حجت الاسلام محمدمهدی زارعی گلپایگانی گفت: امام حسین (ع) در روز عاشورا، لشکریان عمر سعد را جماعتی معرفی کردند که به تعبیر قرآن حزب شیطان بودند و شیطان در مواجهه با انسانها در ابتدا تلاش میکند تا بندگان الهی، یاد خدا را از یاد ببرند و از طرف دیگر به دنبال آن است که انسانها بندگان شاکری نباشند.
وی از شکر به عنوان یک فرهنگ متعالی یاد کرد و گفت: شکر الهی اینگونه نیست که یک کلمه «شکر» تمام شود. از نظر قرآن، شکرگزاری به معنای حکمت است. یعنی اگر کسی معنای شکر را بفهمد، یک انسان حکیم است.
استاد مدرسه امام خمینی (ره) در نجف اشرف با ارائه مقدمهای اظهار داشت: روبرو شدن انسانها با نعمتهای الهی را میتوان در چهار شکل تقسیم بندی کرد. گروه اول کسانی هستند که نه نعمتی میبینند و نه نعمت دهندهای را و به اعتقاد این افراد، سفرهای پهن شده، اما کاری ندارند که چه کسی این سفره را پهن کرده و فلسفه آن چیست.
وی افزود: این نگاه در مقابل فرهنگ اسلام است که به گفته مولوی «در دو عالم من نخواهم بنگریست؛ تا ندانم کین دو عالم زان کیست». قرآن این افراد به چهارپایان تشبیه کرده است. خدا برخی واقعیتهای تلخ را اینگونه بیان میکند که این افراد مثل حیوان زندگی میکنند که لذت خوردن و خوابیدن را درک میکنند و در مرحله غریزه باقی میمانند.
خدا را از عقل به دل بیاورید
زارعی ادامه داد: گروه دوم کسانی هستند که خدای مُنعم را قبول دارند ولی نسبت به نعمت در حالت غفلت به سرمی برند و نعمتها را نمیبینند. یعنی زندگی میکنند و خدا در بایگانیهای ذهنشان وجود دارد و روی میز کارشان نیست. این افراد میگویند «می دانیم خدایی هست ولی در ذهن ماست نه در دل ما». اثر ذکر این است که خدا از ذهن به دل و کانون احساس و عاطفه راه پیدا کند.
وی افزود: خدای بایگانی شده در ذهن و مغز انسان هیچوقت در زمانی که احساسات و عواطف غلیان پیدا میکند یا جایی که دوستی و دشمنی یا انگیزهها در آن میجوشد، خدا جایی ندارد. چنین انسانی بیچاره میشود و لذا سفارش کرده اند که خدا را از عقل به دل بیاورید.
این استاد حوزه با اشاره به آیه ۱۰۵ سوره یوسف اضافه کرد: این گروه از انسانها خدا را قبول دارند ولی وقتی به دنیا نگاه میکنند، از خدا غافل هستند درحالی که خدا تابلوهای روشن برای انسان گذاشته ولی برخی گویا این تابلوها را نمیبینند و حسی از خدا به آنها دست نمیدهد. در واقع آنها از نعمتهای الهی غافلند. مثلا خانه و زمین و آسمان را میبینند ولی اتصال این نعمتها را با خدا درک نمیکنند و نمیدانند خدا در متن این نعمت هاست و لذا باید به این افراد نعمتها را یادآوری کرد.
حجت الاسلام محمدمهدی زارعی گلپایگانی، استاد حوزه
زارعی گفت: گروه سوم کسانی هستند که نعمت را میبینند ولی دیدن نعمت برای آنها بازی و سرگرمی است. خدا به ما هوش داده و این مساله را هم میدانیم ولی این هوش و استعداد، سرمایهای برای تفاخر و تکاثر ماست. ما میخواهیم در بازیهای دنیا، خودمان را یک سر و گردن از دیگران بالاتر نشان دهیم. در واقع نعمت را میبینیم و قرار است از این نعمت استفاده درست کنیم و به مقاصد عالی برسیم.
وی با اشاره به سوره تکاثر گفت: این دسته از افراد، نعمتها را میشمارند و به آن افتخار میکنند و پُز آن را میدهند. سرگرم شدن به نعمتها و شمردن نعمتهای الهی و تفاخر و چشم و هم چشمی نعمتها حواسها را پرت میکند تا این افراد بدانند که هدف از این نعمتها چیست و لذا به دنبال بیشتر شدن و بیشتر نشان دادن نعمتها هستند.
رویش بذر شکر در وجود انسان چه زمانی است؟
استاد حوزه علمیه اصفهان با استناد به آیه پایانی سوره تکاثر گفت: آخرین آیه سوره تکاثر تاکید دارد که قطعا در قبال نعمتهای الهی مورد سوال قرار میگیریم. یعنی نعمتها مسئولیت آور هستند و برای تفاخر و پز دادن نیست. اگر در قبال نعمتها احساس مسئولیت کنیم، نقطه آغاز رویش بذر شکر در وجود ما خواهد بود. خدا نعمت هوش و استعداد میدهد تا به درستی از آن استفاده کنیم.
وی افزود: براء بن عازب یکی از اصحاب رسول خدا (ص) بود و هنگامی که به او گفتند «خوشا به حال تو که زمان پیامبر را درک کردی و از خطبهها و نمازهای آن حضرت بهرهمند شدی» گریه کرد و گفت «مسئولیت من در قبال هم عصری با پیامبر سنگینتر از همه است. چون ما پیامبر را دیدیم و پای خطبههای آن حضرت نشستیم ولی بعد دیدیم که سنت و اخلاق نبوی در جامعه مهجور شد و در عین حال ساکت ماندیم».
شکر یعنی احساس مسئولیت در قبال نعمتها
زارعی گلپایگانی درباره چهارمین گروه از افراد در برابر نعمتهای الهی گفت: برخی افراد احساس مسئولیت میکنند و شکر یعنی احساس مسئولیت در قبال نعمت ها. دایره نعمتها بسیار وسیع است. در تشییع شهید محسن حججی در نجف آباد با خود میگفتم خدا این شهیدان را بر سر راه ما گذاشت ولی برخی همچنان دنیاطلب و موقعیت طلب هستند.
وی از نعمتهای معنوی به عنوان یکی از بزرگترین نعمتها یاد کرد و گفت: چنین نعمتهایی است که انسان را به سمت خدا میکشاند. برخی میگویند «بزرگترین نعمت، سلامتی است» درحالی که باید ببینیم چه چیزی سلامتی را ارزشمند میکند و گرنه کسی که سلامتی داشته باشد و جهنمی شود، ارزشی ندارد. بنابر این بزرگترین نعمت الهی هدایت است. اگر راه را بشناسیم و بدانیم چگونه زندگی کنیم، آنگاه پول و سلامتی و عمر، نعمت است ولی اگر ندانیم چه باید کنیم، پول را خرج جهنم کردن و ویران کردن زندگی دنیا میکنیم.
استاد مدرسه علمیه امام خمینی (ره) نجف به این روایت امیرمومنان علی (ع) استناد کرد که «نعمتی که بعد از آن به جهنم بروی، نعمت نیست و آن بلایی که بعد از آن راهی به سوی بهشت پیدا کنی، بلا نیست».
وی افزود: تجربه نشان داده است برخی افراد تا زمانی که پول و ثروتی نداشتند، زندگی خوبی داشتند ولی بعد از ثروتمند شدن به یک زندگی آشفتهای رسیدند. بنابر این تمام نعمتهای دنیا به شرط هدایت، نعمت هستند. کسی که راه را پیدا کرده تمام نعمتها هدایت است. شیطان به دنبال آن است تا هر حرف خوبی به ما رسید، به جای این که در قبال آن احساس مسئولیت کنیم و شکرگزار باشیم، بدون احساس مسئولیت آن هدایت را زیر پا بگذاریم و ما در بسیاری از موارد آرزوی شیطان را برآورده میکنیم.
منبع: ایرنا