چرا با وجود آیه «لا اکراه فی الدین» در احکام اجبار وجود دارد؟

کسی که مسلمان می شه برای این مسلمان شده که به اسلام عمل کنه وگرنه می رفت یه چیز دیگه می شد. مسلمان یعنی کسی که تسلیم خداست. فرد تسلیم هر چه اربابش گفت عمل می کنه. خب شما فرضا مسلمانم نیستی و بودایی هستی خب بودایی باش اما در کشور اسلامی که اسلام حاکم شده است یعنی حکومت تشکیل داده است و قوانینش همان قوانین اسلام است شمای بودایی باید به قوانین اجتماعی اسلام عمل کنی نمی توانی بگی نه من بوداییم. خیلی خب بودایی هستی باش و عقیده باطل خودت را داشته باش اما در عمل و در صحنه اجتماع باید به قوانین حاکم عمل کنی وگرنه باهات برخورد خواهد شد. مثلا اگر خانمی بودایی یا کمونیست هستی باید بیرون که میایی حجاب داشته باشی. دو دو تا چهار تاست. در هر کشوری باشی عقایدت مال خودت و محترم اما باید قوانین آن جا را عمل کنی نمی توانی بگی نه من اهل فلان کشورم و من قرمزم یا من آبیم عمل نمی کنم.

به این دلیل در دین اکراه نیست که قد تبین الرشد من الغی ، به این جهت اکراه نیست که راه درست و گمراهی آشکار است، مثل این که بلا تشبیه پدری به فرزند خود بگوید این نتیجه تحصیل این هم نتیجه تنبلی ، حالا هر کدام را می خواهی امتخاب کن ، معنای حرف پدر این نیست آزاد هستی تنبلی کنی

افراد زیادی سالهای زیاد مشغول فراگیری دینهای مختلف هستند و هر کدام میگویند نظر من درست است و نمیتوانند همدیگر را قانع کنند واین جای تامل بسیار دارد به قول حکیم بزرگ خیام،اسرار ازل را نه تو دانی و نه من.

اجبار که شما اضافه کردید

دین یک امر قلبی است و در امور قلبی نمیشود اجبار یا اکراه کرد ولی احکام یعنی قانون و هرجا قانون باشه یعنی اجبار
شما باید از چراغ قرمز عبور نکنی

اگه هیچ اجباری نیست چرا هر بچه‌ای که به دنیا میاد تو شناسنامه مسلمان میزنید؟ اجازه بدید به سن بلوغ فکری برسه خودش دین خودش رو انتخاب کنه حرف و عملتون یکی نیست.

چون بعضی ها خودشون رو نماینده ی خدا می دونن یا شاید هم نعوذباله خدا

تعصب تعصب تعصب