هنرهای رزمی در طول سالیان دراز مسیرهای متعددی را برای رشد، توسعه و بهبودی طی کرده است. در این میان همواره شاهد وجود سازمانهای کوچک تا بزرگ در سرتاسر نقاط دنیا هستیم که این مهم باعث ایجاد رقابت بین آنها، موقعیتهای شغلی و ساماندهی ورزشکاران بیشتر شده است. ناگفته نماند که در این بین فعالیت مدیران کارآمد همچون رسانهها در استعدادیابی، کشف، رشد و شکوفایی ورزشکاران نقش کلیدی داشته است.
با توجه به اینکه ورزشکاران و مربیان الزاما تمرکز خود را بر روی آمادهسازی برای رقابت میگذراند، مدیران و یا منیجرها مسئولیت برقراری ارتباط و تنظیم قرارداد برای مسابقه را برای آنان فراهم میکنند. این امر به طور معمول با عقد قرارداد فیمابین ورزشکار و مدیر مربوطه و یا باشگاه و مدیر انجام میشود که مفاد آن متغییر است.
در ورزشهای آماتور که دارای فدراسیون مستقل هستند و مسابقات تعیین شده براساس تقویم سالانه دارند، این قراردادها شرایط واضحتر و روال عادیتری را طی میکنند. اما در ورزشهای حرفهای که در آن دستمزد برای ورزشکار، مربی، باشگاه و عوامل حرف نخست را میزند موضوع کمی پیچیدهتر است.
بهطور معمول باشگاهها خود نقش مدیر را ایجاد و مستقیما با سازمانهای برگزاری مسابقات در ارتباط هستند. در این موارد باشگاه و ورزشکار قراردادی را تنظیم میکنند که در مفاد آن محل تمرین و زندگی، مربی، خوراک و مکملها، پوشاک و دیگر امکانات رفاعی برای ورزشکار را در پی دارد و بین ۱۰ إلی ۷۰ درصد از پاداش مبارزه را برای باشگاه به ارمغان میآورد. متون و مفاد این قرارداد متغییر و براساس نیاز ورزشکار و یا باشگاه تنظیم میشود که به اصطلاح به آنها بیزینس سفید گفته و در جامعه ورزشی مرسوم است.
اما در برخی موارد که معمولا مربوط به ورزشکاران نامدار میشود روال غیرعادیتر است و درواقع اینجاست که رد پای دلالان به چشم میخورد. کسانی که گاه در خفا و گاه آشکارا به میان میآیند و با سوء استفاده از موقعیت و جایگاهی که دارند، برای ورزشکار مسابقه ترتیب داده و بدون پرداخت تعهدی به ورزشکار از پاداش مبارزه او مبلغ هنگفتی را به جیب میزنند. اینجاست که با مافیای ورزش و به اصطلاح بیزینس سیاه مواجه میشویم.
ورزشکاران و مربیان بازنشسته که وارد حرفه مدیریتی میشوند هرگز اعتبار خود را با بیزینس سیاه لکهدار نمیکنند و با تشکیل کمپهای ورزشی مجهز شروع به ایجاد بیزینس سفید و کسب درآمد شفاف میکنند. اما دلالان اکثرا کسانی هستند که در حوزه ورزشی فعالیت و تخصصی ندارند و صرفا به خاطر کسب درآمد پا در میان میگذارند. آنها با برقراری ارتباطات غیر معمول با کارمندان سازمانهای برگزاری مسابقات قدرت گرفته و به ازای معرفی ورزشکار درصد قابل توجهی از پاداش رسمی مبارزه را به جیب خود و کارمند مربوطه میزنند.
متأسفانه برخی ورزشکاران که به رشد قابل توجهی رسیدند و نیاز به ارتقای خود دارند به ناچار و به ازای دریافت هیچ خدماتی، صرفا به خاطر شرکت کردن در لیگهای معتبر، تن به این توافق میزنند. در این بین به خاطر ضعف ارتباطی، نام بسیاری از ایرانیها که بیشتر آنها در جایگاههای بالایی از هنرهای رزمی نیز هستند هم دیده میشود. افرادی که شایسته افتادن در دام این دلالان نیستند و برای دیده شدن و رشد مجبور به این کار میشوند.