توالی مکرر اتفاقات چند ماه اخیر در جهان باعث شده ضرورت این موقعیت در زمانه کنونی بیشتر به چشم بیاید. گرچه در ایران این موضوع همواره مورد چالش بوده و رد آن را میتوان بارها در توصیههای رهبر انقلاب هم به چشم دید، اما آنچه پرواضح است اینکه به نظر میرسد سیاستهای حکمرانی در فضای مجازی ایران آنطور که باید جدی گرفته نشده.
در تاکید اهمیت این موضوع همین بس که بدانیم رهبر معظم انقلاب اسلامی، در اولین دیدار هیأت وزیران دولت چهاردهم، ۱۳ نکته را خطاب به آنان مطرح و مطالبه کردند که موضوع «حاکمیت و حکمرانی در فضای مجازی» از چنان اهمیتی برخوردار است که یکی از این نکات بود. نهادهای مختلفی نیز در همین چند روز گذشته برای ساماندهی این موضوع پا پیش گذاشتهاند. نمونهاش مجلس شورای اسلامی؛ همین دیروز سخنگوی هیأت رئیسه مجلس از آمادگی مجلس برای کمک به دولت بهمنظور رفع خلأهای قانونی و ایجاد حکمرانی قانونمند در فضای مجازی خبر داده است. خلاصه شده معنای حکمرانی در این فضا را اعمال قانون کشورها در رابطه با فضای مجازی در آن بوم دانستهاند، اما شاید این تعریف یکخطی بهنوعی تنزل معنای گسترده آن باشد. اما حکمرانی در فضای مجازی چیست و چگونه میتوان با ارائه راهکارهایی به توصیههای موکد رهبر انقلاب در این خصوص عمل کرد؟
این فضا مجازی نیست
بهدنبال گسترش فضای مجازی در جهان و تأثیرات متنوع و دامنهدار آن بر زندگی شخصی و اجتماعی افراد، بحثهای زیاد و داغی درباره نحوه تعامل با این فضا در گوشهوکنار جهان شکل گرفت. عدهای معتقد بودند از آنجا که این فضا فیزیکی نبوده و محدود به مرزها نیست، قواعد و چهارچوبهای مرسوم درباره آن صدق نمیکند. برخی نیز مدعی بودند که فضای مجازی، همانگونه که از نامش پیداست، فضایی مجازی و غیرواقعی است و همین که واقعیت ندارد، تکلیف آن نیز روشن است. اما آیا بهراستی این فضا مجازی است؟ سنجش این ادعا کار چندان سختی نیست و به تخصص آنچنانی نیاز ندارد. امروزه بسیاری از روابط، تبادلات، مشاغل و امثالهم، متکی به فضای مجازی هستند و کمترکسی است که درزندگی روزمره خود با این فضا سروکار نداشته باشد؛ از تاکسیهای اینترنتی گرفته تا امور بانکی و مالی و آموزشهای رسمی وغیررسمی، کسبوکارهای آنلاین و پیگیری امور اداری و...، همه در این بستر فعالیت میکنند. در چنین وضعیتی که هر روز نیز وابستگی جوامع به فضای مجازی بیشتر و عمیقتر میشود، آیا بهراستی میتوان ادعا کرد که این فضا مجازی و غیرواقعی است؟
مصداق بارز حقوق عمومی
قانونمندسازی این فضا، از جهات مختلف، مهم و ضروری است. منفعت و صلاح مردم یکی از جنبههای اصلی این ضرورت است. رهبر معظم انقلاب اسلامی، در اولین دیدار هیأت وزیران دولت چهاردهم، در این رابطه فرمودند: «یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیت روانی داشته باشند. امنیت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعهای، یک دروغی، یک حرف هراسافکنندهای در ذهنها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامهها بودند که این کارها را میکردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده است. هرچند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخص یا نامشخصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند، ذهن مردم را خراب میکند. یک دروغی را مطرح میکند، شایع میکند، خب، اینگونه امنیت روانی مردم از بین میرود. یکی از وظایف قوه قضاییه برخورد با این مسأله است. البته اینجا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اولا میشود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید؛ اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیه کنید، اینها چیزهای مهمی است.»
حکمرانی چیست؟
حکمرانی مجموع روشهایی است که افراد و نهادها (خصوصی و عمومی) امور مشترک خود را مدیریت میکنند. تنظیمکردن کارکرد نظامهای حکمرانی و اجزای آن سبب بقا و تحقق اهداف نظام میشود. برای این که نظام تنظیمگری از اثربخشی و کارایی لازم برخوردار باشد، لازم است مجموعهای از کارکردها، توسط نهادهای تنظیمگر محقق شود؛ چرا که همانطور که فناوریهای در حال ظهور، در حال انتقال قدرت از دولت به شرکتها و کنشگران غیردولتی هستند. یکی از بخشهایی که نیاز به حکمرانی و تنظیمگری دارد، فضای مجازی است.
کدام حکمرانی؟
اما ازهمین تعریف جامع هم بهنوعی قرائتهای متفاوت (و گاه متناقضی) شده است. از همان مطرحشدن این کلیدواژه برخی مغرضانه از آن باعنوان فیلترینگ تعبیر کردند تا بهنوعی افکارعمومی را در مقابل چنین سیاستی قرار بدهند. اگرچه در این میان برخی از مسئولان و تصمیمات هم بهنوعی به این باور دامن زدند تا اعمال حکمرانی در این فضا را در میان افکارعمومی دشوارتر کند. در این میان کارشناسانی هم وجود دارند که معتقد هستند اساس حکمرانی قدمزدن در مرز باریک میان امنیت و آزادی است. به این معنا که نه به واسطه امنیت اقدام به بستن فضاهای ارتباطی کنیم و نه به بهانه آزادی این فضا را رها کنیم. آنها معتقد هستند حکمرانی در فضایمجازی، قدمگذاشتن در مرز باریک میان آزادی و امنیت است. مهمترین چالش در همین نقطه است؛ از یک سو، حفظ امنیت ملی و حریم خصوصی شهروندان ضروری است و از سوی دیگر، نمیتوان آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات را فدای تثبیت حکمرانی در فضایمجازی کرد.
چرا نیازمند حکمرانی در فضایمجازی هستیم؟
امروزه فضایمجازی یکی از مهمترین ساحتهای اجتماعی بشر است، همچنین شاخص میزان وقتگذاری افراد در این فضا نشان از اهمیت آن دارد. علاوهبر این، ضریب تأثیری که در حوزههای مختلف اعم از سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی دارد نیز قابلتوجه است. بهعنوان نمونه سیاستها، پویشها و کمپینها در فضای مجازی اهمیت بیشتری پیدامیکنند یادربحثهای امنیتی موجآفرینیهایی که در بحرانزایی مشاهده میشود، عمدتا در فضایمجازی پدید میآید. در حوزه فرهنگ نیز سبک زندگی و فرهنگ مجازی شکلگرفته، قابلتوجه است. در حوزه اقتصادی نیز شاهد هستیم که جمعیت قابلتوجهی از فضایمجازی امرارمعاش میکنند و در کنار این موضوع، رمزارز به پدیده مهمی تبدیل شده است. این بحثها حکایت از آن دارد که فضایمجازی همه ساحات را در بر میگیرد؛ لذا بهعنوان پدیده و بازیگر مهم اجتماعی ازآن یادمیشود. دیگر اینکه حکمرانی ازطریق فضایمجازی بهنوبه خود قابلتوجه است؛ زیرا فضایمجازی میتواند ابزاری تسهیلگر برای سایر حوزههای حکمرانی ما باشد. باتوجه به اینکه امروزه حکمرانی در فضایمجازی و حکمرانی از طریق فضای مجازی اهمیت یافته و درهم تنیده شده است، میتوان از مفهوم حکمرانی در عصر فضایمجازی سخن گفت. این به این معناست که بدونتوجه به فضایمجازی در این عصر نمیتوان «حکمران» خوبی بود.
حاکمیت داده، قلمرو جدید
با پیشرفتهای علمی انسان، دو حوزه دیگر نیز به قلمرو حاکمیت ملی افزوده شد و کشورها سعی کردند بر مرزهای زمینی، دریایی و هوایی خود مسلط شوند، با دستیابی بشر به فضا، بهتدریج رقابتهای فضایی نیز شکل جدی و جدیدی به خود گرفت و حاکمیت، علاوهبر سه قلمرو قبلی، قلمرو جدیدی نیز یافت؛ قلمرو فضایی. از نیمه قرن بیستم، وزارت دفاع آمریکا سرمایهگذاری و تحقیق برای ایجاد یک شبکه گسترده ارتباطی و تبادل اطلاعات مبتنی بر علوم کامپیوتری را آغاز کرد. این تلاشها پس از حدود سه دهه تکامل یافت و تبدیل به شبکه جهانی اینترنت شد که از آن پس، سرعت نوآوری و تغییر و تحولات در آن روزبهروز بیشتر و بیشتر میشود. به این ترتیب، قلمرو پنجم نیز به موضوع حاکمیت اضافه شد: حاکمیت بر فضای مجازی. در دنیای امروز، با قطعیت میتوان گفت همه کشورها حاکمیت ملی را به فضای مجازی گسترش دادهاند، هرچند درک متفاوتی پیرامون ایدهها و شیوههای اعمال این حاکمیت وجود دارد. «حاکمیت داده» یکی از زیرشاخههای حاکمیت بر فضای مجازی است. در این حوزه، دادهها در فضای مجازی ارزشی راهبردی دارند که روزبهروز بر توجه و اهمیت آنها افزوده میشود؛ هرچه دادهها بزرگتر، ارزش و اهمیت آنها بیشتر. بهعنوان مثال در سال ۲۰۲۰، کمیسیون اروپا یک استراتژی اروپایی برای دادهها وقانون حاکمیت داده وضع و منتشر کرد. کشورهای مختلف، با توجه به اهداف، سیاستها و توانمندیهای خود، اشکال مختلفی ازحکمرانی در فضای مجازی را دنبال و اجرا میکنند. قانون توقف سرقت آنلاین (سوپا) وقانون حفاظت از آیپی (پیپا) درآمریکا، پروژه سپرطلایی درچین وقانون حاکمیت برشبکه (روسکامندزور) در روسیه، برخی از نمونه تلاشهای معروف و پر بحث برای حکمرانی بر فضای مجازی هستند. پروژه ۲۸۵ میلیون یورویی فرانسه مشهور به «آندرومده» که در سال ۲۰۰۹ آغاز شد، یکی دیگر از این تلاشهاست. در آلمان، وزارت کشور پروژهای در همین زمینه تحت عنوان «اوپن دسک» را پیش میبرد.
حکمرانی؛ ما و تجربه جهانیان
پیشنهادها و راهکارهای بسیاری را میتوان در رابطه با اجرای درست این سیاست از زبان کارشناسان و نهادهای مختلف دید، اما ازجمله سؤالات پرتکرار در این میان این است که آیا میتوان از الگوهای کشورهای دیگر در این رابطه استفاده کرد؟ پاسخ ابتدایی به این پرسش با لحاظ رعایت شروطی است؛ به این معنا که هر کشور شرایط خاص خود را دارد و نمیتوان یک مدل واحد را برای همه تجویز کرد. با این حال کشورهای موفق یک رویکرد چندبُعدی در این زمینه را پیگیری کردهاند. قانونگذاری، مشارکتجویی، راهکارهای اجتماعی نظیر کمپینهای ارتقای سواد رسانهای و راهکارهای فنی برای کاستن از امکان بروز سوءاستفاده و جرایم سایبری در پلتفرمها ازجمله مواردی است که در تجربیات موفق جهانی روی آنها تاکید شده. همکاریهای بینالمللی نیز مورد توجه جدی بوده و کشورهای موفق دریافتهاند که بسیاری از چالشهای فضای مجازی، ماهیتی فراملی دارند و نمیتوان در ساحت ملی از پس آنها برآمد. در عینحال، این کشورها بر اهمیت نوآوری و پژوهش در حوزه فناوریهای نوین هم تأکید داشتهاند. واقعیت این است که برای حکمرانی کارآمد و مؤثر در فضای مجازی باید در خط مقدم توسعه فناوری قرار داشته باشیم.
چه کسانی نمیخواهند بفهمند؟
همانطور که رهبر انقلاب نیز اشاره کردند، برخی نمیخواهند بفهمند که فضای مجازی نیازمند قانون و نظارت است. اما این عده چه کسانی هستند؟ بهطور کلی در این قضیه از دو گروه میتوان نام برد؛ اولین گروه در این طیف، دشمنان جمهوری اسلامی ایران هستند. فضای مجازی، بدون قانون و نظارت، بهترین و سادهترین و ارزانترین شیوه نفوذ برای دشمن است. اینجاست که دشمن، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، درباره این ضرورت بدیهی شروع به شانتاژ کرده و اذهان را مسموم میکند. اینها، از قضا، بهتر و بیشتر از همه بر لزوم قانونمندی فضای مجازی واقف هستند، اما گروه دوم کسانی هستند که مانور دادن روی فضای مجازی آزاد و در واقع، بیقانون و بدون حساب و کتاب را ابزاری برای اهداف سیاسی خود در داخل کشور میبینند و توجه ندارند که برای منافع سطحی و زودگذر، عملا در این میدان به پیادهنظام دشمن تبدیل شدهاند.
منبع: جام جم