولیه کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به بازبینی فیلمی پرداختند که گروگان ارسال کرده بود.
با بررسی دقیق فیلم، مشخص شد که پشت سر دختر جوان پنجرهای قرار دارد و تابلوی یک مغازه دیده میشد. بدین ترتیب کارآگاهان موفق به شناسایی محل در شمال تهران شدند و وقتی به محل رفتند دریافتند مقابل مغازه یک هتل قرار دارد با تحقیق از پرسنل هتل مشخص شد که اکرم خودش چهار روز قبل به هتل رفته و در یکی از اتاقها اقامت دارد.
بدین ترتیب راز آدمربایی دروغین فاش شد و تیم تحقیق به سراغ دختر عراقی رفتند. او که تصور نمیکرد به این زودی دستش رو شود در تحقیقات گفت: سعید به من ابراز علاقه میکرد، اما من او را دوست نداشتم وقتی اصرارهایش را برای ازدواج دیدم تصمیم گرفتم هرطور شده او را از سر باز کنم. نقشه کشیدم تا او را بترسانم. میخواستم طوری وانمود کنم که سعید فکر کند پسر دیگری که قصد ازدواج با مرا دارد من را ربوده و تهدید کرده که اگر کسی بخواهد با من ازدواج کند هم مرا میکشد هم او را.
به همین خاطر به هتل رفتم و در آنجا اتاق اجاره و تلفنم را هم از دسترس خارج کردم. روز سوم فیلمی از خودم گرفتم و برای سعید فرستادم. فکر میکردم با این اتفاق او دست از سماجت برمیدارد.
سعید وقتی متوجه اظهارات اکرم شد تعهد داد دیگر برای دختر جوان ایجاد مزاحمت نکند و پرونده به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت بسته شد.
روزنامه ایران
السُّراّقُ ثَلاثَةٌ: مانِعُ الزّكاةِ وَ مُستَحِلُّ مُهورِ النِّساءِ! وَ كَذلِكَ مَنِ اسْتَدانَ دَیناً وَ لَم یَنوِ قَضاءَهُ.
دزدان سه نفرند: کسی که زکات و وجوهات خود را نمیپردازد و کسی که (خوردن) مهریة زنان را برای خود حلال میداند! و آن کس که قرض میگیرد و قصد پرداختن آن را نداشته باشد. (خصال، ج ١، ص ٧٤)
السُّراّقُ ثَلاثَةٌ: مانِعُ الزّكاةِ وَ مُستَحِلُّ مُهورِ النِّساءِ! وَ كَذلِكَ مَنِ اسْتَدانَ دَیناً وَ لَم یَنوِ قَضاءَهُ.
دزدان سه نفرند: کسی که زکات و وجوهات خود را نمیپردازد و کسی که (خوردن) مهریة زنان را برای خود حلال میداند! و آن کس که قرض میگیرد و قصد پرداختن آن را نداشته باشد. (خصال، ج ١، ص ٧٤)
مَن حَبَس حَقَّ المُؤمِنِ، اَقامَهُ اللهُ یَومَ القِیامَةِ خَمسَمِأَةَ عامٍ عَلی رِجلَیهِ حتّی یسیلَ مِن عَرَقِهِ أَودِیَةٌ... ثُمّ یُؤمَرُ بِه اِلی النّار!
هر کس حق یک مؤمن را در نزد خود حبس کند خداوند در روز قیامت او را پانصد سال سرپا نگه میدارد آنچنان که سیلابهای عرق از او به جریان میافتد... آنگاه با فرمان به دوزخ افکنده میشود! (ثوابالاعمال، ص ۵۴۵)
مردان اگر به خدا ایمان داشتند، در چندصدسال اخیر مهریه زنهارو سلب نمیکردند و بهشون میدادند، تا طبق روایتی از امام صادق ع زناکار محسوب نشن!
دختر ایرانی نبوده، عقده هاتونو خالی میکنید ...
زندگی به اندازه سخته سختی هم اندازه داره معلوم نیست چه انتظاراتی دارن علاوه برخرج ومخارج زندگی واخلاق دیگه چی میخوان برآورده کردن ایناخودش خیلی سخته ولی اونایه چیزدیگه ام درقانون بی قانون خودشون گذاشتن بنام "" هفت خان رستم "" یعنی هرکس منوبخوادعلاوه براونابایدهفت خان رستم روهم قبول بشه وپاس کنه ""
بااین شرایط بایدبمونن ترش بشن ""
امپراطور خونه باباهامونیم پرنسسیم دستمون تو جیب خودمونه به شما مردها احتیاج نداریم
"" شعور ""
مردان شعور داشتند زن ها از قدیم الایام تو سختی و مشقت تمام زندگی نمی کردند! سختی های مادر ها و مادربزرگهای اطرافتون رو ببینید، دادگاههای خانواده وهزاران ظلم دیگر در حق زنان...
خدا داد اینهمه مطلوم رو از امثال تو بگیرد که با این ذهنیت معلومه چی هستی!
شعورهم خوب چیزیه خوب
خدانکنه آدم نداشته باشه
حس میکنم داستان پردازیه.