حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، مدیر موسسه منبر آسمانی و کارشناس مذهبی درمورد زندگی امام هادی علیهالسلام بیان کرد: در ایام ولادت پرنور حضرت امام؛ ابوالحسن علی النقی الهادی علیهالسلام امام دهم شیعیان، قرار داریم و برای آشنایی بیشتر با حضرت علیه السلام به چند نکته مهم از تولد ایشان اشاره مینمایم:
امام هادی علیهالسلام در نیمه ذی الحّجه سال ٢١٢ هجری در اطراف مدینه در محلی به نام «صَریا» به دنیا آمد. مادر ایشان، بانوی گرامی حضرت «سمانه» زنی با فضیلت وتقوا بود.
مشهورترین القاب امام دهم، نقی و هادی است و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز، میگویند. امام هادی علیهالسلام در سال ٢٢٠ هجری پس از شهادت پدر گرامیش در هشت سالگی بر مسند امامت نشستند.
مدت امامت ایشان ٣٢ سال وعمر شریفش ٤١ سال و چند ماه بود ودر سال ٢٥٤ در شهر سامرّاء به شهادت رسیدند.
« اى زادهى جواد و بسان پدر جواد مهرت نشد که قهر به سوى گدا کند افتادهام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند دست گدایى من و دامان تو بلى جز سوى تو گداى تو رو در کجا کند
من بنده ذلیلم و تو خسرو جلیل چونت ثنا کنم که خدایت ثنا کند»
روزگار خاص امام هادی علیه السلام
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: روزگار حیات امام هادی علیهالسلام روزگار پرفراز و نشیب و سختی بود که همزمان با خلافت افراد مختلفی از بنی العباس بود، لذا بررسی شرایط سخت حیات امام هادی، نکات و درسهای زیادی برای ما خواهد داشت و به دو مورد از مهمترین محورهای حضرت اشاره مینمایم:
سازمان وکالت امام هادی علیهالسلام
با توجه به شرایط سخت و خفقانی که حاکم بود در برقراری ارتباط با شیعیان که در شهرها و مناطق گوناگون و دور و نزدیک، از طریق شبکه ارتباطی وکالت مرتبط بودند.
هدف سازمان وکالت چه بود؟
هدف اصلی این سازمان عبارت بود از: ۱. جمع آوری خمس، زکات، نذورات و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا وتحویل آن به امام ۲. پاسخگویی امام به سؤالات ومشکلات فقهی وعقیدتی شیعیان ۳. و توجیه سیاسی شیعیان توسط وکلای امام بود.
چهار ناحیهی اصلی وکلای امام هادی علیهالسلام عدم تماس مستقیم بین امام وپیروانش، نقش مذهبی سیاسی وکلا را افزایش داد، به نحوی که کارگزاران (وکلای) امام مسئولیت بیش تری در گردش امور یافتند.
وکلای امام به تدریج، تجربیات ارزندهای را در سازماندهی شیعیان در واحدهای جداگانه به دست آوردند.
این کارشناس مذهبی گفت: گزارشهای تاریخی متعدد نشان میدهد که وکلا، شیعیان را بر مبنای «نواحی گوناگون» به چهارگروه تقسیم کرده بودند: نخستین ناحیه، بغداد، مدائن وعراق (کوفه) را شامل میشد. ناحیه دوم، شامل بصره و اهواز بود. ناحیه سوم، قم و همدان و بالاخره ناحیه چهارم، حجاز، یمن ومصر را در بر میگرفت.
نامه امام هادی به وکیل خویش
هرناحیه به یک وکیل مستقل واگذار میشد که تحت نظر او کارگزاران محلی، منصوب میشدند. اقدامات سازمان وکالت را در دستورالعملهای حضرت هادی علیهالسلام به مدیریت این سازمان، میتوان مشاهده کرد.
نقل میشود که آن حضرت طی نامهای در سال ٢٣٢ ه. ق، به «علی بن بلال»، وکیل محلی خود (در بغداد) نوشت: من ابوعلی (بن راشد) را به جای علی بن حسین بن عبد ربه منصوب کردم. این مسئولیت را بدان جهت به او واگذار کردم که وی از صلاحیت لازم به حد کافی برخوردار است، به نحوی که هیچ کس بر او تقدم ندارد. میدانم که تو بزرگ ناحیه خود هستی، به همین جهت خواستم طی نامه جداگانهای تو را از این موضوع آگاه کنم. در عین حال، لازم است از او پیروی کنی و وجوه جمع آوری شده را به وی بسپاری. پیروان دیگر ما را نیز به این کار سفارش کن و به آنان چنان آگاهی ده که وی را یاری کنند تا بتواند وظایف خود را انجام دهند.
اثبات ولایت فقیه
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی مطرح کرد: سازمان وکالت صرفاً به خاطر مسائل حکومتی و سختگیریها شکل نگرفت و در واقع تدبیر امامان اهلبیت علیهمالسلام برای آماده نمودن شیعیان در دوران غیبت و ارتباط آنها با فقها و نمایندگان امام هم بود؛ بنابراین اگر ما در پی بررسی و تحلیل مرجعیت تقلید شیعه و ارتباط مقلدین با مراجع عظام هستیم حتماً باید نیم نگاهی به سازمان وکالت نیز داشته باشیم.
سختگیریهای متوکل در مورد شیعیان متوکل یکی از جنایتکارترین خلفای عباسی بود. او در دشمنی با امیرمؤمنان علیهالسلام وخاندان وشیعیان او دلی پر کینه داشت و دوران حکومت او برای شیعیان وعلویان یکی از سیاهترین دورانها به شمار میرود.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: از آن جا که نمیتوان همه جنایات او را در این بحث فشرده بیان کرد، فقط به برخی از جنایات او نمونهوار اشاره میکنیم:
دشمنی با علویان در حکومت او گروهی از علویان زندانی یا تحت تعقیب ومتواری شدند که از آن جمله میتوان از «محمد بن صالح» از نوادگان امام مجتبی علیهالسلام و «محمدبن جعفر» یکی از مبلّغان حسن بن زید که در طبرستان قیام کرده بود، نام برد. تخریب مزار مطهر سیدالشهدا متوکل در سال ٢٣٦ قمری دستور داد آرامگاه سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام و بناهای اطراف آن ویران و زمین پیرامون آن کشت شود و نیز، در اطراف آن پاسگاههایی برقرار ساخت تا از زیارت آن حضرت جلوگیری کند.
گویا هیچ یک از مسلمانان حاضر به تخریب قبر امام حسین علیهالسلام نبوده است، زیرا او این کار را توسط شخصی به نام «دیزج» انجام داد که یهودی الأصل بود. متوکل اعلام کرد: رفتن به زیارت حسین بن علی ممنوع است و اگر کسی به زیارت او برود، مجازات خواهد شد. او میترسید قبر امام حسین علیهالسلام پایگاهی بر ضد او شود ومبارزات وشهادت آن شهید بزرگوار الهام بخش حرکت و قیام مردم در برابر ستمهای دربار خلافت شود. اما شیعیان و دوستداران سرور شهیدان در هیچ شرایطی از زیارت آن تربت پاک باز نایستادند و زائران، انواع صدمهها و شکنجهها را تحمل میکردند و باز به زیارت میرفتند.
او گفت: پس از قتل متوکل دوباره شیعیان با همکاری علویان قبر آن حضرت را بازسازی کردند. خراب کردن قبر امام حسین علیهالسلام مسلمانان را به شدت خشمگین ساخت؛ به طوریکه مردم «بغداد» شعارهایی برضد متوکل بر در ودیوارها و مساجد مینوشتند وشعرای مبارز و متعهد، با سرودن اشعاری، او را «هجو» میکردند.
رزمایش اربعین فقط زیارت نیست!
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: در طول تاریخ، همیشه ظالمان و طاغوتها از زیارت مزار مطهر سیدالشهدا توسط شیعیان واهمه داشتند، چون میدانستند این زیارت روحیه ظلم ستیزی و مقاومت شیعه را تقویت میکند، در این سالهای اخیر و قرن حاضر نیز که به برکت مجاهدت شاگردان راستین مکتب اهلبیت، علما و فقها و نیز رشادت شهدای کم نظیر جبهه مقاومت، راه زیارت اربعین هموار شده است، بوقهای لجن پراکنی دشمن فعال شده و میخواهند رونق رزمایش اربعین را کم کنند، لذا بر همهی ما وظیفه است که ان شاءالله با حضور حداکثری در رزمایش عظیم اربعین دوباره با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تجدید عهد و پیمان نمائیم.