فردا بیست و هشتم صفر المظفر سالروز شهادت جانسوز کریم اهل بیت عصمت و طهارت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است. یکی از شیوههای موفق امامان علیهم السلام تربیت شاگردان مؤثر و انتشار آنان در میان شهرها بوده است. هر امامی توسط شاگردان تراز اول خود توانسته اند معارف بلند اهل بیت را به میان مردم منتقل سازد. امام مجتبی علیه السلام همراه با تربیت نیروهای متخصص انزجار و تنفر از معاویه را آشکار و بی پرده منتشر میکردند.
امام حسن مجتبی (ع) در هر زمانی که فرصت مییافت، مشروعیت حکومت معاویه را زیر سوال میبرد و تبلیغات مسموم امویان را خنثی میکرد. همچنین مردم را نسبت به زیرپا گذاشتن و عمل نکردن به مواد صلح نامه توسط معاویه آگاه میکرد. کریم اهل بیت (ع) روشنگری خود را با راههایی همچون نامه نگاری و خطبه خواندن به دیگران منتقل میکرد. استراتژی امام در معرفی ماهیت حکومت معاویه و اهداف شوم او بسیار مؤثر بود؛ زیرا مردم ماهیت حکومت معاویه را از زبان پسر رسول خدا میشنیدند. یک نمونه از روشنگری امام اینکه وقتی کاروان امام از کوفه سوی مدینه به حرکت درآمد هنوز از کوفه فاصله نگرفته بود که فرستاده معاویه به آن حضرت رسید تا او را به کوفه بازگرداند و با گروهی از خوارج که بر او شوریده بودند بجنگد، امام از بازگشت امتناع ورزید و به معاویه نوشت: اگر ترجیح میدادم با مسلمانی بجنگم، از تو شروع میکردم اینکه میبینی دست از تو برداشته ام به جهت مصلحت مسلمانان و جلوگیری از ریختن خون آنان است.
امام با راه اندازی حلقههای علمی و دینی و رفع ابهام و اجمال از دین و نشر علوم مختلف، برای اهل بیت علیهم السلام مرجعیتی دینی و علمی ایجاد کردند. مرجعیت علمی و دینی امام علیه السلام به گونهای پیش رفت که هرکسی موضوعی از علوم را نمیدانست آگاه بود که تنها راه دریافت آن مدینه و خانه امام مجتبی علیه السلام است. این ویژگی باعث شده بود که حتی معاویه و پیروان او، منشأ علم. شرافت و دیانت را امام حسن (ع) معرفی میکردند.
یکی از راهکارهای امام در دوران امامت بعد از صلح، تحقق مرجعیت اجتماعی برای اهل بیت علیهم السلام بود. امام با احسان و مهربانی به مردم و کمک به ایتام و فقرا و مستمندان این مرجعیت را ایجاد کرده بود. امام به گونهای رفتار کرده بود که هر فرد فقیری به مدینه میآمد خانه حضرت را نشان او میدادند. امام با این شیوه افراد بسیاری را به آموزههای دینی آشنا میکردند و حقیقت و واقعیت حکومت ظلم و جور بنیامیه و معاویه را نشان میدادند. امام در دوران صلح و صبر نه تنها با معاویه همکاری نداشتند بلکه شیوه مبارزه خود با معاویه را از شیوه نظامی به شیوه فرهنگی تبدیل کردند و نگذاشتند فعالیت ضد دینی معاویه مایه از بین رفتن دین جدش پیامبر اعظم (ص) شود.
امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان که پس از درگذشت علامه سیدعبدالحسین شرفالدین، رهبری دینی و اجتماعی مردم صور و پس از آن شیعیان لبنان را برعهده گرفت در مقاطع گوناگون و با استفاده از فرصت مناسبتهای دینی و آئینی تلاش میکرد ضمن آشنایی طبقات مختلف مردم شیعه لبنانی با اعتقادات دینی و مذهبی، یاری کننده آنها در موجهای سنگین تبلیغاتی ادیان و مذاهب دیگر باشد. امام موسی صدر در سخنرانی خود در مرکز مطالعات اسلامی (معهد الدراسات الاسلامیة) در صور به تبیین رویکرد امام حسن (ع) و تفاوت اقدام ایشان با قیام امام حسین (ع) میپردازد و میگوید: «همه امامان نور واحد هستند. هریک از امامان اگر به جای امام حسن (ع) بود، همان میکرد که او کرد و همان موضعی را میگرفت که او گرفت. نقش امام حسن (ع) در میان امامان، نقش فداکاری و نقش سرباز گمنام بود. امام شرفالدین در مقدمه ارزشمندی که بر کتاب «صلح الحسن» اثر شیخ راضی آل یاسین نوشته است، پس از مبحثی مفصل درباره موضع امام حسن (ع)، گفته است:
برای امام ممکن نبود که جهاد کند، زیرا اصحاب او، و حتی برخی از خویشان او، به وی خیانت کردند؛ همچنانکه نمیتوانست همانند امام حسین (ع) جانفشانی و فداکاری کند، زیرا اوضاع و احوال عمومی جامعه آماده نبود. فداکاری و جانفشانی شرایط خاص و فراهم بودن ابزار و زمان مناسب میطلبد. اگر دوره امام حسن را بررسی کنیم و در نظر آوریم که معاویه خواستار برقراری صلح و پرهیز از ریختن خون مسلمانان بود و آن گونه که نقل شده، او را کاتب وحی میدانستند و «خال المؤمنین» میخواندند؛ در چنین وضعیتی امت از نیت واقعی دشمنان اسلام ناآگاه بود.
در حالی که در زمان قیام امام حسین (ع) شرایط آماده، چهرهها آشکار، پردهها برافتاده و همهچیز روشن بود؛ وجدانها در خواب غفلت فرو رفته و مردمان هراسان و بیمناک بودند. در چنین وضعیتی، اقدام امام حسین (ع) همچون ضربهای بود که وجدان مردم را بیدار کرد و هرچیزی را در جایگاه خود قرار داد. این حرکت اثر خود را گذاشت، بهگونهای که از همان ساعتهای نخستین شهادت امام، قیام بر ضد امویان آغاز شد و تا انقراض حکومت آنان ادامه یافت و حتی آثار و تهماندههای آنان را نیز در طول تاریخ محو کرده و خواهد کرد.
فداکاری امام حسین (ع) در زمان مناسب خود صورت گرفت و این، امام حسن (ع) بود که زمینه را برای امام حسین فراهم کرد. سید شرفالدین پس از این مقدمه میگوید که واقعه کربلا (یعنی شهادت امام حسین (ع) در کربلا، نخست، حسنی است و بعد، حسینی. سپس میافزاید که رویدادنخیله (یعنی آنچه بر امام حسن (ع) گذشت) از نظر جانفشانی و فداکاری، ریشهدارتر از روز عاشوراست. بر این اساس، اگر بگوییم امام حسن (ع) نقش سرباز گمنام را دارد (امام حسین در هنگام شهادت امام حسن، به این نقش اذعان کرده است) و اگر بگوییم نقش جانفشانی مطلق دارد، سخن مبالغهآمیزی نگفتهایم. البته، امام حسن (ع) ویژگیها و نقشهای دیگری مانند هدایتگری و ارشاد و آموزش نیز داشت که میان همه امامان پس از رسول خدا مشترک بود. اما نقش خاص او، فداکاری مطلق، چه در عصر خویش و چه پس از شهادت و چه در طول تاریخ است.»
منبع: مهر