مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «آفت عجب و راهحل درمان آن» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
مقام تکامل و هضم مراتب توحید
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند که «خلوص»، یک مقام بسیار عظیمی است و نشانه آن سعادت، تکامل و هضمِ در مراتب توحید و ولایت میباشد.
تمام انبیای الهی و چهارده نور مقدس و مقربین بواسطه اخلاص به این مقامات رسیدند.
آنچه که آفت خلوص است و موجب میشود تا انسان از مقام بندگی تنزل کند و از مخالفین حق شود، دو مورد میباشد که این جلسه به یکی از آن دو اشاره میکنم:
۱. عُجب: یک حالت نفسانی در وجود انسان است، خودبینی، خودپسندی، خودمحوری، حالتی که انسان از خودش راضی است و نزد خدا، خود را از بندگان خوب میداند. متکی به عمل خود است، مثلا میگوید تا بحال نماز شب من ترک نشده، هر روز استغفار میکنم، هر روز دعای عهد و حدیث کساء میخوانم، هر روز زیارت عاشورا میخوانم، مگر امکان دارد کسی که هر روز زیارت عاشورا میخواند، جهنمی شود؟! اما نمیگوید روزی چقدر به نامحرم نگاه میکردم، دروغ میگفتم، چقدر در معاملاتم خیانت میکردم.
گاهی سوال میشود که چرا با این همه اعمالی نیکی که انجام میدهم باز هم گرفتار هستم؟
پاسخ آن است که این همه اعمال را برای خدا انجام میدهی یا برای مردم؟ اگر برای خداست دیگر نیازی به گفتن ندارد و به وظیفه بندگی عمل کرده ای، پس چرا به رخ مردم میکشی؟ پس نباید خودنمایی کنی.
اگر با این صفات رذیله صدبار به زیارت کربلا بروی، هیچ ارزشی ندارد. بیاثر نیست، اما نتیجه دلخواه را ندارد؛ بنابراین عُجب، حبط عمل میکند، یعنی اعمال عبادی را خنثی میکند و از بین میبرد. مثل مزرعهای که شش ماه کشت و زرع کردهای و زحمت کشیدهای، اما بهوقتش آبیاری نمیکنی و محصول خشک میشود و تمام زحمتهایت هدر میرود.
پس مؤمن نباید مُعجِب باشد، زمانی که عمل واجب یا مستحبی را انجام داد فقط برای خدا انجام دهد که خدا میبیند و خود مزدش را میدهد؛ نه اینکه خودنمایی کند و به رخ دیگران بکشد و با آن عمل بر دیگران بزرگی کند.
آیات قرآنی و روایات اهل بیت علیهم السلام در این زمینه مکرر آمده است. نتیجه خلوص آن است که انسان در مقابل حضرت حق خود را، خاضع، خاشع و ذلیل میبیند و هر مقدار که عمل نیک انجام دهد، در مقابل حضرت حق خود را مقصر میبیند. شخصِ مخلص، اعمال نیک خود را فراموش میکند و خودش را را نسبت به حضرت حق و نعمتهای فراوان او مقصر میبیند.
درمقابلِ خلوص، عُجب است. حالتی که در آن، انسان به عملش اعتماد دارد نه به لطف الهی! و خود را بهتر از دیگران میداند. عُجب آفتی از آفات اخلاص است و موجب حبط عمل میشود؛ لذا امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارمالاخلاق میفرمایند: «وَ عَبِّدْنِی لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ»؛ پروردگارا! توفیقی عنایت فرما که من بنده تو باشم و یاریام کن تا عبادتم را با غرور و عجب فاسد نکنم.
این نوع دعاها برای تعلیم و تعلم ماست و ائمه اطهار علیهم السلام بوسیله این دعاها به ما یاد میدهند که چگونه با خدا صحبت کنیم و خواستهها و سعادت و تکامل خود را از خدا طلب نماییم.
انسان بایستی تمام اعمال واجب و مستحب خود را برای رضای الهی انجام دهد، در جلسات ادعیه و مصائب اهل بیت علیهم السلام برای رضای خدا حضور داشته باشد و نیتش «لله» باشد؛ چراکه این جلسات محبوب خداست.
پس لازم است انسان همواره دعا کند که خدایا توفیق خلوص نیت در اعمالم را به من بده تا من بنده تو باشم، نه بنده شیطان و هوای نفسم و نتیجه اعمالم را بوسیله عُجب از بین نبر، چون عُجب از گناهان و حجابهای ظلمانی است.
طبق مناجات شعبانیه، عبادات حجاب نورانی هستند. بوسیله عُجب، حجابهای نورانی تبدیل به حجابهای ظلمانی میشوند و در نتیجه نور ولایت و مراتب توحید در وجود انسان فاسد شده و از بین میروند.
روایات اهل بیت علیهم السلام در این باب متواتر است و علمای اخلاق نیز بطور مفصل درباره صفت رذیلهی عُجب بیاناتی دارند؛ لکن العاقلُ یکفیه بالإشارة.
نبیاکرم (ص) فرمودند: «ثَلَاثٌ مُهْلِکَاتٌ شُحٌّ مُطَاعٌ وَ هَوًی مُتَّبَعٌ وَ إِعْجَابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِه»؛ سه صفت در وجود انسان است که سبب هلاکت او میشود: بخل و اطاعت از هوای نفس و خود بینی.
شُحٌّ مُطَاعٌ: یعنی انسان هم برای خود، هم برای خانواده و هم برای دیگران بخیل باشد و فقط در پی جمعآوری اموال است. این صفت، از صفات رذیله و از حجابهای ظلمانی نفس است و عمل ظاهری شخص، مُظهر همین صفت درونی اوست.
هَوًی مُتَّبَعٌ: یعنی انسان پیرو هوای نفس خود باشد و بگوید دلم میخواهد این کار را انجام دهم. نمیگوید خدا، پیغمبر و امام زمان علیه السلام میخواهد و طبق خواسته دلش عمل میکند. این صفت نیز از صفات رذیله است و بسیار مذموم میباشد.
إِعْجَابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِه: یعنی انسان عُجب داشته باشد و تمام اعمال را برای خودنمایی انجام دهد نه برای رضای الهی.
پیامبر اکر (ص) میفرمایند که این سه صفات از حجابهای ظلمانی هستند و مانع رسیدن انسان به مقام عبودیت و بندگی حق میشوند؛ بنابراین مومنین باید از این صفات اجتناب کنند.
در روایت دیگری از پیامبر اکرم (ص) آمده است که حضرت میفرمایند: «لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَخَشـِیتُ عَلَیکمْ مَا هُوَ أَکبَرُ مِنْ ذَلِک الْعُجْب»؛ اگر گناه نکنید میترسم به چیزی دچار شوید که اشدّ از گناه است و آن عُجب است.
روایت است که دو نفر وارد مسجد شدند که یکی از آنها عالم ربانی، زاهد و با خدا و دیگری بیبندوبار، همهکاره و فاسق. زمانی که از مسجد خارج میشدند، فردِ عالم، فاسق؛ و فردِ فاسق، صدیق بود.
این امر، اثر عبادت آنها بود. آن فردِ عالم به اعمالش مغرور بود و به خودش میبالید و مینازید. ولی فردِ فاسق، با حالت شرمندگی به درگاه الهی رفته بود و با بار سبک از مسجد خارج شد. خداوند متعال به این اندازه مهربان است.
دامن همه ما آلوده است، هیچ کس نیست که بگوید من یک روز بنده خدا بودم و گناه نکردم. یقین داریم که خداوند گناهانمان را ثبت و ضبط کرده است. پس همیشه باید در مقابلش تواضع داشته باشیم و تقاضا کنیم که خدایا عفومان کن، خدایا من پشیمانم و تکرار نمیکنم. خیلی از گرفتاریهای ما بهخاطر اعمال ماست.
منبع: خبرگزای رسمی حوزه