شاه دژ یکی از برجستهترین آثار تاریخی اصفهان است که قدمت آن به دوران پیش از اسلام باز می گردد و از این جهت دارای اهمیت است که بر فراز یکی از استراتژیک ترین ناهمواری های اصفهان بنا شده و شواهد تاریخی مهمی را از اصفهان کهن در سینه دارد.
کوه صفه به تمام شهر مسلط و دژ با عظمت آن با ساختار لایهای، به لحاظ دفاعی برای شهری که در مرکز ایران واقع شده و همیشه مورد توجه حاکمان ادوار مختلف بوده، مهم قلمداد می شده است. آن طور که محققان گفتهاند ساخت استحکامات دفاعی در مکانی به دور از مرزها و در ژرفای سرزمین، شیوه و رویه معمولی به خصوص در دوران ساسانی برای دفاع ایمنتر یا به عنوان آخرین سد دفاعی بوده است. باری استحکامات قلعه شاه دژ به جهت دفاع گام به گام در ارتفاعات متفاوتی از کوه صفه بنا شدهاند و شناسنامه معتبری از معماری نظامی در شهر باستانی اصفهان است.
برخی منابع مثل کتاب «الکامل» اثر ابن اثیر، یا کتاب «راحة الصدور و آیة السرور » اثر راوندی، این دژ را بنا شده در دوران سلجوقی خواندهاند اما بررسی محققان و کاوشهای باستانشناسان این روایت را رد کرده است و قدمت آن را متعلق به دوران پیش از اسلام یعنی ساسانیان و برخی سازههای پیرامون این دژ را حتی کهنتر دانستهاند.
تاورنیه، سیاح فرانسوی، در شرح سفر به اصفهان نقل کرده است که داریوش در زمان یورش اسکندر، به قلعه ای بر فراز کوهی سربرافراشته در جنوب اصفهان پناه برده است و یا اینکه راوندی در «راحة الصدور و آیة السرور » به ذکر ساخت شاه دژ توسط ملکشاه سلجوقی بر فراز «دژ کوه» پرداخته است که به عقیده محققان ذکر این عبارت به این معنی است که کوه نامبرده پیش از آنکه ملکشاه، بنایی بر آن بسازد یا بازسازی کند، «دژکوه» نامیده می شد و بدون اینکه دژی بر آن برپا شده باشد، چنان نامی به آن نمیدادند.
آن طور که کارو اوئن میناسیان در کتاب «شاه دژ اصفهان» به شرح و توصیف این دژ با عظمت و آثار پیرامونی آن پرداخته است، آنچه بازمانده یک قلعه کهن و بزرگ با ویرانههایی سوای ویرانههای شاه دژ و در پیرامون آن دیده میشود، «قلعه باستانی» نام دارد و نشان از کهنتر بودن بنای آن از قلعه شاه دژ است. ذکر نکته دیگر در باب آثار پیرامونی و پراکنده در اطراف قلعه شاه دژ، وجود شواهدی از یک گوردخمه مربوط به تدفین مردگان در آیین زرتشتی واقع در غار «قنبر» (جبهه شمالی صفه) است که کنارههای آن با سنگ و ساروج ساخته شده و گواه ارزشمندی از این نوع معماری صخرهای خاص و آیینی در اصفهان است.
از سوی دیگر شواهد تاریخی و بازمانده سازههایی هم از ادوار مختلف تاریخی در «دروازه گل زرد» واقع در شمال شرقی صفه وجود دارد، از جمله آنچه به نام تخت سلیمان می شناسیم و در دوره صفویه بنا شده، یا سنگاب و کتیبههایی که در «چشمه چک چکان» در ارتفاعات دیگر صفه وجود دارد که همه این موارد بیانگر تداوم تاریخی این محوطه است که به گفته کارشناسان و باستان شناسان در حریم شاه دژ باید لحاظ شود.
به همین جهت هم، حریم و عرصه شاه دژ، جهت مصون ماندن آن از آسیبها و تخریبها که همواره از گزند آنها طی سالیان گذشته در امان نبوده، در سال ۱۴۰۰ پس از ۲ فصل کاوش و یافتههایی چون نقاشی دیواری و گچبریهایی که قدمتشان احتمال قریب به یقین به دوران پیش از اسلام یعنی دوره ساسانی برمی گردد، تعیین و ابلاغ شد.
به گفته کارشناسان آنچه تحت عنوان محدوده عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی قلعه شاه دژ در شورای ثبت و حریم وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی کشور به شماره ۱۴۲۸۰ مصوب شده، بر پایه مطالعات تاریخی، مستندات و پایشهای گسترده میدانی صورت گرفته است و از این جهت حفظ این حریم مطابق قوانین و نظرات کارشناسی باستان شناسان برای نگهداشت و حراست از شواهد تاریخی این محوطه اهمیت دارد.
منتقدان و فعالان میراث فرهنگی و طبیعی اما همیشه احداث مراکز تفریحی و گردشگری را بلای جان کوه صفه دانسته اند؛ اتفاقی که شاه دژ هم در سالهای گذشته از آسیب آن در امان نبود و عملیات توسعه فاز دوم تله کابین صفه به دیوار شاه دژ آسیب وارد کرد.
ماجرا از این قرار بود که شهرداری سابق در سال ۹۵ بنا داشت با ایجاد خط دوم تله کابین، گردشگران را به این منطقه باستانی در ارتفاعات صفه بیاورد که شوربختانه در این میان پایههای تلهکابین روی دیوار باستانی شاه دژ نصب شد. کارشناسان اما علاوه بر اینکه نسبت به آسیب دیوار شاه دژ معترض بودند، کشاندن جمعیت پیش از تکمیل کاوشهای باستانشناسان را خطری برای فرسایش این محوطه باستانی می دانستند.
عاقبت اعتراض سازمانهای مردم نهاد میراث فرهنگی و فعالان این عرصه موجب شد این طرح متوقف شود اما زخم تله کابین همچنان بر چهره شاه دژ باقی ماند.
اتفاق دیگری که با ابلاغ حریم شاه دژ، تا این لحظه نتوانسته بر حریم این اثر تاریخی سایه بیاندازد، ساخت هتل هما بود؛ ماجرای ساخت هتل پنج ستاره ماهان در حریم شاه دژ و عرصه کوه صفه به اسفند ۹۴ برمی گردد که بعدها در سال ۹۷ با پیگیری فعالان محیط زیست با استناد به ممنوعیت هرگونه ساخت و ساز در کوه صفه مطابق با ضوابط طرح تفضیلی متوقف شد.
با این وجود در سال ۱۴۰۱ حتی با وجود تصویب و ابلاغ حریم شاه دژ، باز زمزمه هایی در رابطه با پیگیری برای ساخت این هتل در حریم شاه دژ، شنیده شد اما وزارتخانه میراث فرهنگی با استناد به ضوابط حریم آثار تاریخی در پاسخ به استعلام از این وزارتخانه، بر ممنوعیت ساخت این هتل تاکید کرد.
مطابق بند یک ضوابط حریم، تغییر کاربری از وضعیت موجود در محدوده حریم ممنوع است و مطابق بند ۸ آن، ایجاد تاسیسات گردشگری، فرهنگی و طبیعی صرفا می تواند در چهارچوب ایجاد سایت موزه باستانی شاه دژ، جهت نمایش آثار به دست آمده از کاوش های باستان شناسی و با طرح مصوب شده از سوی وزارت و با نظارت در حین اجرا و تایید نهایی در وزارتخانه انجام شود.
در همین پیوند سرپرست هیات کاوش فصلهای اول و دوم در شاه دژ با اشاره به ساختار لایهای این دژ گفت: ساختار معماری مجموعه قلعه شاه دژ از معماری با شیوه شهرسازی در دورههای پیش از اسلام تا قرون میانی اسلامی تبعیت میکند و از همین جهت این نکته حایز اهمیت است که باید دست نخورده و بکر بماند.
فریبا سعیدی افزود: شاهکار لایه ای فضاهای شهری شامل ارگ مرکزی، شارستان و رَبَض( به معنی حومه شهر) به نوعی در قلعه شاه دژ وجود دارد و دلیل آن هم این است که هسته اصلی محوطه شاه دژ، ارگ مرکزی مشرف به شهر اصفهان است که دقیقا از قسمت «نظاره گاه» تسلط کامل بر روی شهر داشته و در ارتفاعات پایین تر، بناهایی با اهمیت ثانویه مثل سربازخانهها، آب بند، آسیاب و انبارها بنا شدهاند.
وی ادامه داد: بر اساس کاوشهای باستان شناسی که در سالهای ۸۴ و ۹۵ صورت گرفت، ارگ مرکزی نیز از سه لایه تشکیل شده است که هسته اصلی آن محل استقرار فرماندهان قلعه بوده و در کاوشها، بقایای نقاشیهای دیواری بر روی دیوارهای آن به دست آوردیم.
وی اضافه کرد: در شمال ارگ مرکزی حدود ۱۲ اتاق و همچنین ورودی غربی و شرقی قلعه کاوش شده است. همچنین در بخش شرقی، برخی دیوارها با گچبری تزیین شده است که معرف گچبری های دوره ساسانی هستند اما متاسفانه این مدرک مهم باستان شناسی به دلیل مرمت بدون نظارت باستان شناس از بین رفت ولی تصاویر آن در گزارش فصل اول کاوشها موجود است.
سعیدی گفت: در لایه دوم ارگ مرکزی آثار تاسیساتی مثل انبار، محل پخت و پز، کارگاه چرم سازی و حمام وجود دارد و در لایههای سوم «جایگاه اشراف» قرار دارد که محل آن در فصل دوم به دست آمد.
به گفته وی در کاوشها و در دیوار جبهه جنوبی ارگ مرکزی، نقاشی های دیواری بَرجا وجود دارد که دارای تزیینات هندسی و گیاهی بودهاند.
این باستان شناس افزود: این نقاشیها از اهمیت زیادی برخوردار هستند چرا که به احتمال مربوط به دوران پیش از اسلام و از لحاظ شواهد تاریخی قابل اثبات هستند.
سعیدی افزود: اصفهان در دوره ساسانی ولیعهد نشین بوده است و به دلیل موقعیت سوق الجیشی کوه صفه و شاه دژ، نظارت کافی و مسلط بر روی تمام راه های ارتباطی شهر وجود داشته و از این لحاظ هم بسیار اهمیت داشته است.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه دیواره لایه سوم شاهدژ به سمت «گردنه باد» صفه قرار دارد و تنها بخش اندکی از این فضای بسیار بارزش کاوش شده است، هرگونه ساخت و ساز غیر از عملیات باستان شناسی در این محوطه به نابودی اسناد و شواهد تاریخی منجر می شود.
سعیدی یادآور شد: عرصه شاه دژ ۱۳ هکتار و حریم آن حدود ۵۰ هکتار است که ما تنها بخش کوچکی از این ۵۰ هکتار را کاوش کرده ایم.
این باستان شناس اظهار داشت: در سطح شهر اصفهان به دلیل تلاقی ساخت و سازها در ادوار مختلف تاریخی، آثار پیش از اسلام به ندرت وجود دارد و قلعه شاه دژ از این لحاظ که قدمتش به دوران پیش از اسلام باز می گردد، اهمیت دارد.
وی تاکید کرد: اگر کسی برای تاریخ اصفهان اهمیت قائل باشد حاضر نخواهد شد بکرترین شواهد باستان شناسی اصفهان با بهانههایی مثل زیرساختهای گردشگری از بین برود چرا که حریم شاه دژ تا ارتفاعات پایین تر مثل جایی که آثار و بقایای یک چهارتاقی ساسانی در جوار آبشار (دروازه شمال) و یا در «پاچنار» (دروازه گل زرد) که «تخت سلیمان» از دوره صفوی قرار دارد، ادامه دارد و این محوطهها هم باید در حریم شاه دژ لحاظ شود.
همچنین عضو شورای فنی میراث فرهنگی استان اصفهان با اشاره به اهمیت حراست از حریم شاه دژ به خبرنگار میراث فرهنگی ایرنا گفت: حفاظت از منظر تاریخی طبیعی کوه صفه اصفهان که نماد پایداری و استواری شهر اصفهان در برابر حوادث و ناملایمات متعدد و بیشمار تاریخی در طول حیات شهر بوده، وظیفه ای ملی است.
علیرضا خواجویی افزود: اقدامات ناخوشایند که چه در گذشته و چه در حال بر سر میراث طبیعی و تاریخی شهر آمده نشان از بیتوجهی کامل نسبت به این میراث ارزشمند است.
وی با اشاره به ساخت و سازهایی که در ادوار گذشته در حریم برخی میراث تاریخی و طبیعی رخ داده است، نسبت به تخریب و تعدی به حریم شاه دژ هشدار داد و گفت: استوانه ناهمگون بتنی منبع آب که زخمی عمیق و غیرقابل جبران بر کوه آتشگاه که جایگاه آثار تاریخی باارزش گذشتگان و بخش مهمی از هویت شهر است، بوجود آورده و این نمونه ای از بیتوجهیها در سالهای گذشته است.
خواجویی ادامه داد:در سالهای اخیر کوهخواری آشکار و تخریب حریم منظرِ کوه شیری که نمادی طبیعی و شاخصه شهرِ اصفهان از جانب غرب و به ابوالهل اصفهان مشهور است، نمونهای دیگر از این مداخلات مخرب محسوب میشود.
وی اضافه کرد: ساخت و سازهای متعدد بلند مرتبه پیرامون کوه شیری موجب محو شدن آن شده و حتی نامی از کوه شیری نیست و به نام شهرک پیرامون آن خوانده میشود.
عضو شورای فنی میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان گفت: با چنین تخریبهایی پیرامون این دو اثر تاریخی و طبیعی بیم آن می رود که مداخلات بیش از حد در کوه صفه، حریم این اثر تاریخی و طبیعی را مخدوش و شواهد تاریخی را نابود کند.
عضو شورای فنی میراث فرهنگی اصفهان گفت: علا.ه بر تصویب عرصه و حریم شاه دژ به عنوان میراث تاریخی، همچنین پیشنهاد شد محور تاریخی طبیعی شهر اصفهان که چند سالی است مطالعات پرونده آن برای ثبت جهانی در دست اقدام است، تا کوه صفه امتداد یافته و به عنوان منظر فرهنگی شهر اصفهان جهت ثبت در فهرست میراث جهانی ارائه شود.
به گزارش ایرنا، شاه دژ از قلاع دوره ساسانی محسوب می شود که بر فراز کوه صفه واقع در جنوب اصفهان قرار دارد.
ویرانههای شاه دژ دارای قسمت های مختلف از جمله ارگ مرکزی، جایگاه اشراف، سربازخانه شرقی و ۶ دروازه به نام هایی چون «دروازه گل زرد» و «دروازه گُذر گَردنه باد» و همچنین برجها و دیوارهای متعدد در ارتفاعات صفه جهت دفاع گام به گام بوده است.
این قلعه بعدها در دوره سلجوقیان، به تصرف پیروان فرقه اسماعیلیه در اصفهان یعنی احمدبن عبدلملک عطاش درآمد و از این جهت این قلعه نیز در زمره قلاع اسماعیلیه گنجانده میشود.
در نهایت اما سلطان محمد شاه سلجوقی بر پیروان اسماعیلیه در اصفهان پیروز شد و با تسخیر قلاع شاه دژ، پس از چند روز از کشتن احمدبن عبدلملک عطاش، دستور به ویرانی آن داد.
قلعه شاه دژ در سال ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت و عرصه و حریم آن در سال ۱۴۰۰ از سوی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تصویب و ابلاغ شد.
منبع: ایرنا