در همان روز‌هایی که مردم در مواجهه با بیماری کرونا خود را تنها می‌دیدند، شهید آیت‌ا... رئیسی نخستین دستورکار و رویه خود را احیای مفهوم و جایگاه دولت تعریف کرد.

سخنگوی اقتصادی دولت روز گذشته پس از برشمردن اقدامات دولت سیزدهم در مدیریت اقتصادی کشور تصریح کرد، شهیدرئیسی به معنای واقعی احیاگر نهاد دولت بوده است. اقداماتی که سیداحسان خاندوزی برشمرد، متنوع بودوحوزه‌های پرشماری را شامل می‌شود.

کاهش نرخ فقر به گواه گزارش بانک جهانی، پایدارشدن رشد اقتصادی در چهار سال گذشته، بازهم به گواه بانک جهانی، آن هم به‌رغم دهه از دست رفته در دولت قبل، چندبرابرشدن فروش نفت، افزایش شدید درآمد‌ها و مؤدیان مالیاتی و موارد دیگری از این دست. وزیر امور اقتصادی و دارایی، پس از برشمردن این دستاوردها، به نکته‌ای مهم اشاره کرد، آن نکته این بود: «برشمردن نقاط مثبت به معنای نادیده گرفتن نقاط ضعف نیست، هر دولتی که کار و اقدام داشته باشد، حتما نقاط قابل نقد هم دارد، اما خوشحالیم که کارشناسان می‌توانند به اقدامات انجام‌شده دولت انتقاد کنند، نه به رهاکردن کشور و ترک فعل‌ها.» در انتهای همین گزاره بود که وی گفت: «بنابراین می‌توانیم دولت شهید رئیسی را به معنای واقعی احیاگر نهاد دولت نام‌گذاری کنیم.»، اما معنای سیاسی این سخن چیست و گزاره حاوی چه معنایی برای حوزه‌های کلان مدیریتی و چشم‌انداز توسعه‌ای کشور است؟

واقعیتی که مردم تجربه کردند
آنچه وزیر اقتصاد گفت، صرفا بر آمار‌های نهاد‌های داخلی یا بین‌المللی متکی نیست، واقعیتی است که مردم ایران تجربه کردند؛ واقعیت بی‌دولتی. در هشت سال پیش از دولت سیزدهم، به‌دلیل تمرکز دولت وقت به جلب‌رضایت و نگاه مثبت صرفا غرب، عملا فرآیند‌های مدیریتی کلان کشور نیز شرطی شده بود. یعنی فرآیند‌های کشور مشروط به این بود که نگاه برخی کشور‌های غربی چه باشد.

 بر همین اساس بود که نه‌فقط افتتاح فاز‌های عسلویه، بلکه حتی آب‌خوردن نیز به توافق هسته‌ای و تایید‌های غرب منوط می‌شد. اوج این امر، در اظهارنظر رئیس دولت وقت نمود یافت، یعنی زمانی که روحانی در نهاد مهمی به نام بانک مرکزی اذعان کرد: «اگر کسی بگوید من به دنیا کاری ندارم، کاملا درونگرا هستم و اقتصادم تمام مشکلاتش را حل می‌کند... حالا من (روحانی) بلد نیستم، البته اقتصاددان نیستم، ولی بلد هم نیستم.» البته در همان زمان ناظران و مردم ایران، این واقعیت را می‌دانستند که غرب، همه دنیا نیست و ایستادگی مقابل زیاده‌خواهی آنان، به معنی برهم خوردن رابطه با دیگر کشور‌های جهان نیست. کما این‌که پیوستن به سازمان همکاری شانگهای، پیوستن به بریکس و توافقات چندجانبه با کشور‌های آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین در دولت سیزدهم، عملا نشان داد که جهان فقط غرب نیست.

انتظار خارجی، رکود داخلی
نکته مهم این است که آن نگاه، یعنی انتظار برای بهبود مناسبات با چند کشور غربی که همواره از در تخاصم وارد می‌شدند، در نهایت به توقف برنامه‌های داخلی منجر شد. کار توقف برنامه‌های داخلی به جایی رسید که عملا مردم احساس کردند دیگر دولتی در مقام مدیریت عالی اجرایی کشور در میان نیست و کارها، همین‌طور به‌خودی خود دنبال می‌شود. بی‌دولتی، بیش از همه در دوران شیوع ویروس کرونا از سوی مردم احساس شد؛ یعنی زمانی که ایرانیان روزانه ۷۰۰ نفر از عزیزان خود را از دست می‌دادند، اما در همان حال، مدیران عالی دولت از اتاق‌های خود بیرون نمی‌آمدند و جلسات را از پشت مانیتور‌ها دنبال می‌کردند.

نتیجه این وضعیت، به واقعیتی مهم منجر شد که رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با اعضای دولت دوازدهم مطرح کردند. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در این دیدار، لزوم استفاده از تجربه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در آینده را خاطرنشان کردند و فرمودند: «یک تجربه بسیار مهم در این دوران عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب که آیندگان باید از آن استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد و آنها کمک نمی‌کنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمی‌زنند به این دلیل است که نمی‌توانند. مطلقا نباید برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب منوط کرد، زیرا حتما شکست خواهد خورد.» آنچه بعد‌ها به دهه از دست رفته ۹۰ معروف شد، حاصل همین شکست بود.

احیای دولت؛ نخستین اقدام شهید جمهور
درهمان روز‌هایی که مردم در مواجهه با بیماری کرونا خود را تنها می‌دیدند و نمی‌دیدند که دولت پشتیبان آنان و واقعا در صحنه باشد، شهید خدمت، آیت‌ا... رئیسی نخستین دستورکار و رویه خود را احیای مفهوم و جایگاه دولت تعریف کرد. این‌که در نخستین هفته‌های دولت سیزدهم، رئیس‌جمهور فقید، بی‌خطر ابتلا در داروخانه۲۹فروردین حضور یافت، یا در نخستین سفر در شهریور ۱۴۰۰ به مناطق مرزی زابل و میان مردم رفت، نور امید در دل‌های مردم دیده شد. آن هم مردمی که دست‌کم در دو سال قبل، رئیس‌جمهور را در جایی بیرون از نهاد ریاست جمهوری نمی‌دیدند.

سختی‌های کسب دستاورد‌های دولت سیزدهم
یک نکته مهم در تبیین دستاورد‌های دولت سیزدهم این واقعیت است که این دستاوردها، در بستر تاریخی از ناکارآمدی به دست آمد. به این معنی که دولت سیزدهم در شرایطی باید برای رشد دست به عمل می‌زد که همزمان باید کاستی‌های برجای مانده از گذشته را نیز جبران می‌کرد. این درحالی است که رئیس‌جمهور فقید همواره بر خودداری از بیان مشکلات باقی‌مانده از گذشته، به‌دلیل رعایت منافع ملی و حفظ آرامش روانی جامعه تاکید داشت. به هر رو، دولت سیزدهم که اکنون نابهنگام هفته‌های پایانی خود را سپری می‌کند، اقداماتی انجام داده و کار‌هایی کرده است که می‌تواند محل نقد باشد، اما این نقد، به این معنی است که اساسا چیزی برای نقد وجود دارد، نه برخلاف گذشته که به‌جای نقد، می‌شد همه عملکرد را در یک واقعیت ساده خلاصه کرد و دیگر نیازی به بیان چیز دیگری نبود و آن واقعیت، «دهه از دست رفته ۹۰» است.

منبع: جام جم

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.