سیاست موازنه، کاربرد و انواع گوناگونی در نظام بینالملل دارد؛ این نوع سیاست بر اساس ایجاد توازن میان قدرتها، جریانهای داخلی یا بینالمللی شکل میگیرد تا طی آن، کشورها و گروههای در حال رقابت با اتکا به این امکان بتوانند ضمن تامین منافع و مصالح خود، از پیامدهای این قبیل رقابتها در امان مانده و شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی را به نفع خود تغییر دهند.
رسانهها و کارشناسان مسائل نظامی و امنیتی عملیات تنبیهی «وعده صادق» را نقطهعطف جدیدی در معادلات منطقه میدانند که نقش قابل ملاحظهای در ارتقای سیاست موازنه جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده و شرایطی را فراهم آورد که ایران و رژیم غاصب صهیونیستی از جنگ در سایه و نیابتی خارج شده و اقدام به جنگ مستقیم و عبور از خطوط قرمز یکدیگر کردند و ناتوانی از پاسخگویی رژیم غاصب باعث شد تا معادلات جدیدی در منطقه غرب آسیا به نفع ایران رقم خورده و بر قدرت بازدارنده ایران صحه گذارد؛ این عملیات ظفرمندانه کمک کرد تا جمهوری اسلامی ایران با تثبیت خود بهعنوان یک قدرت موشکی و پهپادی در منطقه و فراتر از منطقه، این پیام صریح را به دوستان و دشمنان خود انتقال دهد که توانایی پاسخ متوازن به هرگونه تهدید علیه خود را دارد. عملیات گسترده موشکی و پهپادی ایران، نمایش قدرتی از جانب قوای مسلح کشور به تجاوزگریهای اخیر اسرائیل بود که علاوه بر احیای قدرت بازدارندگی ایران، عیار رژیم غاصب صهیونیستها را برای همگان آشکار کرد؛ اقدامی که با تلاش واشنگتن و طرفهای غربی برای کاهش تنشها و عدم تصاعد بحران، نشان داد که رژیم غاصب فقط در اتخاذ استراتژی هزار خنجر و قتلعام غیرنظامیان تبحر دارد و ادعاهای نظامی و امنیتی که از آن بهعنوان ارتش مقتدر یاد میکند، افسانهای بیش نیست؛ واقعیتی که پس از طوفانالاقصی و عملیات وعده صادق افشا شد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عملیات تنبیهی «وعده صادق» با سیاست موازنه به مصاف رژیم غاصب صهیونیستی رفت و در این موازنه با صرف هزینه اندک، دستاورد بزرگی را کسب کرد و توانست بازدارندگی مطلوبی را به ارمغان آورد و قدرت تسلیحاتی کشور را برای دستیابی به هدف اصلی محقق کند؛ منافع حاصل از این عملیات در بخشهای گوناگون قابل احصاست:
سرمایه اجتماعی: این گزاره از دو منظر قابل بحث است؛ نخست سرمایه اجتماعی که با این عملیات در داخل کشور برای نظام بازتولید شده و از سوی دیگر سرمایه اجتماعی که با عملیات سپاه در شامگاه بیستوپنجم فروردینماه در میان حاکمان، سیاستمداران و مردمان کشورهای دیگر، بهویژه کشورهای منطقه برای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران پدید آورد.
دیپلماسی عمومی: پس از عملیات وعده صادق پیامهای آشکار و پنهان بسیاری به جهانیان ارسال شده است که یکی از مهمترین آنها جلب حمایت جهانی از ملت مظلوم فلسطین بود که از سوی جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها کشوری که به صورت جدی و آشکار از آرمان آزادی فلسطین و مردم غزه حمایت میکند، به جهانیان اعلام شد، درحالی که کشورهای مدعی حقوق بشر و حاکمان عربی درمقابل این جنایات سکوت وبعضا مواضعی درحمایت ازاین رژیم نامشروع اتخاذ کردند؛ بنابراین انجام این عملیات توانست، محبوبیت جمهوری اسلامی ایران درجهان اسلام وهمچنین درسطح جهان راارتقا داده وگام مهمی درراستای پیشبرد دیپلماسی بردارد.
تابوشکنی منطقهای: نکته مهم دیگرجسارت وتابوشکنی نظام جمهوری اسلامی ایران درحمله مستقیم با اعلام رسمی به سرزمینهای اشغالی است تا تصویری که پیش از این در افکار عمومی جهان و همچنین نظامهای سیاسی منطقه از رژیمصهیونیستی شکل گرفته و این دولت جعلی به عنوان یک قدرت اطلاعاتی و نظامی مطرح بود را از بین برد رژیمی که با سرمایهگذاری گسترده در بخش تسلیحات طی سالهای گذشته شکل گرفته است و با دروغهای ساختگی مانع از این شده است تا رقبا و مخالفان این رژیم اقدام نظامی مستقیمی را علیه اسرائیل داشته باشند؛ تابویی که توسط جمهوری اسلامی ایران شکست و نیروهای مسلح کشورمان با ۲۰ درصد از قدرت علیه صهیونیسستها اقدام کردند و قدرتهای غربی و مرتجع منطقهای به کمک صهیونیستها آمدند.
به اذعان کارشناسان ومتخصصان بینالمللی عملیات تنبیهی «وعده صادق» منجر به خوداتکایی، تقویت باور و روحیه ملی در کوتاه مدت، میان مدت وبلندمدت شد و این امر درحکمرانی داخلی کشور وجهان اسلام پس ازعملیات وعده صادق دو محور پایهریزی نظام حکمرانی قوی داخل کشور وپیشگامی درنهادینه سازی حکمرانی نرم در کشورهای منطقه وجهان اسلام برای افزایش عمق راهبری جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه و جهان اسلام را ایجاد کرد تا طی آن، حکمرانی نرم و در زیست بوم سیاسی و اجتماعی کشورهای منطقه و جهان اسلام بهعنوان یک راهبرد کلان مورد توجه قرار گرفته و راهگشای سایر دولتها باشد. عملیات موفقیتآمیز وعده صادق تحولات زیادی را در منطقه غرب آسیا ایجاد کرد که شامل مواردی از جمله تحولات امنیتی، نظامی، رسانهای و روایی میشود.
تحولات امنیتی: تقویت و افزایش توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران یکی از تاثیرات این عملیات بود، چرا که انجام اقدام مؤثر نظامی در اعماق سرزمینهای اشغالی ازسال۱۹۶۷، یکی ازآرزوهای تحققنیافته بسیاری ازکشورهای منطقه بوده است. شناسایی خلأهای امنیتی سیستمهای دفاعی- امنیتی رژیمصهیونیستی ازدیگر دستاوردهای این عملیات بود چرا که گستردگی عملیات، تنوع مکانهایی که مورد هدف قرار گرفت و سلاحهایی که در این عملیات استفاده شد، رژیمصهیونیستی را وادار کرد تا بیشتر فناوریهای ضدموشکی آمریکایی و خودش را برای دفع آن به کار ببرد و در مقابل، جمهوری اسلامی ایران از تعداد زیادی از پهپادها و موشکهایی که اطلاعات آنها از قبل موجود بود، استفاده کرد.
ازسوی دیگر این عملیات را میتوان الگویی از بازدارندگی همهجانبه منبعث از اسناد کلان و سیاستهای کلی نظام شامل چهار رکن و مؤلفه اساسی مشارکت مردمی، خودکفایی، بازدارندگی فناورانه صنعتی اعم ازموشکی وپهپادی و بازدارندگی منتج از فناوریهای سایبری ومبتنی برهوشمندسازی برشمرد. همچنین عملیات وعده صادق پایان تبلیغات نفوذناپذیری پدافند هوایی رژیمصهیونیستی نیز بود، سامانههای متعدد پدافندی در این عملیات شامل سامانههای پدافندی مستقر در پایگاههای نظامی آمریکا در عراق، سوریه و اردن، جنگندههای پرتعدادآمریکایی، انگلیسی ورژیمصهیونیستی درطول مسیر، سامانههای پدافندی ناوهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و... مستقر دردریای سرخ و مدیترانه، سامانههای پدافندی برد بلند پیکان و میانبرد فلاخن داوود رژیمصهیونیستی و سامانه پدافندی برد کوتاه گنبدآهنین رژیمصهیونیستی در مسیر فلسطین اشغالی قرار داشتند که همگی در این عملیات مورد استفاده قرار گرفتند و با توجه به تسلیحات به کار گرفته شده از سوی جمهوری اسلامی ایران، صهیونیستها نتوانستند کارآمدی قابل قبولی را از خود نشان دهند. در بخش تحولات رسانهای و روایی نیز عملیات وعده صادق سیمای جدیدی از حکمرانی تابآور جمهوری اسلامی ایران را به منصه ظهور رسانده و توان نظام را در مقابل آیندهپذیری، آمادگی در مقابل دفع تهدیدات و بازیگر دربرابر چالشهای پیچیده رانمایان کرد.
البته عملیات وعده صادق پایان ماجرا نیست، بلکه شروع دوره جدیدی از شکلگیری روایت ایران بزرگ، ایران منطقهای و ایران بینالمللی است و نشان میدهد عمق راهبردی و فرا سرزمینی ایران، فقط موشکها و پهپادهایی نیستند که از مسافت ۱۵۰۰کیلومتری شلیک شدند و ناظران را در حیرت و شگفتی فرو برد بلکه نشان میدهد حرف جدید ما برای جهان آینده چیست. گزافه نیست که بگوییم عملیات وعده صادق موتور محرک جوانان آرمانگرای غربی بود که توانست تجمعات اعتراضی علیه رژیمصهیونیستی را در دانشگاههای غرب به حرکت درآورد. تحولات نظامی سوء علیه جمهوری اسلامی ایران پس از عملیات وعده صادق را میتوان از چند منظر مورد بررسی قرار داد:
انتقال جنگ نیابتی به جنگ محدود مستقیم: برخی کارشناسان نظامی معتقدند، با عبور طرفین درگیری (رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران) از خطوط قرمز یکدیگر، اتمسفر درگیریها به سمت جنگ محدود نظامی پیش رفت. ناظر به پاسخ ایران به اقدام جنایتکارانه رژیمصهیونیستی در دمشق با عملیات «وعده صادق» به نظر میرسید این بار رژیمصهیونیستی با یک اقدام دیگر موجب تشدید درگیریها میشود، اما گذر زمان همه گمانهزنیها را باطل کرده و نشان داد صهیونیستها قادر به خروج از لاک خود در مقابل ایران نیستند.
تحدید توان نظامی ایران در داخل کشور: پس از عملیات وعده صادق، توان تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران نگرانی بسیار زیادی برای کشورهای غربی و رژیمصهیونیستی ایجاد کرد و ضرورت جلوگیری از افزایش توان تسلیحاتی، نظامی و دفاعی کشورمان را برای دستگاه اطلاعات نظامی رژیمصهیونیستی و کشورهای غربی به ویژه آمریکا پدید آورد. این هدف بلندپروازانه ممکن است اهدافی را برای ضربه به توان نظامی ایران به صهیونیستها ارائه دهد؛ بنابراین بعید نیست که صهیونیستها همچون گذشته انجام اقدامات خرابکارانه در صنایع نظامی، هدف قرار دادن مخازن دپوی تسلیحات، ترور دانشمندان نظامی به ویژه در صنایع موشکی و پهپادی و مراکز تحقیق، تولید و پژوهش صنایع نظامی را در دستور کار قرار دهند.
هدفگیری بازوان منطقهای جمهوری اسلامی ایران: از سوی دیگر اقدام مستقیم علیه ایران قطعا هزینههای جبرانناپذیر و هنگفتی را به رژیمصهیونیستی وارد میکند، ازاین جهت رژیمصهیونیستی درگام اول بازوان منطقهای ایران را درعراق، سوریه، لبنان و... مورد هدف قرار داده و زمینه تضعیف آنها را فراهم میکند؛ راهبردی که پیش از این نیز مورد توجه این رژیم آپارتاید بود، اما مروری بر تحولات نشان میدهد که رژیمصهیونیستی پس از عملیات وعده صادق بر شدت تهاجماتش علیه محور مقاومت ـ که با کمک دولتهای غربی انجام میشود ـ افزوده است.
نکته، اما این است که این اقدام آنها تاکنون نتیجه معکوس داده و محور مقاومت همچنان و پرقدرتتر از گذشته به اقدامات خود ادامه میدهد. مهمترین اقداماتی که ممکن است از سوی رژیمصهیونیستی دنبال شود را میتوان به موضوعاتی همچون تقویت جنبشهای اعتراضی و اپوزیسیون ایران برای ایجاد ناامنی داخلی، افزایش حملات سایبری در چهار سطح، جاسوسی و کسب اطلاعات، قطع خدمترسانی عمومی، خرابکاری صنعتی و اقدامات سایبری با اهداف تبلیغاتی و رسانهای، ترور، خرابکاری، بمبگذاری و اقدامات ضدامنیتی مشابه، جذب نیرو و شبکهسازی از میان افراد در مشاغل حساس و کلیدی، تقویت اعتراضات با مبنای اقتصادی و معیشتی و ... است که بدون تردید با تدابیر اتخاذشده از سوی نهادهای ذیصلاح خنثی میشود و رژیمصهیونیستی نمیتواند برنده مقابلهبهمثل با ایران اسلامی باشد.
رجوع به تجربیات حکایت از این واقعیت دارد که عملیات تنبیهی وعدهصادق معادلات و قواعد درگیری و بازدارندگی را به نفع ایران و محور مقاومت تغییر داد و اگر رژیمصهیونیستی از این به بعد بخواهد هر اقدامی علیه ایران و متحدانش انجام دهد باید دهها بار به تبعات ناشی از این مسأله بیندیشد و بپرسد که اگر حمله کنیم نتیجه آن چه میشود؟ و پاسخ مجدد ایران چگونه خواهد بود؟ زیرا بنا بر ابراز نظر مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی کشور پاسخ بعدی بهمراتب دردناکتر خواهد بود.
از همین رو کارشناسان به این مسأله اذعان دارند که وضعیت رژیمصهیونیستی به دو بخش قبل و بعد از عملیات وعدهصادق تقسیم شده است و شرایط آنها بسیار مخاطرهآمیزتر شده است، بهنحویکه حتی متحدان سنتی خود را نیز از دست داده است. رژیم جعلی صهیونیست قبل از این عملیات، خود را فوققانون میدانست و هر کاری که میکرد، آمریکا و کشورهای اروپایی هم از او حمایت میکردند، اما زمانی که پای ایران به میان آمد همه آنها عقب کشیدند. بعد از حمله ایران به اسرائیل، جو بایدن به مدت ۲۵ دقیقه با نتانیاهو تلفنی صحبت کرده و صراحتا به وی گفت که در هیچ عملیات ضدایرانی شرکت نمیکند، حال آنکه بعد از طوفان الاقصی خود را به سرزمینهای اشغالی رسانده و حمایت خود را از جنایت صهیونیستها اعلام کرد. مجموعه این اتفاقات باعث تقویت روحیه محور مقاومت شد و بر اقتدار ایران افزود و تبعات آن را در فعالیتهای دیپلماتیک نیز میتوان پیگیری کرد.
منبع: روزنامه جام جم