گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در اراضی فلسطینی، فرانچسکا آلبانیز، با عنوان «آناتومی نسلکشی»، ارزیابی انتقادی و مبتنی بر شواهد از وضعیت کنونی غزه و ناتوانی جامعه بینالملل در متوقف کردن این موارد ارائه میکند. یافتههای آلبانیز نشان میدهد جنایات اسرائیل در غزه را میتوان به عنوان نسلکشی تعبیر کرد. این گزارش ماهیت سه جانبه اقدامات نسل کشی را تحلیل میکند که شامل کشتن گروهی مردم، آسیب جدی به تمامیت جسمی یا روحی آنها و تحمیل عمدی شرایط برای تخریب جسمی و روحی یک گروه میشود.
جنگ جاری در غزه، که با تلفات عظیم و بی سابقه همراه است، گواهی واضح بر نیاز فوری به یک رویکرد بینالمللی اصلاحشده برای حل مناقشه و کمکهای بشردوستانه است. جنایات اسرائیل که جان بیش از ۳۲۰۰۰ نفر را گرفته که بیشتر آنها کودک و زن بودند و حدود ۷۵۰۰۰ نفر مجروح شدند، بر ضرورتهای فوری بشردوستانه و اخلاقی جامعه جهانی تأکید میکند.
از این رو باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبهای ترتیب داده با ظرفه بارود، پژوهشگر مرکز اروپایی مطالعات فلسطین دانشگاه اکستر که در ذیل مشروح آن از نظرتان میگذرد.
-با توجه به اینکه شما خودتان زمانی در سرزمینهای اشغالی زندگی میکردید و در این سرزمین متولد شدید و در حال حاضر نیز تمام اعضای خانواده شما در غزه هستند میخواهیم تجربه این روزهای غزه را از زبان شما بشنویم.
ظرفه بارود: ۷۶ سال پیش در چنین روزی، روستای اجدادی من بیت دراس، واقع در ناحیه شمال غزه در فلسطین، که در آن زمان تحت فرمان انگلیس بود، مورد حمله شبه نظامیان یهودی قرار گرفت. نکبه یا پاکسازی قومی صهیونیستی فلسطین از قبل آغاز شده بود. عذاب، وحشی گری و کشتار منظم فلسطینیان توسط شبه نظامیان صهیونیست، با هدف ایجاد یک دولت قومی یهودی در فلسطین تاریخی، منجر به اخراج حداقل ۷۵۰۰۰۰ فلسطینی خواهد شد.
در حالی که امروز نسل کشی در غزه را مشاهده میکنم، نمیتوانم درباره سرنوشت روستای خود و اجدادم فکر نکنم. همانطور که پدربزرگ و مادربزرگ من در کودکی از روستای خود اخراج شدند، فرزندان آنها نیز همان آسیب را تجربه میکنند، زیرا با آوارگی، جراحت و مرگ به دست همان پروژه نسل کشی صهیونیستی روبرو هستند.
بیشتر چیزهایی که در مورد بیت دارس میدانم از پدرم رمزی بارود است که سالها را وقف تحقیق و شرح تاریخ خانواده ما و بیت دارس کرده است.
زمینهای روستای ما قرنها پرجمعیت بود و شاهد ظهور و سقوط امپراتوریهای مختلف و حکومت فاتحان مختلف - از رومیها تا صلیبیون ها، تا ممالیکها و عثمانیها بود. تاریخ طولانی آن بر روی این جامعه عجیب و غریب نقش بسته است که در سال ۱۹۴۸ جمعیتی بالغ بر ۳۱۹۰ فلسطینی بومی داشت.
بیت دراس خانه پدربزرگ و مادربزرگ من، زینب و محمد، پدر و مادر پدربزرگم محمد بود. همچنین خانه مریم و محمد، پدر و مادر مادربزرگم ظرفه بود.
زینب و محمد در مزرعه خود زندگی میکردند و در آنجا میوه و غلات میکاشتند. محمد همچنین یک سبد باف ماهری بود و اغلب به شهر بندری یافا در فلسطین سفر میکرد تا سبدهای خود را در بازارهای شلوغ قدیمی بفروشد. مریم و محمد نیز کشاورز بودند و از زمین خود امرار معاش میکردند. هر دوی این خانوادهها ریشه در بیت دراس داشتند.
در ۲۷ مارس، شبهنظامیان صهیونیستی هاگانا با شلیک خمپاره از مستعمره صهیونیستی همسایه تبیه به این روستا حمله کردند و ۹ روستایی را کشتند و محصولات کشاورزی را سوزاندند. داستانهای وحشتناک نکبه قبلاً به بیت دراس رسیده بود و ساکنان برای محافظت از جامعه خود بسیج میشدند. آنها برای خرید تفنگ پول جمع آوری کردند و بسیاری از زنان طلاهای خود را برای حمایت از تلاشهای مقاومت فروختند. نیروی کوچک بیت دراس با شبهنظامیان یهودی آموزشدیده انگلیسی که به خوبی مجهز و آموزش دیده بودند، قابل مقایسه نبود، اما با این وجود آنها تقریباً دو ماه بر موضع خود ایستادند. ام عادل که در جریان نکبت یک دختر جوان بود، به پدرم گفت: مردان مثل شیر جنگیدند.
در اواسط ماه مه، هاگانا روستا را محاصره کرد و آن را بیرویه بمباران کرد. این نبرد نهایی برای بیت دراس بود. ام محمد، که از حمله جان سالم به در برد، این صحنه را برای پدرم تعریف کرد: شهرک زیر بمباران بود و از هر طرف محاصره شده بود. راه خروجی وجود نداشت. همه را احاطه کردند، از سمت اسدود، الصوافر و همه جا. ما میخواستیم راهی برای خروج پیدا کنیم. افراد مبارز گفتند که میخواهند جاده عصود را بررسی کنند تا ببینند باز است یا نه. مبارزان از جستجوی جاده برگشتند و گفتند گذرگاهی برای فرار زنان و کودکان باز شده است. اما آن گذر یک تله بود.
«یهودیان به مردم اجازه دادند بیرون بروند و سپس آنها را با بمب و مسلسل زدند. تعداد افرادی که میتوانستند فرار کنند بیشتر بود. من و خواهرم … شروع به دویدن در میان مزارع کردیم. میافتادیم و بلند میشدیم من و خواهرم با هم فرار کردیم و دست همدیگر را گرفته بودیم. افرادی که به جاده اصلی رفتند یا کشته شدند یا مجروح شدند و آنهایی که از مزارع عبور کردند. ام محمد به یاد میآورد که تیرها مثل شن روی مردم میبارید.
دیوید بن گوریون، رئیس آژانس یهود در آن زمان، در دفتر خاطرات خود نوشت که نیروهای صهیونیست در آن روز حداقل ۵۰ فلسطینی را قتل عام کردند. روستائیانی که کشته نشدند، اخراج شدند. در آستانه اخراج، زینب و محمد چند مایحتاج جمع آوری کردند و الاغ خانواده خود را برای سفر آماده کردند. ولی آنها نمیدانستند آخرین وداع با خانه گرانبهایشان است که خودشان ساخته بودند.
مریم و محمد هم آماده رفتن شدند. محمد برای دفاع از روستا اسلحه به دست گرفته بود و مریم از رفتن بدون او خودداری کرده بود. درد ناتوانی در توقف شبه نظامیان صهیونیست بر محمد سنگینی کرد. محمد به تدریج مریض شد و او و خانواده اش از بیت دراس خارج شدند. از ۷ اکتبر، بسیاری از این فرزندان در بمباران و تهاجمات زمینی اسرائیل سلاخی شدند. همانطور که ما به طور رسمی از حملاتی که ۷۶ سال پیش بیت دراس را پاکسازی قومی کرد، به یاد میآوریم، اعضای خانواده خود را که اخیراً کشته شده اند، از کودکان خردسال، مادران و پدران، تا اعضای با ارزش نسل نکبت که به امیدهای خود پایبند بودند، عزاداری میکنیم.
در میان بمبارانها و تهاجمات وحشیانه اسرائیل، دختر خود ظرفه، عمه من، تجربه مادرش را گذرانده و مجبور شده است به همراه فرزندانش با کمی بیشتر از لباسهایشان از خانهاش در قراره فرار کند. داستان خانواده بارود منحصر به فرد نیست. تقریباً ۸۰ درصد از جمعیت غزه را آوارگان نکبه تشکیل میدهند که اکثریت آنها بار دیگر توسط نسل کشی اعدام شده توسط اسرائیل تحت حمایت آمریکا پناهنده شدند.
اردوگاههای نصیرات و بوریج که پدربزرگ و مادربزرگ من در آن دوران کودکی خود را گذرانده بودند، عاشق هم شده بودند و خانوادههای خود را بزرگ کرده بودند، تا حد زیادی تخریب شد؛ و همانطور که مردم بیت دراس مقاومت کردند، مردم غزه نیز امروز علیه این تلاش برای تسخیر شهرک نشینان صهیونیست قیام کرده اند.
همانطور که شاهد وقوع نسل کشی در غزه هستیم، تجربیات زیسته اجداد ما از نکبه بسیار نزدیکتر احساس میشود. هفتاد و شش سال بعد، ما با تهدید قریب الوقوع محو استعماری روبرو هستیم، درست مانند همه آن سالها پیش. در حالی که ما برای از دست دادن بسیاری از اعضای خانواده خود عزادار هستیم، تعهد ما به رویای پدربزرگ و مادربزرگمان برای بازگشت به خانه بی نهایت قویتر میشود.
اگرچه بیت دراس از زمان سقوط آخرین جنگجوی فلسطینی ما خالی از سکنه باقی مانده است، بقایای خانههای آن و دو ستون تنهای مسجد جامع که پدربزرگم در دوران کودکی در آنجا نماز میخواند، باقی مانده است و مشتاقانه منتظر بازگشت ما هستند.
هنگامی که آن دیدار شیرین سرانجام انجام شود، ما مسجد بیت دراس را با ستونهای سفید اولیه اش بازسازی میکنیم، خانههای آن را احیا میکنیم و باغها و مزارع آن را با درختان و محصولات بومی آن دوباره کاشت میکنیم. اگرچه جان بسیاری از روستاییان بیت دراس و فرزندان و نوههای آنها گرفته شده، اما ما روح آنها را در هر خشت گلی که گذاشته میشود، با بازسازی روستا تعبیه خواهیم کرد.
ظرفه بارود پژوهشگر مرکز اروپایی مطالعات فلسطین دانشگاه اکستر است. بارود مدرک کارشناسی ارشد خود را در مطالعات سیاست از دانشگاه واشنگتن دریافت کرد، جایی که او در مورد برنامههای کمک آمریکا به ارتش اسرائیل تحقیق کرد.
نخواهد کرد خدا وند به بازماندگان صبر عنایت کند.