«غریبه»، سریالی که پس از دو هفته مخاطبان خودش را پیدا کرده است. «غریبه» جدیدترین ساخته سروش محمدزاده است که پیش‌از این «سوران» و «نوار زرد ۲» را برای تلویزیون ساخته بود.

اینکه بعداز سریالی در اندازه «سرزمین مادری»، روی آنتن بروی، کار را برای هر مجموعه‌ای سخت می‌کند. «غریبه»، اما با وجود این موقعیت، پس از دو هفته مخاطبان خودش را پیدا کرده است. «غریبه» جدیدترین ساخته سروش محمدزاده است که پیش‌از این «سوران» و «نوار زرد ۲» را برای تلویزیون ساخته بود.

این سریال یک مجموعه پلیسی و ملودرام خانوادگی است؛ یک داستان امنیتی و پلیسی که قرار است در یک بستر عاشقانه و خانوادگی روایت شود. از بیماران پروانه‌ای و قاچاق و مافیای دارو تا زندگی شخصی یک مأمور امنیتی را در این سریال پربازیگر و پرلوکیشن شاهدیم. یکی از نقاط قوت این سریال، ترکیب بازیگران است که هم برای تماشاگر تلویزیون آشنا هستند و هم پذیرفته‌شده و شیرین.

بازگشت حمید گودرزی به تلویزیون پس‌از سال‌ها در قامت بازیگر و با نقش دکتر سماواتی و حضورش در کنار پژمان بازغی در نقش یک مأمور امنیتی، زوج جذابی را برای نشاندن تماشاگر پای تلویزیون به وجود آورده است. زوجی که اساس و محور این سریال‌اند و بازیگران دیگر در کنار این دو به‌خوبی جا افتاده و دیده می‌شوند. محیا دهقانی، مهشید جوادی، رؤیا جاویدنیا و بهار قاسمی‌بازیگران زنی هستند که به‌درستی در جای خود قرار گرفته‌اند و بازی‌های استانداردی ارائه داده‌اند. حضور بازیگران خاطره‌انگیزی مانند رضا فیاضی، اسماعیل محرابی و پوراندخت مهیمن که این دو نفر آخری را از سریال خاطره‌انگیز «آینه» در یاد داریم، به جذابیت و غنای بازیگری سریال «غریبه» افزوده است و ترکیبی از بازیگران جوان و باتجربه داریم که قرار است بار باورپذیری این شخصیت‌ها را به دوش بکشند.

یکی از ویژگی‌های مثبت «غریبه» شروع جذاب و قوی و اصطلاحاً چَکِ اول آن بود. ایده پیداشدن یا دیده شدن همسر سابق دکتر سماواتی که چند سال قبل فوت شده، برای ارتباط گرفتن مخاطب با یک مجموعه تلویزیونی، یک ایده مؤثر و جذاب بود که جواب داده است. در غریبه شاهد یک فیلمنامه چندتکه و پازلی هستیم که درنهایت، منجر به سرگردانی مخاطب نشده‌اند و هرکدام از شخصیت‌ها مسیر خود را دارند و تماشاگر را تا انتها پای سریال و داستان می‌نشانند.

با اینکه غریبه یک سریال پرکاراکتر است، تکلیف شخصیت‌ها در داستان مشخص است و بی‌هدف در قصه رها نشده‌اند و ساختار و مشخصات دقیقی دارند. ازطرف‌دیگر، جابه‌جایی یا سوئیچ‌های مداوم داستان از روایت در بستر پلیسی- معمایی به خانوادگی و عاشقانه و بالعکس در غریبه باعث شده تا بیننده دچار یکنواختی و کسالت نشود و داستان هم با جذابیت و تازگی جلو برود. پیش‌ازاین، سریال‌های زیادی را دیده‌ایم که یا صرفاً پلیسی- معمایی بوده‌اند یا فقط ملودرام خانوادگی را دنبال کرده‌اند؛ اما غریبه هم‌زمان بار هر دو را به دوش می‌کشد و همین دلیل باعث شده که ازطرفی، کار برای عوامل سازنده سخت و ازطرف‌دیگر، جذابیت این سریال مضاعف شود. درهم‌تنیدگی دو گونه جذاب، یک نوآوری است که در دلش نیاز به طراحی دقیق قصه‌ها و شخصیت‌ها دارد و غریبه حاصل این دقت و تسلط است.

پیگیری و نمایش وضعیت و شرایط بیماران پروانه‌ای و ضرباتی که آنها از قاچاق و مافیای دارو خورده‌اند و همچنان می‌خورند نیز در غریبه به‌وضوح و با جزئیات دیده می‌شود. شرایطی که در سال‌های اخیر منجر به فوت تعدادی از آنها شده و ازطرف‌دیگر، خانواده‌های آنها نیز با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند که ناشی از اقدامات ضدانسانی مافیای داروست.

شکستن برخی از کلیشه‌های رایج در شخصیت و زندگی مأمور امنیتی نیز از دیگر ویژگی‌های مثبت غریبه است. بازغی در نقش سینا درگیر مشکلات عاطفی و زناشویی می‌شود و حتی گاهی او را متهم به دروغگویی و پنهانکاری می‌کنند. مأموران امنیتی همانند اکثر نمونه‌های مشابه از دور دیده نمی‌شوند و همه‌چیز برایشان گل و بلبل نیست. حتی در زندگی یک نخبه داروساز مانند دکتر سماواتی هم دوربین تا توانسته به این شخصیت نزدیک شده و مخاطب با مسائل و مشکلات چنین افرادی نیز به‌خوبی آشنا می‌شود.

هرچند تاکنون حدود یک‌سوم قسمت‌های غریبه روی آنتن رفته، توانسته تماشاگر تلویزیونی را که به‌دنبال یک اثر باکیفیت و استاندارد است، همراه خودش کند. تجربه ساخت و پخش چنین سریالی نشان می‌دهد که مردم با تلویزیون قهر نکرده‌اند و همچنان پای مجموعه‌ها و برنامه‌های باکیفیت می‌نشینند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.