فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را با نامداران و قهرمانانش باید شناخت و شناساند. یکی از برترین پهلوانان این حوزه که تاریخ به خود دیده «سیدحسن رزاز» است. در این گزارش کمی به شخصیت و مرام او میپردازیم.
نامی که ما را به کاوش وا داشت
اردیبهشت ۱۴۰۱، وقتی برترینهای یکصد سال ورزش ایران در جشنوارهای با همین نام معرفی و تقدیر شدند، شاید بسیاری از ما که اطلاعات چندانی از ورزشهای باستانی و پهلوانان آن نداریم، انتظار داشتیم نام «غلامرضا تختی» را بهعنوان «برترین پهلوان قرن» ببینیم.
اما «سیدحسن رزاز» این جایگاه را از آن خود کرده بود. کسی که «جهانپهلوان تختی» دربارهاش گفته بود «من هرچه دارم از آقا سیدحسن رزاز دارم.» این مرد کیست که جهانپهلوان شهیر ما خود را وامدار او میداند؟
نام و نشانش را که پرسوجو کنید، از زورخانهایها و باستانیکاران سرشناس تقریباً کسی نیست که او را یک اسطورهٔ اخلاقی و «جهانپهلوان» نداند.
اما گویی غبار زمان آنچنان بر چهرهٔ این شخصیت مهم مردمی نشسته که رهبر انقلاب هم به شناخت و معرفی او توصیه کردهاند «سیدحسن رزاز و... که پهلوانهای جوان ما حتماً شرح حال اینها را در کتابها و مجلات خواندهاند، اینها چهرههای معروف ورزش باستانی هستند که در طول تاریخ گذشته حضور داشتند. ببینید و معلوم کنید که اینها که بودند و چهکار کردند. اینها مردان متدینی بودند.»
پهلوان قهرمان، روحانی مردمی، مبارز سیاسی
«سیدحسن شجاعت» که به خاطر شغل پدرش (برنجفروشی) به «رزاز» معروف است، سال ۱۲۵۷ در تهران به دنیا آمد. او بخشی از دوران قاجار و پهلوی را دید و نهایتاً در سال ۱۳۲۰ مسموم شد و با مرگی مشکوک چشم از دنیا رفت. او نه فقط پهلوان و کشتیگیری ماهر، بلکه قهرمان دلها و مصلح محله، و خانهاش خانهٔ امید مردم بوده است.
«اردشیر آلعوض» تاریخپژوه و محقق فرهنگ عامه میگوید «او در جوانی برای ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ نجف میرود و بعد از کسب علم در محضر بزرگان حوزه و با پیشنهاد آخوند خراسانی به تهران مهاجرت میکند. نظر آخوند خراسانی این بود که مقبولیت سیدحسن رزاز بین مردم بهکار مشروطهخواهان میآید... او در جریان سفر به تهران حامل پیام مهمی برای مشروطهخواهان بوده و از آنجا که آخوند خراسانی مدافع انقلاب مشروطه بود احتمالاً در تأیید فعالیت مشروطهخواهان در تهران نامهای نوشته بوده که باید به دست آنها میرسید.»
پس میتوان علاوه بر پهلوان و روحانی، مبارز سیاسی را هم بر ویژگیهای سیدحسن رزاز افزود.
پهلوان ایرانی که نامش جهانی شد
«علی جعفرنژاد» یک جهانگرد ایرانی و کسی است که سال ۱۳۹۵ خانهٔ پهلوان رزاز در محلهٔ عودلاجان را خریده و با کمک مهندسان سازمان میراث فرهنگی آن را مرمت کرده است. او وقتی متوجه میشود خانهای که خریده متعلق به «سیدحسن رزاز» بوده، شروع به تحقیق دربارهٔ او میکند. در جریان مطالعه متوجه میشود پهلوان شهرت جهانی داشته است.
این شهرت به ماجرای مبارزهٔ او با یک کشتیگیر هندی به نام «کاهوتا» برمیگردد که در جهان بیرقیب بوده است. وقتی وارد ایران میشود و رسماً حریف میطلبد، سیدحسن رزاز برای مبارزه معرفی میشود. سیدحسن، کاهوتا را خاک میکند، ولی او نمیپذیرد تا اینکه سیدحسن دوباره او را شکست میدهد.
با این شکست، کشتیگیر هندی تمام مدالهایی را که در رقابت با پهلوانهای سرشناس جهان گرفته بود به سیدحسن رزاز تقدیم میکند و میگوید «از امروز تو جهانپهلوان هستی.»، اما سیدحسن قبول نمیکند. این خبر در دنیا میپیچد و هنوز در روسیه، هند، عراق، آلمان، سوئد، عربستان و... سیدحسن رزاز را بهعنوان پیشکسوت کشتی میشناسند.
پهلوان رزاز در مسابقات خارجی بسیاری شرکت داشته و معمولاً جوایز و درآمدهای حاصل از حضور در این مسابقات را در امور خیریه صرف میکرده است. آلعوض با بیان این نکته میگوید «در جریان انقلاب مشروطه، پهلوان رزاز به دلیل همصدایی با مردم، حدود ۴ ماه دستگیر و در باغشاه حبس و مجازات شد. هرچند به دلیل منش پهلوانی و شجاعت و نیکوکاریاش آنقدر میان مردم محبوب شده بود که محمدعلیشاه به دلیل اعتراضات و فشار افکار عمومی مجبور شد این پهلوان نامی را از زندان آزاد کند.»
یکی از فیلمهای برگزیدهٔ جشنوارهٔ عمار ۱۴۰۲ مستندی دربارهٔ پهلوان رزاز با نام «آخرین زنگی زمانه» است. «سیدجمال عودسیمین» تهیهکنندهٔ این مستند که از طریق یک کتاب با سیدحسن رزاز آشنا شده میگوید «وقتی آن کتاب را خواندیم، با این نکته مواجه شدیم که چقدر سلبریتیهای جامعهٔ ایرانی در گذشته متفاوت از امروز بودهاند. این سوژه برایمان مسأله شد که چقدر افرادی که آن زمانها به شهرت میرسیدند و معروف میشدند، با چهرههای امروز متفاوت بودهاند. سیدحسن رزاز در واقع سلبریتی زمان خود بود.»
مرگ مشکوک یک قهرمان مردمی
«مهرداد خاکی» کارگردان این مستند دربارهٔ وفات این قهرمان پهلوان میگوید «اصل ماجرای مرگ سیدحسن هنوز هم مبهم است و معلوم نیست به دست چه کسی به قتل رسیده. اما اینکه او به واسطهٔ سم، مسموم شده واقعیت دارد. عدهای میگویند رضاشاه او را به قتل رسانده و عدهای دیگر برخی جریانات سیاسی آن روز را به این ماجرا مربوط میدانند. فارغ از اینکه عامل این کار چه کسی بوده، ما شاهد فروریختن یک کوه بودیم.»
خانهٔ زیبای این پهلوان نامدار در محلهٔ عودلاجان اکنون به یک هاستل برای گردشگران خارجی تبدیل شده و گردشگران ایرانی هم میتوانند از آن دیدن کنند.
منبع: فارس