اتحادیه عرب که در ۱۱ مارس ۲۰۱۶، حزبالله لبنان را به اتهامهای واهی همچون افراطگرایی، فرقهگرایی و دخالت در امور داخلی کشورها در فهرست «سازمانهای تروریستی» قرار دادهبود، اینک به کلی تغییر موضع دادهاست؛ بنابراین پس از گذشت حدود هشت سال از آن رخداد، اتحادیه عرب اعلام کردهاست که دیگر این جنبش را یک «گروه تروریستی» نمیداند و «حسام زکی» معاون دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی، چند روز قبل، پس از بازگشت از لبنان در یک گفتوگوی تلویزیونی اظهار داشت: پیش از این در تصمیمهای اتحادیه کشورهای عربی، حزبالله به عنوان سازمان تروریستی نامگذاری شده بود و کشورهای عضو هیچ ارتباطی با آن نداشتند، اما اکنون این کشورها توافق کردهاند که از عنوان «تروریستی» برای حزبالله استفاده نکنند و امکان ارتباط با این جنبش مهیا شود.
این موضعگیری معاون دبیرکل اتحادیه عرب که به دلیل تحولات میدانی که متعاقباً به آن اشاره خواهد شد، خشم سران واشنگتن را برانگیخت و «ودان پاتل» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با انتقاد از این اقدام اتحادیه عرب، مدعی شد: حزبالله یک سازمان تروریستی خطرناک و نیرویی بیثباتکننده در خاورمیانه است»
پاتل که در یک نشستی خبری حضور داشت به خبرنگاران گفت: «ما معتقدیم دلیلی برای برداشتن چنین برچسبی وجود ندارد و همچنان از دولتهای سراسر جهان خواستهایم که حزبالله را ممنوع یا محدود سازند»؛ این موضعگیری که نشان میدهد کشورهای عربی منطقه راه خود را از کاخ سفید جدا کردهاند.
حال این پرسش به ذهن میرسد که چرا اتحادیه عرب پس از هشت سال از مواضع خود عقب نشست و به راستی سران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و دریای عمان با این اقدام، چه برنامهها و هدفهایی را دنبال میکنند؟
۱. برنامهریزی برای مداخله در مسائل سیاسی داخلی لبنان
اگرچه سناریوی پیش رو تا حدی ضعیف به نظر میرسد، اما بررسی آن خالی از لطف نیست. برخی این تصمیم اتحادیه عرب را به بیثباتی سیاسی لبنان گره میزنند.
لبنان از سال ۲۰۱۹ میلادی در یک بحران طاقتفرسای سیاسی و اقتصادی قرار گرفتهاست و توسط کابینه موقت اداره میشود و عملاً رئیس جمهور ندارد. چندین نشست پارلمان لبنان در سال ۱۴۰۲ برای انتخاب رئیس جمهور جدید بینتیجه ماند و سه گروه سیاسی اصلی این کشور یعنی مسیحیان، مسلمانان اهل تشیع و مسلمانان اهل سنت، برای انتخاب رئیس جمهور جدید به توافق نرسیدند. قانونگذاران لبنانی نیز ۱۲ بار در انتخاب رئیس جمهور جدید شکست خوردند.
در چنین شرایطی، مدت مدیدی از پایان دوران ریاست جمهوری «میشل عون» رئیس جمهور سابق لبنان سپری شدهاست. مأموریت او ۳۱ اکتبر ۲۰۲۲ میلادی پایان یافت، اما از آن دوران تاکنون، برای انتخاب جایگزین عون توافقی صورت نگرفتهاست. در نتیجه لبنان عملاً در یک بن بست قرار دارد.
در این سناریو، برخی معتقدند که هدف اتحادیه عرب از خارجسازی حزبالله از فهرست گروههای تروریستی، اثرگذاری بر تحولات سیاسی داخلی این کشور است.
«رنده سلیم» پژوهشگر و مدیر برنامه گفتگوهای «مسیر دو» در مؤسسه خاورمیانه بر این باور است که عوامل سیاسی متعددی باعث شد اتحادیه عرب دیدگاه خود نسبت به حزبالله را تغییر دهد. طبقهبندی حزبالله به عنوان یک سازمان تروریستی توسط اتحادیه عرب این نهاد را از تعامل مستقیم با این گروه باز میداشت.
مشارکت قاهره در کمیته پنججانبه (متشکل از مصر، قطر، عربستان، فرانسه و آمریکا) که درگیر این بحراناند نیز در این تصمیم بی تأثیر نبودهاست. به گفته سلیم، «کشور پیشرو در پشت این موضوع مصر بودهاست. قاهره بر این باور است باید با حزبالله به عنوان یک بازیگر سیاسی مهم در لبنان، تعامل داشت.»
۲. توان نظامی غیرقابل انکار حزبالله در جریان جنگ غزه
بسیاری بر این باورند که اتحادیه عرب در سایه شرایط کنونی منطقه تصمیم گرفت نظر خود را درباره حزبالله لبنان تغییر دهد؛ تحولاتی که جنایتهای ۹ ماهه رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و حمایت تمام قد حزبالله از فلسطین در صدر آن قرار دارد.
در تشریح این دلیل باید گفت حزبالله در عرصه میدانی به دولتهای عربی منطقه اثبات کرد که بازیگری اثرگذار و تعیینکننده است و نمیتوان با برچسبزنی «تروریسم» از قدرت و دایره ارتباطات آن کاست.
حمایت حزبالله از مقاومت غزه بعد از عملیات «طوفان الاقصی» و نمایش قدرت بازدارندگی مقاومت در تحقق ثبات و امنیت منطقه و مقابله با تجاوزگری رژیم صهیونیستی، فضای حمایتی از حزبالله را ایجاد کردهاست. این تغییر رویکرد برگرفته از دستاوردها و اقتدار مقاومت است که با تکیه بر توان موشکی، پهپادی و قدرت استراتژیک حزبالله محقق شدهاست
قدرت و توان نظامی بالای حزبالله نه تنها به بازیگران عربی منطقه بلکه به مقامهای کنونی و سابق رژیم صهیونیستی نیز ثابت شدهاست به طوری که «گیورا آیلاند» رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی چند روز پیش نسبت به توانمندی نظامی مقاومت لبنان اعتراف کرد. وی حزبالله را یک ارتش پیشرفته و بینظیر دانست و اذعان کرد: حزبالله بین ۷۰ تا ۸۰ هزار رزمنده سازمان یافته، آموزش دیده، بسیار مجهز و آماده دارد.
۳. برایند بهبود روابط ایران و بازیگران عرب منطقه به ویژه عربستان
جمهوری سلامی ایران طی بیش از یک دهه اخیر که فضای پرتنشی را در منطقه تجربه میکرد، به دلیل برخورداری از قدرت دفاعی-نظامی فزاینده توانست از محور مقاومت و متحدان خود در سوریه، عراق، لبنان، یمن و ... حمایت کند؛ طوری که بسیاری از دول عربی در نهایت در مقابل ایران زانو زده و به تنشزدایی و پذیرش متحدان تهران در بلوکهای خود روی آوردند.
نقطه ثقل پیشبرد روند تنشزدایی و آغوش باز اتحادیه عرب بر کشورها و گروههای مطرود، ازسرگیری روابط تهران و ریاض در اسفند ۱۴۰۱ بود؛ توافقی که با میانجیگری چین حاصل شد و بستر را برای ازسرگیری مناسبات و بهبود روابط با امارات متحده عربی، بحرین، مصر و ... هموار کرد.
به موازات تنشزدایی میان ایران و کشورهای عربی مذکور، روابط این بازیگران عرب با متحدان ایران نیز رو به بهبودی گذاشت. به عنوان نمونه پس از برقراری روابط دیپلماتیک تهران- ریاض در ماه مارس سال گذشته، در ماه میهمان سال عربستان و سوریه روابط خود برقرار ساختند و دمشق مجدداً به اتحادیه عرب پذیرفته شد؛ کشوری که عضویت آن در اتحادیه عرب از نوامبر ۲۰۱۱ تعلیق شدهبود.
در مجموع، تصمیم اخیر اتحادیه عرب مبنی بر خارج کردن حزبالله لبنان از لیست گروههای تروریستی به مؤلفههای گوناگونی بستگی داشتهاست. مؤلفههایی، چون گشایش در روابط ایران و کشورهای عربی منطقه، توان بالای نظامی حزبالله، افزایش محبوبیت این گروه لبنانی بین ملتهای عرب منطقه به خاطر حمایت شجاعانه از مردم غزه، تغییر معادله قدرت در فضای پسا طوفانالاقصی به ضرر محور عبری-غربی و ... در این چرخش آشکار رویکرد اتحادیه عرب اثرگذار بودهاند.
منبع: مهر