مهدی شفیعی کوهبنانی در گفتگو با خبرنگار شهرستان گفت: فرزند محمد و صغری هستم که ۱۳۵۰/۸/۱۵ در کوهبنانومتولد شدم.
وی افزود: دوران تحصیلات ابتدایی را در مدارس کاشانی و یک سال اخر در دبستان ابوریحان و دوران راهنمایی را در مدارس امیرکبیر و روح الامینی و همچنین متوسطه را در دبیرستان باهنر پشت سر گذاشتم و در رشته تجربی دیپلم گرفتم.
شفیعی ادامه داد: از تربیت معلم شهید رجایی کرمان با فوق دیپلم علوم تجربی فارغ التحصیل و معلم مدرسه راهنمایی دارابی ذه کهنوج و دبیرستان مدرس کوهبنان شدم.
وی تصریح کرد: بعد از دیپلم متوجه شدم که در انتخاب رشته به دلیل نداشتن مشاور خیلی اشتباه کرده ام متاسفانه در حالی که رشته مورد علاقه اینجانب شعر و ادبیات بود و در شعر و شاعری و نثر دستی داشتم.
نویسنده کوهبنانی گفت: با رفتن به رشته تجربی دنبال پزشک شدن بودم اصلا نمیدانستم مثلا دکتر ادبیات و تاریخ و ... هم داریم اینجا بود که همان سال اول معلمی ام کتابهای رشته علوم انسانی رو تهیه و شروع به مطالعه کردم.
وی بیان داشت: در آن زمانقبولی در کنکور خیلی سخت بود و تنها ۲۰ درصد دانش آموزان در دانشگاههای روزانه و شبانه پیام نور و آزاد اسلامی پذیرش میشدند من پیام نور کرمان و در رشته علوم اجتماعی گرایش تعاون لیسانس و در دهه نود از دانشگاه آزاد زرند فوق لیسانس مردم شناسی گرفتم.
شفیعی ادامه داد: در دوران ابتدایی و راهنمایی بهترینساعات مدرسه برای من زنگ انشا بود که در یک روز چندین انشا در یک موضوع واحد به چند تا از همکلاسیها میگفتم در آن ایام نوشتن برای اکثریت دانش آموزان سخت بود بچهها من را به خوراکی دعوت میکردند و منم برایشان انشا میگفتم البته کاسبی نوشتن پاکنویس دروس ریاضی و علوم هم پررونق بود در همه این موارد دستمزد به صورت خوراکی یا نقدی دریافت میشد.
وی بیان کرد: در دوران نوجوانی استعداد دکلمه خوانی و مجری گری داشتم و فعال نمایشات بودم در تمام دوران تحصیلم در کوهبنان عضو دو کتابخانه کودک و عمومی بودم و بسیار مطالعه میکردم تاثیر گذارترین مربی ام شادروان داود خواجویی بود معلمی بی حاشیه، مهربان و صمیمی، باسواد و اهل مطالعه که مهمترین عامل جذب من به کتابخانه کودک بود.
وی تاکید کرد: مرحوم خواجویی معلمی دین دار و روشنفکر بودم که بعدها به درستی بسیاری از عقاید و افکارش پی بردم.
خبرنگار دهه ۷۰ کوهبنان گفت: من فردی بسیار پر مطالعه بودم و روزانه علاوه بر کتابهایی که مطالعه میکردم ۴ روزنامه مهم دهه ۷۰ را با دقت بررسی میکردم برای خریدن شماره جدید روزنامهها لحظه شماری میکردم.
وی ادامه داد: در دوران دانشجویی مقالهای تخصصی رو نزد استاد یحیی فتح نجات بردم و درخواست کردم در روزنامه اطلاعات که آن روزها سرپرستی دفتر کرمان با او بود چاپ کند وی نگاه کوتاهی به مقاله انداخت و گفت فکر کنم ارزشش بیشتر از آن باشد که در روزنامه چاپ شود و لبخندی زد و گفت هفته آینده بیاد خبرش را بگیر.
شفیعی افزود: متوجه منظورشان نشدم هفته بعد خدمتشان استاد رسیدم گفت مقاله شما در شورای سردبیری فصلنامه تخصصی فرهنگ و ادب که به زودی به چاپ میرسد و دکتر طالبیان استاد دانشگاه باهنر سردبیر آن است مطرح و به اتفاق آرا واجد ارزش علمی و چاپ تشخیص داده شد و حق التالیف هم به آن تعلق میگیرد.
وی ادامه داد: باور نمیکردم مقاله در مورد لالاییهای مادران کوهبنانی بود زود مناشر شود خیلی خوشحال شدم استاد فتح نجات گفت مقاله بعدی ات در مورد چی هست؟ من که به تازگی کتاب ارزشمند آسیای هفت سنگ از استاد باستانی پاریزی را خوانده بودم و در این کتاب اسمی از اسیاهای آبی کوهبنان برده نشده بود موصوع را مطرح کردم که مقاله سنگی نو بر آسیای هفت سنگ نگارشش کلید خورد برای عکسها هم شخص فتح نژاد به همراه استاد اسلامی عکاس به کوهبنان آمدند.
نویسنده کوهبنانی گفت: کمی بعد استاد فتح نژاد مجوز هفته نامه کرمان امروز رو که در قطع روزنامه چاپ میشد گرفت و در آنجا هم مقاله فرهنگ و ادبیات قالیبافی هم در فصلنامه به چاپرسید و سال ۷۶ تا ۷۷ طنز نویس روزنامه توتیای کرمان بودم طنز سیاسی با نام مستعار شیر افکن مینوشتم.
شفیعی گفت:برای طنز جسورانه استخدام که در توتیا چاپ شد در جشنواره مطبوعات استان کرمان حائز رتبه اول در رشته طنز شدم.