سید محمود انوشه، روانشناس و استاد دانشگاه در برنامه «مهلا» در پاسخ به سوال محمدحسین پویانفر مبنی بر اینکه میخواهم از منظر عشق به واقعه کربلا نگاه کنید، گفت: من معتقدم کار عقل هدایت دل تا نقطه عاشق شدن است. یعنی تمام ماموریت عقل عاشق کردن دل است. بعد از آن، عقل پا در رکاب دل میگذارد. اما این دل دل قبلی نیست! دل فراعقلی است. نمونه بارزش حسین (ع) ماست. سرور آزادگان است. ما ایرانیان نه بخاطر اینکه دین داریم و شیعه هستیم، عاشق حسینیم. ما چون عاشق حسینیم، دینداریم. من چون عاشق حسین (ع) هستم، دیندارم.
انوشه ادامه داد: من متوجه میشوم وقتی پیامبر عظیم الشان میفرماید: حسین منی و انا من حسین یعنی تمامیت شرافت دینی از پیامبر (ص) تا به امروز در جهان برخاسته از خون اباعبدالله (ع) است. ما از غدیر شروع کردیم و به کربلا رسیدیم. معیار ما غدیر است و نمودارمان کربلاست.
این روانشناس در پاسخ به سوال پویانفر مبنی بر اینکه چه چیزی در جامعه ما کمیاب است، اما نمادش در کربلاست، توضیح داد: بس که ببستند بر او برگ و ساز، گر تو ببینی نشناسیش باز. آنقدر بر مولایم حسین (ع) دروغ بستند، که اگر تو حسین (ع) را ببینی، متوجه نمیشوی آن حسین (ع) همانی است که در کربلا به شهادت رسیده است. ما به اندازه یک کوه تحریفات داریم، که باید آنها را پس بزنیم تا به اصل حسین (ع) برسیم.
وی با بیان اینکه اصل حسین (ع) یک کلمه است، افزود: صداقت با خود و صداقت با دیگران و عزتمندی. در کربلا دو نیرو مقابل هم قرار گرفتند؛ قدرت عشق و عشق به قدرت. حسینم به من یاد داد سرنوشت شما را استعدادهایتان تعیین نمیکند، بلکه انتخابهایتان تعیین میکند. تو برنده یا بازنده در هر نقطهای که ایستاده باشی، مسئول انتخابت هستی. من از حسینم یاد گرفتم از زندگی هر آنچه به تو برسد، بخاطر آرزوهایت نیست، بلکه بخاطر لیاقت توست. مولایم به من یاد داد مهم نیست چقدر زندهای، مهم این است که چقدر زندگی میکنی. مهم نیست چقدر داری، مهم این است که چقدر میبخشی. مهم نیست چقدر درد میکشی، مهم این است که چقدر صبر میکنی.
به گفته این استاد دانشگاه، مهم نیست برایت چه اتفاقی میافتد، مهم این است که تو چه تصمیمی میگیری. جوهره تو مهم است. مهم نیست چقدر تو بالایی، مهم این است که آن بالا لاشخوری یا عقاب! من از سرور آزادگان حسین بن علی (ع) یاد گرفتم تو مجموعه همه ارزشهایی هستی که در درونت جریان دارد. هرگز زندگی دشمن تو نیست، اما طرز تفکرت میتواند دشمنت باشد.
انوشه در پاسخ به سوال پویانفر مبنی بر اینکه امام حسین (ع) نمادی از انسان عاشق است. چه میشود آدمی که آنقدر عاشق است، عشقش را به خطر بیندازد؟ توضیح داد: همه در بعثت ذرات هستیم، همه پیغمبر به ذات هستیم. بشر آیینهدار بیثباتی است و گرنه دانش توحید ذاتی است. خدا جز خاک ماوایی ندارد، جهان غیر خدا جایی ندارد. خدا در لابلای لامکان است، خدا مثل حقیقت بینشان است. خدا یعنی درختان حرف دارند، شقایقها درونی ژرف دارند.
این روانشناس افزود: خدا جاری خدا میبارد اینجا، خدا این عشق را میکارد اینجا. خدا در گِل، خدا در آب و رنگ است، خدا نقاش این جمع قشنگ است. خدا را میتوان در خلسه فهمید، خدا را در پرستش میتوان دید. خدا سرچشمه لیل و نهار است، خدا معراج شبنم در بهار است. خدا ذات گل و ذات قناری است، خدا اثبات باران بهاری است. خدا در هر نظر آینهی ماست، همین حالا خدا در سینهی ماست. حسین (ع) این خدا را میدید و حس میکرد. فرزندش هم دوست داشت. میدانست تنها کسی که قلب تو را نمیشکند، همان کسی است که آن قلب را ساخته است. حضرت سیدالشهدا (ع) عاشق بچههایش بود، اما آنها را به کربلا آورد. چرا؟ چون به خدا بگوید تو خالق من و فرزندانم هستی. عظمت تو برایم خیلی ارزشمند است.
خبرنگار: نفیسه خلیلی