محمد خراسانی زاده مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و سرپرست موزه هنرهای معاصر درمورد سند ملی هنرهای تجسمی بیان کرد: فضاهای رسانهای که باب گفتگو را باز میکنند باعث برطرف شدن خیلی از ابهامها میشوند و بسیاری از سوءبرداشتها را رفع میکنند.
ماجرا از آنجایی شروع شد که در سال ۱۳۹۱، نقشه مهندسی فرهنگی کشور تصویب و از سال ۱۳۹۲، ابلاغ شد و در قالب نقشه مهندسی فرهنگی که یک نگاه تصویر بزرگ از رویکردهای کلی فرهنگی کشور بود مورد توجه قرار گرفت تا در حوزههای تخصصی عرصه هنر یک سند ملی داشته باشیم که جهت دهنده باشند و از موازیکاری پیشگیری کنند و همه ذینفعان را درنظر بگیرند و در نهایت، یک خطر سیر مشخصی را لحاظ کند.
مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ گفت: متأسفانه، سالها این فرآیند مسکوت ماند مشخصاً برای حوزه تجسمی از سال ۹۲ که نقشه مهندسی فرهنگی ابلاغ شد تا سال ۹۹، هیچ خبری نبود و پیگیری انجام نشد تا جایی که ستاد پیگیری نقشه مهندسی فرهنگی کشور جلساتی را برگزار کرد و در آن جلسات، ماده واحدهای را گذراند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را ملزم کرد که باید سند ملی هنرهای تجسمی را تدوین کند و سپس، کار در چارچوب و روال مشخصی پیش ببرد که همه آنها از شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شدهاند.
خراسانیزاده تصریح کرد: از سال ۹۹، جلساتی در معاونت هنری وزارت فرهنگ و اداره کل هنرهای تجسمی وقت برگزار کردند که در آن جلسات، هنرمندان و تشکلها حضور داشتند و تقریباً در سال ۱۴۰۰ بود که پیشنویس و پیگیری اولیه این سند به یک جمع پژوهشی سپرده شد و با دهها تن از هنرمندان و استادان دانشگاه و پژوهشگران و ذینفعان و فعالان اقتصاد هنر گفتگو و مصاحبه و مشاوره صورت گرفت و مجموع این اتفاقات در قالب یک پیشنویس اولیه در اوایل سال ۱۴۰۱ ارائه شد و همه اینها نشان میدهد که این خطر سیر زمانبر بوده است.