ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف، سعدی شیرازی در سال ۶۰۶ هجری قمری چشم به جهان گشود.
«استاد سخن»، « شیخ اجل »، «پادشاه سخن» از جمله نامهایی است که این شاعر بزرگ پارسی زبان به آنها شناخته میشود.
گفته میشود که دوران کودکی و نوجوانی سعدی در شهر شیراز سپری شد و او در همانجا به فراگیری علوم دینی و شرعی پرداخت و پس از آن، برای ادامه تحصیل خود به بغداد رفت تا در نظامیهی بغداد کسب علم کند و در آنجا با بزرگانی چون؛ امام محمد غزالی، شهابالدین سهروردی و مسائل عرفان و تصوف آشنا شد.
سعدی پس از سالها به شیراز؛ شهر خود بازگشت و ابتدا کتاب « بوستان » و پس از آن « گلستان » را به رشته تحریر درآورد و نکته شایان ذکر این است که تمامی آثار نظم و نثر سعدی در کتاب کلیات سعدی گردآوری شده و گلستان به نظم و نثر مسجع و بوستان به نظم تألیف شده.اند.
نکته حائز اهمیت این است که اگرچه سعدی غزلیات عاشقانه و عارفانهای سروده و در میان مخاطبان خود به این غزلیات مشهور است ولی مضمون گلستان و بوستان این شاعر نامدار پارسی، آموزههای اخلاقی است.
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
ناله زیر و زار من زارتر است هر زمان
بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال من
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
میرسد و نمیرسد نوبت اتصال من
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من
چرخ شنید نالهام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره میکند آینه جمال من
............
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم
هیچم از دنیی و عقبی نبرد گوشه خاطر
که به دیدار تو شغل است و فراغ از دو جهانم
گر چنان است که روی من مسکین گدا را
به در غیر ببینی ز در خویش برانم
من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم
گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
درم از دیده چکان است به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
تصحیح غزلیات سعدی کار سادهای نیست
محمود عابدی، استاد بازنشسته زبان و ادبیات دانشگاه خوارزمی و عضو فرهنگستان زبان و ادب درمورد تصحیح کلیات سعدی اظهار کرد: بنده چند سالی است که در تصحیح متون کار متمرکز کرده ام و این سالها به تصحیح کلیات سعدی پرداختهام و منظور بنده از کلیات سعدی،کلیات بدون گلستان و بوستان است. مرحوم دکتر یوسفی، گلستان و بوستان سعدی را به بهترین شکل و زیباترین صورت، تصحیح و شرح کردهاند. اگرچه ممکن است در باب تصحیح آن متون با یک تجدیدنظر و نگاه تازه و دیگری میتوان نکته یا نکاتی را پیدا کرد ولی کار ارجمند مرحوم استاد یوسفی ارزشش بیش از آن است و بنده به نسخههایی از آن دست پیدا کردهام که بیش از ۱۵ نسخه بوده است و از میان آنها، ۱۰ نسخه انتخاب کردهام و با اینکه میدانستم در تصحیح متون کهن، حدود ۵ نسخه اصیل و دقیق و درست کافی بوده است ولی در کارم از ۱۰ نسخه استفاده کردهام.
این استاد زبان و ادبیات پارسی گفت: پیش از این، بارها کلیات سعدی تصحیح شده که معروفترین آنها تصحیحی متعلق به سال ۱۳۲۰ است که مرحوم فروغی به کمک استاد حبیب یغمایی این کار را انجام دادهاند و مقدمههای خوب و دل انگیزی نیز در بخش های مختلف کتاب افزودهاند و انصافاً کار ایشان در آن سال ها و امروز، بسیار مهم است. زیرا سعدی و آثار سعدی را بیش از گذشته به میان علاقهمندان و خوانندگان بردند و حتی خواستارانی از تصحیح خوب مرحوم فروغی استفاده کردهاند.
استاد محمود عابدی یادآور شد: پس از ایشان نیز، بسیاری از استادان و فاضلان به تصحیح کلیات سعدی پرداخته و توضیحاتی بر آن افزودهاند و مرحوم یوسفی غزلیات سعدی را تصحیح کرده و چاپ شده است. باید اقرار کنم تصحیح غزلیات سعدی و قصائد او جدا از رسائل او که گاهی اوقات، نسخه ها دقیق نیستند یا متأخر هستند و یا تصرف شدهاند تصحیح غزلیات سعدی کار سادهای نیست. یعنی اگر کسی بخواهد پس از این همه کار که در باب غزلهای سعدی انجام گرفته نکته ای بیابد کار بسیار سختی است و بنده گاهی این را در گروِ خواندن و خواندن و خواندن و بارها تأمل کردن دیدهام.