بهرغم سرمایهگذاری چشمگیر آمریکا روی بزرگترین ناوگان ناوهای هواپیمابر، پسرفت آنها در مقایسه با پیشرفتهای بهدستآمده در حوزه فناوریهای موشکی و زیردریایی، موجب شده که این شناورهای نظامی کارایی سابق را نداشته باشند.
از همین چشمانداز است که رکن اصلی راهبرد دریایی آمریکا بهویژه در منطقه استراتژیک ایندوپاسیفیک بهعنوان حوزه رقابت با چین، دچار ضعف است.
در رویارویی با این چالش، برخی کارشناسان بر این باورند که باید نقطه ثقل راهبرد دریایی را روی برخورداری از یک ناوگان زیردریایی بزرگتر گذاشت. این به معنای آن است که ناوگان شناورهای سطحی به کشتیهای کوچکتر و درعینحال سریعتر مجهز میشود.
اتخاذ چنین رویکردی به کاهش هزینه، انعطافپذیری بیشتر و کاهش خطر اتفاقهای ناگوار منجر میشود، اما به قیمت کاسته شدن از توانایی بینظیری که ایالات متحده در به رخ کشیدن قدرت هوایی جنگندههای مستقر بر ناوها دارد.
در این میان، بعضیها هم هستند که نگراناند مبادا در جنگ احتمالی با چین، ناوهای هواپیمابر آمریکایی از دوام کافی برخوردار نباشند. این را هم فراموش نکنیم که راهبرد جهانی آمریکا تا حد زیادی مبتنی بر جابجایی و اعزام سریع نیرو بهوسیله همین ناوها است.
اما اگر وابستگی به ناوهای هواپیمابر با الزامات نبرد احتمالی با چین همخوانی نداشته باشد، تکلیف آمریکا چیست؟
برخی کارشناسان بر این باورند که باید به جای ناوگروهها، نقطه ثقل راهبرد دریایی را روی برخورداری از یک ناوگان زیردریایی بزرگتر گذاشت
فناوری بهسرعت در حال پیشرفت است، زیردریاییها مجهزتر میشوند و خیلی راحتتر از گذشته از خط دفاعی شناورهای سطحیای که عملکردشان دفاع از ناوهای هواپیمابر است، عبور میکنند.
برای مثال، در طول رزمایش مشترک نیروهای فرانسوی و آمریکایی، زیردریایی کلاس «روبیس» فرانسه از سد ناوگروه تهاجمی آمریکای گذشت و ضربهای مهلک، اما ساختگی را به ناو «تئودور روزولت» وارد کرد. این رزمایش بهنوعی پایان افسانه شکستناپذیری ناو آمریکایی بود.
همزمان، شناورهای سطحی کوچک هم در مقایسه با ناوهای غولپیکر، سریعتر و مرگبارتر میشوند و سناریوهای دفاعی را به چالش میکشند.
به همه این موارد، چالش ظهور موشکهای هایپرسونیک را هم باید افزود که تهدیدی نوظهور و چنان مرگبار است که آمریکاییها هنوز موفق به اقدام متقابل و رویارویی با آن نشدهاند.
اکنون سؤال این است که آیا با توجه به سرعت ارتقاء فناوریهای موشکی و زیردریایی که ناوهای هواپیمابر را به اهداف آسانی تبدیل کردهاند، چنین شناورهای غولپیکری بهکلی کاربرد خود را از دست میدهند؟ پاسخ این است که «فعلاً در اغلب درگیریها، خیر.»
در حال حاضر، آمریکا میتواند ابر ناوهای خود را در بیشتر نقاط جهان بدون ترس از عواقب مستقر کند. اما این وضعیت رو به تغییر است. بهطور مثال، انصارلله یمن از اواخر سال ۲۰۲۳ موشکهای ضد کشتیای مستقر کرد که نیروی دریایی ایالات متحده را که از بودجه بیشتری برخوردار بود، به دردسر انداخت. وقتی اوضاع در خاورمیانه با بازیگرانی که از بودجه چندانی برخوردار نیستند، چنین باشد؛ در ایندوپاسیفیک با بازیگران قدرتمندی مثل چین چگونه خواهد بود؟
جمعبندی نهایی این است که اگرچه ناوگروههای جنگی هنوز کارایی خود را از دست ندادهاند، حاشیه خطای استفاده از آنها در مقایسه (و حتی مواجهه) با زیردریایی روزبهروز کمتر میشود.
منبع: آنا
خخخخ