نذر یک قرار است بین انسان و خداوند؛ قراری که بیشتر جنبههای مادی آن درک شده است درحالی که حتی میتواند ابعاد معنوی یک موضوع را هم دربرگیرد.
در سالهای اخیر کارهای خوبی مثل اهدای کتاب، جمعآوری زباله، جمعآوری فیلتر سیگار، تلاش برای نمایش یک فیلم در روستایی دور افتاده، کتابخوانی برای بچهها و... افزایش یافتهاند. کارهای خیری که انجام برخی از آنها حتی نیاز به سرمایه و بودجه ویژه هم ندارد و تنها کافی است نیت کرده باشید. حال این نیت هم میتواند تحت عنوان «نذر فرهنگی» معنی شود و هم میتوان تنها به عنوان کاری خیر از آن یاد کرد.
با این وجود هرچند «نذر فرهنگی» نسبت به گذشته بیشتر شناخته شده است،، اما هنوز هم یا عدهای آن را ذیل واژه «نذر» تعریف نمیکنند و یا میگویند: «آنطور که باید به دلمان نمیشیند!» چرا که نمیتوانند شاهد آثار کارشان در کوتاه مدت باشند و احتمالا فکر میکنند حاجت نمیدهد!
در این بین، اما هستند کسانی که با سادهترین امکانات سعی کردند پرچم «نذر فرهنگی» یا کار خیر فرهنگی را برافراشته نگه دارند و حتی در حد وسع و بضاعت خود بکوشند تا بلندگویی برای تبلیغ چنین نذرهایی باشند.
اسماعیل آذرینژاد یکی از همین آدمهاست؛ طلبهای که تنها با چند کتاب قصه و ۱۲ مدادرنگی کار خیر فرهنگی خودش را از روستاهای دورافتاده شروع کرد و حالا این روزها به واسطه صفحه ایکس (توییتر سابق) و اینستاگراماش، خیلیها، هم خودش را شناختهاند و هم یاد گرفتهاند میتوان بدون هیچ پولی و یا با بودجهای اندک، کارهای بزرگی انجام داد که دامنه تاثیرات آن حتی نسلهای بعد را هم تحت تاثیر قرار دهد.
* آقای آذری نژاد! درمورد «نذرفرهنگی» چه سابقهای وجود دارد؟ آیا میتوان گفت که یک کار جدید است؟
اگر بخواهیم سابقه نذر فرهنگی را در سنت دینی بازگو کنیم، حتی خیلی از نذرهای پیامبران و معصومین نذرهای فرهنگی بوده است، پس این یک کار جدید نیست، اما با اینکه اثر نذر فرهنگی بیش از نذر شکمی است، متاسفانه جامعه ما به سمت نذر شکمی میرود که غذا نذر کند. اقبال از نذر فرهنگی کم بوده است. البته خوشبختانه چند سالی میشود که نذرهای فرهنگی مانند نذر کتاب، نذر طبیعت و ... رواج بیشتری یافتند که به رشد فرهنگ در جامعه کمک میکنند. اگر بخواهیم نوع دیگری به این موضوع نگاه کنیم میتوان به وقفهای فرهنگی هم اشاره کرد که آنها پیش از نذر فرهنگی قرار میگیرند.
* در جامعه امروز چگونه میتوان برای انجام نذرهای فرهنگی آموزش داد و فرهنگسازی کرد؟
فکر میکنم اصحاب رسانه و اصحاب منبر در زمینه فرهنگسازی نقش بارزی دارند تا نشان دهند یک نذر فرهنگی تا چه وسعتی میتواند اثر گذار باشد. در دین اصطلاحی تحت عنوان «صدقه جاریه» داریم که در بُعد فرهنگی تعریف میشود؛ مثلا فرد حتی به اندازه یک آجر برای ساخت مدرسه، کتابخانه و... نذر میکند و اثرات آن وسیع و ماندگار است. نمیگوییم کسی نباید نذر غذا کند، اما بهتر است وجه غالب جریان نذر به سمت نذرهای فرهنگی سوق پیدا کند تا آثار مادامالعمر داشته باشد. مثلا وقتی کتابی وقف کتابخانه میکنید، تا یک زمانی کتاب به شکل فیزیکی وجود دارد، اما حتی اگر مستهلک شده و از بین برود، آثار خود را در اندیشه افراد گذاشته است و این اندیشه حتی به نسلهای بعد هم منتقل میشود.
باید برای جامعه تبیین شود که نذر فرهنگی چه تاثیراتی دارد. اگر فرد نگرش اُخروی دارد به این موضوع اشاره کنیم که تاثیر اخروی نذر فرهنگی بیشتر است چرا که حتی میتواند به اصلاح یک جامعه کمک کند.
«نذر فرهنگی» حتی با یک استوری!
جامعه ما به نذر فرهنگی نیاز دارد، اما من فکر میکنم ما کوتاهی میکنیم. هر فرد در گروه دوستان خود مرجعیتی دارد که میتواند به همان میزان اثرگذار هم باشد؛ مثلا استوری بگذارد و کتاب یا فیلم مناسب معرفی کند و یا کارهای کوچکی از این قبیل انجام دهد. در شرایطی که در فضای اینستاگرام یا توییتر شاهد خودنمایی برخی هستیم، اهالی فرهنگ هم باید اندیشه را ترویج دهند. تاکنون کم توجهی شده است درحالی که حتی میتوانستیم روی نخبگان جامعه هم کار کنیم.
* میتوان گفت در چندسال اخیر مفهوم «نذر فرهنگی» بیشتر پذیرفته شده؟
چند وقت قبل آقایی با بنده تماس گرفت و گفت که میخواهد با ارث باقیمانده از خواهرِ مرحومش یک کار فرهنگی انجام دهد و آمدند و در یک روستا کتابخانه ساختند. این کار باعث شد از آن به بعد بچههای روستا مکانی برای کلاسهای آموزشی و محلی برای کتابخوانی داشته باشند. من این موضوع را در صفحات شخصی خودم تبلیغ کردم و به دنبال آن شخص دیگری به من پیام داد و گفت خانوادهاش را راضی کرده است تا با ارثیه باقی مانده از مادرشان آنها هم کار فرهنگی انجام دهند. پس اینها تاثیر تبلیغِ نذر فرهنگی در جامعهای است که مردماش به کار فرهنگی علاقه دارند، اما باید نسبت به ابعاد و اثرات آن آگاه شوند.
وقتتان را نذر کنید!
* فرهنگسازی و اقناع اصحاب رسانه، اصحاب منبر و ... را چقدر جدی میدانید؟ فکر میکنید کسانی که باید برای جا انداختن موضوع مهم «نذر فرهنگی» تلاش کنند خودشان تا چه حد نسبت به این موضوع آگاه هستند؟
گاهی اوقات شاید حتی طلبههای جوان و رسانهها که وظیفه فرهنگسازیِ سنتهای خوب را دارند هم از اهمیت نذر فرهنگی مطلع نباشند. من به عنوان یک منبری میتوانم بر افکار منبریها اثرگذار باشم و سایرین هم در گروه دوستان خود میتوانند موثر باشند. به دنبال این موضوع است که تاثیرگذاری بر کودکان و نوجوانان هم اتفاق میافتد پس همیشه هم قرار نیست تاثیری که روی دیگران میگذاریم در بزرگسالان اتفاق بیفتد. مثلا مدتی قبل پسرم یک خواستهای از خدا داشت و دوست داست که برآورده شود، با توجه به اینکه دیده بود من در روستاها کتابخوانی میکنم، تصمیم گرفت که اگر خواستهاش محقق شود ۷ روز برای بچههای روستا قصه بخواند. خب این مشخص میکند کودکان میبینند و الگوبرداری میکنند.
حتی افراد میتوانند وقت خود را نذر کنند. مدتی قبل یک زوج جوان مهندسی را دیدم که میگفتند یک روز در هفته را به نذر فرهنگی اختصاص دادهاند؛ به این صورت که تخصص خود را وقف کرده بودند. اگر این نوع انسانها دیده شوند افراد دیگر هم مطلع میشوند تا آنها هم ترغیب به این نوع کارهای فرهنگی شوند. اینگونه دیگر لازم نیست کسی هزینه خاص و زیادی بکند، بلکه هرفرد با هرآنچه که دارد میتواند کار خیر انجام دهد.
کار فرهنگی با ۱۲ تا مدادرنگی!
* آقای آذرینژاد! «نذر فرهنگی» فرد باید چقدر بودجه بگذارد؟
برای انجام هر نذری فرد باید به تواناییهایش نگاه کند. مقدار نذر مهم نیست، کمک مهم است. با ترویج سنت خوب، مهربانی هم تکثیر میشود و میبینیم که به دنبال آن فرهنگسازی هم انجام شده است. خودم کار کتابخوانی در روستاها را با چند کتاب قصه فرزندم و ۱۲ تا مدادرنگی شروع کردم و تا یک سال اول هم با همین امکانات کار میکردم تا اینکه مردم با من و کارِ خیر فرهنگی آشنا شدند و کمکم به کمک من آمدند. کمکها هم الزاما مالی نبود. یکی برایم کتابهایش را آورد، شخص دیگری گفت همراهی میکند و.... منظورم این است که مهم شروع کار حتی با قدمهای کوچک است، بعد از آن اتفاقات مهم رخ میدهد.
کار خیری که نمیتوان از اثرات آن عکاسی کرد!
* فکر نمیکنید، چون کار فرهنگی اثرات خود را در بلندمدت نشان میدهد به همین دلیل برخی رغبت کمتری برای نذر فرهنگی دارند؟
درمورد نذر فرهنگی نمیتوان توقع داشت مانند نذر غذا هر کاری که انجام میدهیم همان لحظه تاثیر خود را بگذارد. یکی از علتهای عدم استقبال از کار فرهنگی همین است؛ که اگر کسی بیاید درخواست کمک برای پخت تعدادی غذای نذری کند افراد تمایل کمک بیشتری به او دارند تا اینکه بیاید بگوید میخواهد تعدادی کتاب قصه برای بچههای روستا بخرد. درحالی که کار دوم اساسیتر است. اگر به خلاقیت و دانایی یک کودک کمک کنیم میتواند در بزرگسالی تاثیرات مهمی بر جامعه خود داشته باشد. برای کار فرهنگی باید حوصله به خرج داد و صبور بود؛ نباید انتظار داشته باشیم اثر کار فرهنگی در لحظه نمود پیدا کند.
متاسفانه کار فرهنگی نه به درستی تبیین شده و نه برای آن زمان کافی گذاشته میشود. از توزیع غذا بین نیازمندان میتوان عکس گرفت و تبلیغ این کار خوب را کرد، اما از تاثیر یک کار فرهنگی نمیتوان عکسی گرفت که در لحظه اثرگذاری را نشان دهد.
* آقای آذرینژاد! برای نذر فرهنگی چه مواردی را میتوان مثال زد؟
نذر «وقت» کار سادهای است؛ اینکه فرد بگوید حتی شده هفتهای یک ساعت یک کار فرهنگی انجام میدهد. یا نذر کند یک کتاب را به کتابخانه بدهد. گاهی حتی فردی میتواند آبروی خودش را نذر کند، مثلا به واسطه موقعیتی که دارد وساطت کند تا فردی بتواند یک ساعت در مسجد یا کتابخانه محل برای بچهها کتاب بخواند یا نقاشی بکشد. در ماه محرم هم این نوع نذرها بیشتر انجام میشود.
* مردم چگونه میتوانند با شما در ارتباط باشند؟
من در اینستاگرام و توییتر فعال هستم. به جز آن در سایت قصه، رنگ، توپ به آدرس koodakroosta.ir هم فعال هستیم و کسانی که مایل به انجام نذرهای فرهنگی باشند میتوانند با بنده ارتباط بگیرند.
منبع: ایسنا