این روزها در دهه کرامت که دلمان را به مضجع نورانی آقا علی بن موسی الرضا گره زدهایم، از خودتان میپرسید آقا جان! چه کار میتوانم انجام دهم که رضایت شما و خدا را به دست بیاورم و ناگاه افق نگاهتان بر فرزندان قفل میشود و جوابتان را میگیرید.
به همین خاطر فوری تلفن همراهتان را بر میدارید و عبارت توصیههای امام رضا (ع) برای تربیت کودکان را جست و جو می کنید، ما برای پاسخ به این دغدغه شما با استاد حوزه و دانشگاه حجتالاسلام سیدمحمدباقر علمالهدی گفتوگو کردیم تا برایمان از شیوه تربیتی سیره رضوی برای نسل نو بگوید. با ما همراه باشید:
مهمترین بعد زندگانی امام رضا (ع)
در همین ابتدا شاید برایتان جالب باشد که مهمترین ابعادی که در زندگانی حضرت رضا (ع) به عنوان یک اصل وجود دارد، ساختن جامعه برتر برای آینده زندگانی انسانها است. برای همین میتوان گفت سرمایهگذاری در مباحث تعلیم و تربیت از مهمترین دغدغه امام رضا (ع) بوده است. همان مباحث تربیتی که بر روشهای رفتاری، روشهای عاطفی و روشهای شناختی استوار است.
آیا شما هم از آن دسته والدینی هستید که با سؤالهای عجیب و غریب کودکتان روبرو شدهاید و برای پاسخ به آن سؤالها لحظهای مکث کردهاید. اما نگران نباشید، در این زمینه حجتالاسلام علمالهدی میگوید چون انسان نیازمند به معرفت و شناخت است و شناخت زیربنای گرایشهای انسانی است و بعد این گرایشها در رفتار انسانها متبلور میشود، در مواجهه با این سؤالهای کودکان نباید ترسید.
روشی که سیره رضوی به ما یادآوری میکند
شخصی از اصحاب امام رضا (ع) به نام بزنطی نقل میکند یک نفری از ماوراءالنهر بلخ خدمت امام رضا (ع) آمد، گفت آقا از شما سؤالاتی دارم و اگر جواب مرا بدهید، من معتقد به امامت شما میشوم، حضرت (ع) فرمود از هر چه میخواهی بپرس.
گفت آقا من را خبر بده از خدا، خدا کجاست؟ چطور بوده؟ و به چه چیزی تکیه کرده؟ امام رضا (ع) فرمود «إِنَّ اَللَّهَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَيْنٍ وَ كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِلاَ كَيْفٍ وَ كَانَ اِعْتِمَادُهُ عَلَى قُدْرَتِهِ»؛ خداوند به وجود آورنده مکان است بدون اینکه مکانی داشته باشد، به وجود آورنده کیفیتها است بدون اینکه کیف و کیفیتی داشته باشد و اعتمادش برقدرت خودش است، یعنی مکان از عوارض جسم است و خدا جسم نیست، کیفیت مربوطه به مخلوق خدا است، لازمه کیفیت محدودیت است، خدا محدود نیست، خدا بر قدرت خودش تکیه کرده و هستی را از جایی دریافت نکرده است.
این مرد بلخی تا سخنان امام رضا (ع) را شنید، بلند شد و سر حضرت را بوسید و همان جا شهادتین را بر زبانش جاری کرد و جزء ارادتمندان آن حضرت شد.
البته شاید امام رضا (ع) این پاسخ فلسفی که به این مرد داد، حسب مذاق و نوع اندیشههای او بوده که این چنین پاسخ دادند.
«موعظه» با این شرط اثر دارد
حجتالاسلام علمالهدی در ادامه از روش دیگری با عنوان «روش تربیتی موعظه» سخن میگوید و میافزاید امام رضا (ع) میفرماید «موعظه یک بازدارندهای است که با خوف نزدیک شده است»، در واقع موعظه همان بیانی است که دلها به وسیله آن نرم میشود، نگاهها به وسیله آن تأثیر میپذیرد و انسان را از خواب غفلت بیدار میکند.
اما همین موعظه شرط و شروطی دارد تا بتواند تأثیر خودش را بگذارد از جمله همراهی موعظه با مهرورزی و تکریم شخصیت یا ایجاد فضای عاطفی تربیتی که اثر موعظه را چند برابر میکند. البته کافی است یکبار با محبت فرزندتان را «موعظه» کنید تا نتیجه اش را در همان لحظه ببینید.
چون محبت، عشق و ابراز محبت یک ودیعه خاص در درون دل همه انسانها است و بر همین اساس بیشترین گرایش انسان به این بخش از تعاملهای انسانی شکل میگیرد، شما هم اگر به خاطرات گذشتهتان برگردید بیشترین چیزی که یادتان میآید مربوط به محبتها و مهرورزیها است.
احترام به فرزند به شیوه امام رضا (ع)
بله! امام رضا (ع) آموزگار این بخش است و این روش را برای تربیت جامعه، خصوصاً برای نسل نو و جوان اعمال کرده است. امام رضا (ع) یک فرزند به نام امام جواد (ع) داشتند، حضرت رضا (ع) هیچ موقع ایشان را به اسم صدا نمیکردند، یعنی برای تکریم بیشتر فرزندشان او را با کنیه «ابوجعفر» مورد خطاب قرار میدادند. این نکته مهمی است که حضرت (ع) محبت و مهرورزی خودش را از تکریم شخصیتی فرزندشان آغاز کرده است.
این استاد حوزه میگوید امام رضا (ع) به ارادتمندانشان یاد میدهد که به فرزندانتان احترام بگذارید، خصوصاً در جمع. برای همین اسم امام جواد را نمیآورد و میفرمود «ابو جعفر» زیرا در میان عرب سخن گفتن و صدا کردن با کنیه یعنی حرمت گذاشتن.
برای همین وقتی کودکان، نوجوانان و جوانان یک چنین تعاملاتی را از حضرت (ع) میدیدند، نسبت به امام رضا (ع) ابراز عشق و علاقه میکردند. حتی در تاریخ درباره نحوه تعامل حضرت (ع) با کارگزاران، کارمندان و کارگرانش سخن به میان آمده است، به گونهای که حضرت بر سر سفره این خدمتکارانشان مینشستند و بعد همهشان را صدا میزدند و مورد خطاب قرار میدادند.
چرا امام رضا (ع) را «رئوف» میخوانند؟
حجتالاسلام علمالهدی ادامه میدهد این روش و منش امام رضا (ع) بیانگر این است که در نظر حضرت (ع) همه افراد دارای یک ارزش و یک جایگاه حقوقی خاص و دارای مقام هستند، ملاک ارتباط امام رضا (ع) با مخاطبین ملاکهای مادی و دنیوی نبود. بلکه ملاک انسانی بود و با همه افراد بر اساس معیارهای انسانی رفتار میکرد.
این روش یک روشی است که در حقیقت ارتباطات را آسان میکند و بیشترین تأثیر را در فرآیند تربیتی انسانها میگذارد، در واقع اگر تربیت شناختی، عاطفی یا رفتاری باشد، فضای تربیتی همسو با آن تنظیم میشود.
شاید به همین خاطر است در زیارتنامه امام رضا (ع) آمده است «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْاِمَامُ الرَّئوُف»؛ زیرا حضرت نسبت به همه مردم مهربان بودند. در روش تربیتی، امام رضا (ع) مهمترین کاری که کردند حساب و کتاب زندگی و تعاملشان را از مردم جدا نکرد، در میان مردم بود و با عمل و رفتار خودشان به مردم درس زندگی و درس فضیلت میداد.
دیگر روش تربیتی حضرت (ع)، بر پایه امر به معروف و نهی از منکر بود، به گونهای که حضرت از کنار هیچ منکری عبور نمیکرد، مگر اینکه مرتکبان منکر را مورد نصیحت و خطاب قرار میداد.
از سویی دیگر امام رضا (ع) نسبت به آنچه که میگفتند عامل بودند، یعنی اول عمل میکردند و بعد هم مردم را مورد خطاب قرار میدادند، مخصوصاً نسبت به افرادی که نوجوان و جوان بودند، زیرا معمولاً این افراد یک روحیه کنشگری خاص و بالایی دارند. حضرت (ع) با این افراد بسیار مهربانانه مینشستند و سخن میگفتند و در حلقه بحث آنها شرکت میکردند.
به امید روزی که حاصل تمسک به شیوه تربیتی امام رضا (ع) را در فرزندانمان ببینیم.
منبع: فارس