بازداشت و حصر امام خمینی در خرداد ۱۳۴۲ واکنش رژیم پهلوی به مخالفت امام با اقدام اسدالله عَلَم نخست‌وزیر وقت پهلوی در نوشتن تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و تصویب آن در هیات وزیران بود.

امروز ۱۵ فروردین شصتمین سالگرد آزادی حضرت آیت‌الله سید روح‌الله موسوی امام خمینی از زندان ساواک در سال ۱۳۴۳ است.

رهبر نهضت اسلامی در نیمه شب سومین ماه بهار سال ۱۳۴۲ توسط ماموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ساواک – بازداشت شد. ایشان ۵۷ روز در سه زندان باشگاه افسران، قصر و عشرت‌آباد زندانی شد، اما به دنبال شدت گرفتن پیگیری‌ها، اعتراض‌ها و مخالفت‌های مراجع دینی به حصر خانگی در دو منطقه داوودیه و قیطریه تهران انتقال یافتند.

رسوایی زنجیره‌ای

بازداشت و حصر امام خمینی در خرداد ۱۳۴۲ واکنش رژیم پهلوی به مخالفت امام با اقدام اسدالله عَلَم نخست‌وزیر وقت پهلوی در نوشتن تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و تصویب آن در هیات وزیران بود. در حالی که طبق قانون مشروطه هر نوع تغییر قوانین کشور باید با تنظیم لایحه توسط دولت و ارسال به مجلس سنا و مجلس شورای ملی و طی شدن فرآیند قانونگذاری انجام می‌شد.

ریشه این سوء استفاده اسدالله عَلَم هم بستری بود که علی امینی نخست‌وزیر سابق در تعطیل کردن بیستمین دوره مجلس شورای ملی و سومین دوره مجلس سنا به بهانه بازنگری در قانون انتخابات مجلس، به وجود آورد.

رسوایی سیاسی وزارت کشور تحت امر علی امینی در برگزاری انتخابات پارلمانی بیستمین دوره مجلس شورای اسلامی و سومین دوره مجلس سنا و تقلب‌ها، سوءاستفاده‌ها و اعمال سلایق احزاب سیاسی در هر دو انتخابات موجب پیروزی حزب ملیون به ریاست منوچهر اقبال و نارضایتی محمدرضا شاه از فرآیند اتفاق افتاده و نتایج حاصله بود.

واکنش به افشای رسوایی

در واکنش به افشاگری‌ها، پیگیری‌ها و اطلاع‌رسانی‌های آیت‌الله العظمی سید روح‌الله خمینی که از مهر ۱۳۴۱ شروع کرده بود و موجب وحدتِ بخشی از بزرگان علمای دین و مردم شده بود در ساعت ۳ بامداد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در حمله ماموران ساواک و شهربانی قم به منزل‌شان، ایشان دستگیر شدند. ماموران امنیتی رژیم پهلوی بعد از دستگیری، امام را به بازداشتگاه باشگاه افسران ارتش انتقال دادند و غروب همان روز به زندان قصر تهران بردند.

خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم و سایر شهر‌های کشور منتشر شد. این خبر موجب خشم مردم در شهر‌های تهران، قم، شیراز، مشهد، ورامین و پیشوا شد. مردم در این شهر‌ها به خیابان‌ها آمدند و با شعار «یا مرگ یا خمینی» خواستار آزادی ایشان شدند، اما ماموران شهربانی و سازمان اطلاعات و امنیت کشور اعتراضات مردم در این شهر‌ها را به خشونت کشاندند و با زخمی و شهید کردن جمعی از طلاب و مردم، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که دامنه‌اش تا ۱۷ خرداد ادامه یافت، سبب شدند. براساس آمار رسمی ۳۲ نفر از مردم به شهادت رسیدند.

بازداشت

خبر بازداشت امام خمینی ساعت ۹ صبح روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران پخش شد. دانشجویان معترض با شعار خمینی را آزاد کنید به خیابان‌ها ریختند. مزدوران رژیم و جمعی از اراذل و اباش تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف طیب حاج‌رضایی به میدان بارفروشان تهران حمله کردند. طیب و نوچه‌هایش در این روز کلوب‌ها و بانک‌ها را آتش زدند و مغازه کسبه را غارت کردند.

تظاهرات در میدان ارگ و اطراف بازار بزرگ تهران، میدان شوش، چهارراه شاه، میدان قزوین و سی متری راه افتاد. حمله به روزنامه‌های اطلاعات، کارخانه پپسی‌کولا، بانک‌ها، کاخ دادگستری، آتش زدن مکان‌های عمومی و کتاب‌خانه‌ها، آتش زدن خانه‌های مردم، آتش زدن باشگاه شعبان جعفری معروف به شعبوون بی‌مخ دیگر گنده‌لات معروف محله سنگلج تهران، حمله و آتش زدن مرکز فرهنگی ایران و آمریکا، خراب کردن کیوسک‌های تلفن، تخریب وسایل حمل و نقل عمومی و ضرب و جرح زنان انجام شد.

اسدالله علم نخست‌وزیر وقت پهلوی دست شهربانی و ساواک را برای شدت عمل بیشتر باز گذاشت. او ۱۵ و ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ را حکومت نظامی اعلام کرد و تعداد زیادی از کسبه میدان بارفروشان تهران در چهارراه مولوی و طلاب را مجروج، بازداشت و زندانی کرد و به این ترتیب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را فیصله داد.

در شرایطی که امام خمینی از بامداد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ در زندان و حصر رژیم بود، گارد سلطنت سراغ طیب حاج‌رضایی رفت و از او خواستند حضرت آیت‌الله سید روح‌الله خمینی را عامل بلوا و تطمیع آنان معرفی کند، اما طیب این تهمت بزرگ را نپذیرفت و بهای همراهی نکردنش با رژیم طاغوت را هم در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۴۲ داد.

طیب حاج‌رضایی به همراه محمداسماعیل رضایی از بارفروشان میدان تره‌بار تهران به جوخه اعدام سپرده شدند و به شهادت رسیدند.

رسوایی

فشار مردم و پیگیری‌ها و نامه‌نگاری‌های برخی بزرگان قم سرانجام رژیم را وادار به آزادی امام از حصر خانگی کرد.

وزیر وقت کشور به همراه سرهنگ علی‌اکبر مولوی رییس وقت ساواک خبر آزادی را روز شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ به امام دادند. ایشان در واکنش به این خبر گفتند: «اگر بناست شما‌ها به کار‌های سابق ادامه دهید و با مردم رفتار سابق را داشته باشید، بودن من در اینجا اصلح است.» مولوی پاسخ داد: «به درجه‌ام قسم که دیگر این حرف‌ها نیست... ت. این وظیفۀ ماست که برای حفظ و حراست شما از هرگونه پیشامد غیرمنتظره‌ای، ترتیب حرکت شما به قم را بدهیم و شما را به سلامت به منزل برسانیم.»

ماشین شورلت سیاه رنگ حامل امام و چند ماشین اسکورتش حدود ساعت ۲۲ شب یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۴۳ به قم رسید و در نزدیکی میدان نکویی مقابل بیمارستان فاطمیه سر کوچه قاضی یخچال، محل سکونت امام توقف کرد و ایشان پیاده شدند. خودرو‌ها به سرعت محل را ترک کردند.

چند نفر از دانش‌آموزان قمی مشغول درس خواندن در پیاده‌رو بودند که ناگهان متوجه پیاده شدن امام از ماشین شدند. آنان متعجب و ذوق زده سمت ایشان دویدند. هیجان بچه‌ها توجه رهگذران را هم به خود جلب کرد و آنان نیز شتابان را به امام رساندند.

برخی از حاضران با صدای بلند فریاد زدند: «برای سلامتی حضرت آیت‌الله العظمی خمینی صلوات بلند ختم کنید.»

صدای صلوات‌های پی‌درپی مشتاقان بلند شد و همین مسئله موجب حساس شدن مردم محلی و خروج آنان از منازل‌شان و پیوستن به جمعیت حاضر شد. علاوه بر انبوه جمعیت در منزل و کوچه قاضی یخچال، برخی علما و روحانیون طراز اول قم نیز همان شب به دیدار امام رفتند.

منبع: ایسنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.