عباس گودرزی کشیدن کاریکاتور دیجیتال را سال ۱۳۷۸ و در خانه کاریکاتور استان کرمان به صورت جدی آغاز کرد و در سالهای تحصیل در دانشگاه ۱۵ نمایشگاه کاریکاتور برگزار کرد. او بعدها بیش از ۴۵ نمایشگاه گروهی و ۵ نمایشگاه انفرادی در کیش و کرمان و تهران برگزار کرد، آخرین نمایشگاه او در تهران با موضوع عملیات «وعده صادق» در سال ۱۴۰۳ برگزار شد.
آقای گودرزی چطور وارد فضای کاریکاتور شدید؟
رشته درسی من در دانشگاه نقاشی بود، آن زمان نمایشگاه کاریکاتوری در دانشگاه برگزار شده بود که من برای اولین بار در آن نمایشگاه کاریکاتور دیدم و متوجه شدم چقدر خوب میشود با کاریکاتور حرف زد و با مخاطب ارتباط برقرار کرد. یعنی شما با زبان طنز و تصویری که خیلی شیرین است و یک جاهایی هم خندهدار است میتوانید قشنگ ذهنیتت را ارائه بدهی و با آن زبان شیرین و جذاب با مخاطب ارتباط بگیری. این نگاه دلیل علاقهمندی من به کاریکاتور شد، چون آن زمان فضای دانشگاهها هم خیلی سیاسی بود ناخودآگاه هر کسی میخواست کاری کند به سمت کار سیاسی کشیده میشد. اولین نمایشگاهی هم که در سال 1378 در دانشگاه کرمان برگزار کردیم درباره مطبوعات بود.
سوژههای کاریکاتورهایتان را چطور انتخاب میکنید؟ بازخوردها به چه شکل بوده است؟
من با اکثر خبرگزاریها و رسانهها مثل فارس، تسنیم، مهر، دانشجو و روزنامه جامجم و جوان کار کردهام. شما وقتی در رسانهها کار میکنید تیتر اخبار خوراک کاری شما میشود، یعنی ما صبح به صبح که به محل کار میرفتیم شروع به رصد اخبار روز میکردیم و از دل آنها با توجه به اهمیت موضوع شروع به ایدهیابی و تولید کارها میکردیم.
به نظر شما چرا سبک کاری نشریه «گل آقا» امروزه کمرنگ شده است؟
به نظر من گل آقا سبک کاری خودش را داشت که فضای کاری متینی بود. این سبک کاریکاتور سبکی محدودی است که به درد آن جامعه بومی میخورد ولی مثلاً اگر آن کاریکاتور از مرز بیرون برود، مثلاً به کشور عراق، ترکیه و یا اوکراین برود دیگر کسی آن را متوجه نمیشود و به درد کسی نمیخورد، اما زمانی که ما از فضای سبک کاری گلآقا فاصله میگیریم و دیالوگ حذف میشود، کاریکاتور یک زبان بینالمللی میشود، یعنی وقتی کاری تولید میشود یک فرد ژاپنی یا آمریکایی هم اگر آن را ببیند، متوجه منظورتان میشود.
فضای کار رسانهای برای کاریکاتور را چطور میبینید؟
فضای کار کاریکاتور در ایران بسیار پیشرفته است و نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا حرف برای گفتن دارد یعنی هر رویداد کاریکاتوری را در ایران و خارج از کشور ببینید بیشترین شرکتکننده به نسبت کشورهای دیگر ایرانیها هستند و قطعاً رتبه اول هم هستند و این نشان دهنده این است که کاریکاتور در کشور ما چقدر رشد کرده است.
چالشهای این حوزه را چه چیزهایی میدانید؟
هنرمند کاریکاتوریست هیچ درآمدی ندارد و این هنرمند هیچ آینده شغلی ندارد به این دلیل که هیچ جای ثابتی کار نمیکند کاملاً روی هواست. رسانههای مکتوب و رسانههای مجازی دور کاریکاتور را خط کشیدهاند مگر اینکه اتفاق خاصی بیافتد که بیایند بگویند دو تا کاریکاتور بدهید وگرنه هیچ کدام از رسانهها چه اصلاحطلب و چه اصولگرا هیچ کدام کاریکاتور را جدی نمیگیرند. این در حالی است که در دهه ۸۰ کاریکاتور یک کادر ثابت در روزنامهها داشت ولی متاسفانه الان دیگر در هیچ روزنامهای کار نمیشود.
در مورد آخرین نمایشگاهتان که با موضوع عملیات «وعده صاق» برگزار شد هم توضیح بدهید؟
من با پنج اثر در این نمایشگاه حضور داشتم. طیف کارهایم در آنجا سیاسی و درباره خفت و خاری اسرائیل بود. این نمایشگاه با همکاری روایت فتح اجرا شد غالباً این سبک رخدادهایی که انجام میشود به صورت ضربتی و جهادی کار میکنیم. کسانی که برای اینگونه رخدادها ثبت سفارش میکنند خیلی فوری به دنبال نتیجه هستند. کاریکاتور به دلیل اینکه راحتتر پرداخته میشود و خیلی سریع تولید میشود، برای واکنشهای سریع مناسب است.
ایدهها چطور اینقدر سریع به ذهنتان میرسد؟
کاریکاتور یک کار نمادگرایانه است، وقتی شما نمادها، سنبلها، نشانهها و اساطیر را خوب بشناسید، کافی است فقط به شما یک تیتر بدهند. مثلاً درباره عملیات وعده صادق موضوع این بود که ما گفتیم ما اسرائیل را میزنیم و زدیم، حالا این عملیات که انجام شد چه فضایی را ایجاد کرد؟ فضای رعب و وحشت در دل صهیونیستها و امید در دل فلسطینیها. همین کلیدواژهها راهنمای من در طراحی کاریکاتورهایم بود. ما از اول انقلاب بر این باور بودیم که اسرائیل کودککش باید از بین برود چرا که دارد جنایت میکند و ما از این رژیم غیر از جنایت چیری ندیدهایم. با همین تفکر و نگاه ما منتظر همچین مسئلهای هستیم که بگوییم که صهیونیستها یک غده سرطانی هستند و باید از بین بروند.
مطالبه شما از دولت چهاردهم برای رفع چالشهای این حوزه چیست؟
مطالبه ما از دولت جدید این است که فضا را برای کاریکاتوریستها و طنزنویسها باز کنند و به رسانهها اجازه دهند که کادر ثابت کاریکاتور داشته باشند و فضاهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه را نقد کنند که کاریکاتوریست بتوانند از طریق رسانهها منبع درآمدی داشته باشند. ما به دنبال حقوق ثابت نیستیم بلکه همین که کاریکاتوریستها خیالشان راحت شود که به صورت پروژهای مثلاً دارند با فلان خبرگزاری کار میکنند و حداقل درآمدی از رسانه دارند، کافیست. ولی الان هیچ کاریکاتوریستی هیچ درآمد ثابتی ندارد.
شما برای جوانان علاقمند به این حوزه چه پیشنهادی دارید؟
من نمیتوانم به این اشخاص بگویم که به این رشته نیایید چون ما بیچاره و بدبخت شدیم! خیر، این سیاهنمایی است و من موافق این کار نیستم بلکه میگویم کاریکاتور هنر بسیار جذاب و شیرینی است که میتوانید با آن صحبت کنید و حرفتان را بیان کنید. ولی این را میگویم که دوستانی که در فضای جشنواره دارند کار میکنند و کاری با رسانهها ندارند موفقتر هستند و اگر کسی کار کاریکاتور را شروع میکند به سمت جشنوارها برود چون در این صورت آیندهاش تضمین است و درآمد خوبی خواهد داشت، توصیه میکنم به سمت رسانهها به هیچ وجه نروند مگر زمانی که فضای آنها باز شود.
و جمله آخری برای مخاطبان خود بفرمایید؟
امروز مخاطبان ما مخاطبانی نیستند که بخواهند ده دقیقه یا یک ربع بشینند مقاله یا نوشته را بخوانند، کارشناسان رسانه گفتهاند حداکثر زمانی که مخاطب برای یک محتوا میگذارد سه ثانیه است که در این بازه زمانی بایستی پیامت را منتقل کنی و کاریکاتور همچین حالتی دارد که نیاز به توضیح و تیتر ندارد و در سه ثانیه مطلب را به مخاطب میرساند، کاریکاتور بهترین رسانه برای رساندن مفهوم و برای اثرگذاری روی جامعه و مخاطب است.
منبع: صاحب خبران