محمد رسولی، شاهنامهپژوه درمورد موضوع حسد و حسدورزی در شاهنامه بیان کرد: یکی از واقعیتهای انسانی و مواردی که در برخی از انسانها وجود دارد موضوع حسد و حسادت است. درمورد این مسئله در شاهنامه مطالبی وجود دارد. چون ممکن است حس حسد نقش مهمی در سرنوشت افراد ایفا کند؛ البته شاید در وهلهی اول باورکردنی نباشد، اما اگر به شکل عمیقی به بسیاری از موارد تاریخی نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که خیلی وقتها حسد و حسادت باعث بروز بسیاری از جنایتها، جنگها و رویدادهای تلخ در طول تاریخ شدهاند؛ بنابراین همین موضوع نشان میدهد حسد و حسادتورزی ویژه شخص نیست بلکه ممکن است از سوی سازمانها و گاهی، از طرف جوامع سیاسی و همچنین، در حد کلانتر به وسیله کشورها درمورد یکدیگر وجود داشته باشد.
این شاهنامهپژوه با اشاره به وجود ویژگی حسادت در کتاب شاهنامه و تحت تأثیر قرار گرفتن زندگی برخی از افراد به دلیل این موضوع گفت: از آنجایی که شاهنامه به بیان تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی واقعی ایران و بشریت میپردازد طبیعتاً قابل انتظار است که در شاهنامه، حس حسادت و حسدورزی افراد نسبت به یکدیگر وجود داشته باشد تا جایی که وقتی نگاهی به کتاب شاهنامه فردوسی میکنیم از قضا از همان آغاز این موضوع را میبینیم؛ زمانی که کیومرث پادشاهی خود را شروع کرده و تشکیلات راهاندازی شدهاش رو به پیشرفت است شاهد بیت «به رشک اندر اهرمن بدسگال/همی رای زد تا ببالید بال» نسبت به کیومرث و پیشرفت ایرانیان رشک و حسد وجود داشته است.
رسولی تصریح کرد: حسد و رشک اهرمن باعث شد تا سیامک به عنوان پورِ کیومرث کشته شود و این داستان ادامه پیدا کرد تا جایی که میبینیم خیلی از مسائلی که توسط افراسیاب به عنوان پادشاه شناخته شده تورانیان که دشمن ایرانیان است رخ داد ناشی از حسادتی است که به ایران و ایرانیان داشته است.
این شاهنامهپژوه با اشاره به وجود برخی از حسادتها در کتاب شاهنامه افزود: حسادتهای معروفی در شاهنامه وجود دارند که شاید بتوان بارزترین آن را حسادت افراسیاب به ایرانیان و همچنین، حسادت شقاق به برادرش رستم اشاره کرد که این حسادت باعث شد که رستم به شکل ناجوانمردانهای در چاه این نابرادر از دنیا برود و کشته شود.