کتاب «باران بنفش» به قلم سید سعید هاشمی از انتشارات بهنشر در مورد بمباران حرم امام رضا توسط قوای روس در سال ۱۲۹۱ هجری خورشیدی برابر با ۱۳۳۰ است، که روسها به بهانه سرکوب شورشها، مسجد گوهرشاد و حرم علی بن موسی الرضا را به توپ بستند. در این واقعه خسارات بسیاری به حرم وارد شد و جمعی از زائران امام رضا (ع) اعم از مرد، زن و کودک به شهادت رسیدند.
در این اثر کودکانه نویسنده با قلمی روان و ساده قصه امیر کوچولویی را روایت میکند که همراه با پدرش برای زیارت به حرم میآیند. پس از زیارت و خواندن نماز ناگهان صدای توپهای روسی مناجات زائران حرم رضوی را در هم میشکافد و امیر کوچولو هم همانند دیگر زائران هدف گلولههای بیامان سربازهای روس قرار میگیرد.
هاشمی در حال حاضر سردبیر ماهنامه «سلام بچهها» است که از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر میشود. از او تاکنون ۷۰ اثر درحوزه کودک و نوجوان منتشر شده است. «صبح و بوی نان»، «پیرمرد و صندلی»، «قصههای ترمه کوچولو»، «فرشته و عصا»، «پر از پروانه کن جیب جهان را»، «سلام بر گل نجمه»، «خبر ناگهان پخش شد»، «باغ خنده»، «محله میکروب خان»، «ماجرای عجیب در بغداد»، «مرد بی سر» و… برخی از عناوین کتابهای اوست که برای گروه سنی کودک و نوجوان در انتشارات به نشر چاپ و منتشر شده است.
او درباره این اثر میگوید: این اثر به حادثه توپ بستن حرم مطهر امام رضا (ع) اشاره دارد که توسط قوای روس در زمان محمد علی شاه قاجار اتفاق افتاد. به سلطنت رسیدن محمد علی شاه و مخالفت با مشروطه و ایجاد اختلاف شدید بین ایران و روسها باعث بروز ناآرامی و هرج و مرج در مشهد شده بود. روسها از این فرصت استفاده کردند. دربهای حرم امام رضا (ع) را با وجود اینکه زائران مشغول زیارت بودند، بستند؛ گلدستههای حرم را هدف حمله توپها قرار دادند و از چند ناحیه به حرم تیراندازی کردند.
هاشمی با اشاره به اینکه در طول تاریخ مانند این حادثه نداریم چرا که در همه جنگها اماکن مذهبی مصون از حمله هستند، اظهار میکند: این واقعه در صدر فجایع هتک حرمت حرم مطهر رضوی در طی تاریخ این حرم قرار دارد که گستره وسیعی از حرم را مورد آسیب قرار داد. در اثر این حمله سردرها و گلدستههای حرم ویران شد و تعداد زیادی از زائران به شهادت رسیدند.
هاشمی تصریح میکند: این اثر در قالب داستانی کودکانه چگونگی این واقعه را برای کودکان روایت میکند و آنان را با گوشهای از تاریخ حرم آشنا میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «حرم شلوغ بود، بعضیها زیارت میکردند و بعضیها هم در صحن قدم میزدند. چند نفر هم پرچم و طبل در دست گرفته بودند و فریاد میزدند: «ما روس نمیخواهیم، ما شاه نمیخواهیم». بابا و امیر وارد صحن شدند. بابا دستش را روی سینهاش گذاشت و به امام رضا (ع) سلام داد. وقتی داشتند به طرف شبستان میرفتند، امیر برگشته بود و به آنهایی که پرچم در دست گرفته بودند و فریاد میزدند، نگاه میکرد. گفت: «بابا اینها چه میگویند؟» بابا گفت: «اینها میگویند ما محمدعلی شاه را نمیخواهیم».
- چرا نمیخواهند؟
-، چون او به فکر مردم نیست و فقط به فکر حکومت خودش است. محمدعلی شاه از کشور ما فرار کرده است؛ اما روسها دوست دارند او دوباره به کشور برگردد و شاه شود.
کمی جلوتر، مردم شعار میدادند: «ما روس نمیخواهیم، ما شاه نمیخواهیم»
آنها مثل روزهای محرم، پرچم امام حسین (ع) را در دست گرفته بودند. مردم از هرجای خراسان به مشهد آمده بودند و لباسهای محلیشان نشان میداد که اهل مشهد نیستند. زنها چادر و پوشیه به سر داشتند. مردها هم لباس بلند پوشیده بودند و دستار بر سر داشتند».
کتاب «باران بنفش» به تازگی در قطع رحلی کوتاه، صفحه، شمارگان دو هزار نسخه با تصویرگری مهدی بادیه پیما و صفحهآرایی علیرضا پور اکبری منتشر شده و با قیمت ۵۰ هزار تومان در فروشگاههای کتاب و محصولات فرهنگی انتشارات به نشر در مشهد و سراسر کشور در دسترس علاقهمندان قرار دارد.